علی سیدی؛ نیروهای امنیتی به او تیراندازی و وسط خیابان رهایش کردند
علی سیدی متولد ۲۳ شهریور ۱۳۷۶ بود و تنها یک ماه از ۲۵ سالگی را پشت سر گذاشته بود که با شلیک نیروهای امنیتی کشته شد.
علی میخواست از دست ماموران فرار کند، ولی تفنگ را از پشت به پهلوی راست شکماش چسباندند و شلیک کردند...
اعتراضهای سراسری در اعتراض به قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی در ایران همچنان ادامه دارد و در حالی که وارد هشتمین هفته خود شده است، حکومت و نیروهای امنیتی همچنان با استفاده از حداکثر خشونت به سرکوب معترضان مشغول هستند.
روز چهارشنبه چهارم آبان و همزمان با مراسم چهلم باشکوه ژینا که دهها هزار در شهر سقز در این مراسم شرکت کردند، شهرهای دیگر نیز شاهد دور تازهای از اعتراضهای ضدحکومتی بود و تعدادی دیگر از شهروندان معترض بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی کشته شدند، از جمله یک جوان ۲۵ ساله به نام سید علی سیدی که در پرند کشته شد.
علی سیدی چهارشنبهشب چهارم آبان به میان اعتراضات در شهر پرند رفته بود که نیروهای لباس شخصی او را هدف گلوله قرار دادند.
یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده علی سیدی که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با زمانه نحوه کشته شدن او را اینگونه بازگو کرده است:
«چهارشنبه شب که برای مراسم مهسا امینی فراخوان داده بودند، علی در اینستاگرامش مطالب اعتراضی میگذاشت. آن شب با یکی از دوستانش بیرون رفت و پرند خیلی شلوغ شده بود. علی آن شب در خیابان نرگس بود که به سمت مردم گاز اشکآور شلیک میکنند و وقتی در انتهای کوچه در حال دویدن بودند، دو لباس شخصی به سمت علی میروند و او را میگیرند. علی سعی کرده بود از دست آنها فرار کند و از خودش دفاع میکرد که تفنگ را از پشت به پهلوی راست شکماش چسباندند و شلیک کردند. علی همانجا سُست و بیحال روی زمین افتاد و در حالی که خونریزی داشت کشانکشان او را با خودشان بردند.»
بر اساس گفتههای منبع آگاه زمانه، ظاهرا نیروهای امنیتی وقتی درمییابند که حال علی سیدی وخیم است، او را در شرایطی که به شدت زخمی شده بود و خونریزی داشت، در خیابان رها میکنند:
«بعد از آن نمیدانیم چه اتفاقی افتاده، ولی چند نفر کُرد یا لُر با ماشین علی را به درمانگاه مهر پرند رسانده بودند. خونریزی شدیدی داشته و درمانگاه گفته بود کاری از دست آنها بر نمیآید، چون قسمت سمت راست و کمر و پهلویاش کلا متلاشی و بافتهای داخلی دچار پارگی شده بود. به همین دلیل گفته بودند باید به بیمارستان برده شود. دیگر کسی نمیداند در مسیر چه اتفاقی افتاده یا کجا تمام کرده است، شاید اگر زودتر او به بیمارستان میبردند، زنده میماند.
همان افراد مجددا علی سیدی را از درمانگاه به بیمارستان منتقل میکنند. خانواده بعد از مدتی نگران میشوند و هرچه با علی تماس میگیرند موبایلاش جواب نمیدهد:
«بعد از چند بار تماس مردی جواب داد و گفته بود موبایل را در پارک فدک نزدیک میدان استقلال پیدا کرده است. خانواده گفته بودند کجاست تا موبایل را از او بگیرند، ولی گفته بود میخواهد به سمت رباط کریم برود و به آنجا بیایید. آن مرد بعد از مدتی دوباره تماس گرفت و پرسیده بود شما چه نسبتی با صاحب موبایل دارید، به همین خاطر خانواده ابتدا شک کردند که شاید مامور باشد. در نهایت فردی ناشناس با یکی از دوستان علی تماس میگیرد و خبر میدهد که او تیر خورده و در درمانگاه مهر است. دوست علی هم به پدرش اطلاع میدهد و وقتی خانواده به درمانگاه میروند به آنها میگویند اینجا نیست، به بیمارستان فاطمه زهرا رباط کریم برده شده. ولی ظاهرا در راه تمام میکند و به مستقیما به سردخانه برده بودند.»
خانواده علی سیدی آن شب موفق نمیشوند او را پیدا کنند و در بیخبری از فرزندشان به سر میبرند، اما امیدوار بودند که او زنده باشد. روز بعد یعنی پنجشنبه ۵ آبان بعد از مراجعه به کلانتری، به آنها گفته میشود به آگاهی رباط کریم مراجعه کنند. در اداره آگاهی عکسی از علی سیدی را که در سردخانه کهریزک گرفته بودند به پدر این جان باخته نشان میدهند و آنها متوجه میشوند که علی کشته شده است:
«در آگاهی به پدر علی گفتند با گلوله ساچمهای به کمرش زدهاند و از ترس سکته کرده است...»
در موارد دیگری از جمله حدیث نجفی، به خانواده جان باختهها گفته شده بود که فرد بر اثر برخورد گلوله ساچمهای نمرده است، بلکه علت فوت «سکته ناشی از ترس» بوده است.
اداره آگاهی برای تحویل جنازه نامهای به خانواده علی سیدی میدهد، اما پزشکی قانونی از تحویل پیکر سر باز میزند و به خانواده گفته میشود این مورد چون «امنیتی» است از دست آنها خارج است و تنها با حکم قضایی امکان تحویل پیکر وجود دارد. نهایتا با تهیه حکم قضایی در روز جمعه ۶ آبان هم از تحویل پیکر علی سیدی به خانواده اجتناب میکنند و به آنها گفته میشود خودشان جنازه را به بهشت زهرا منتقل خواهند کرد:
«هنگام غسل میت به خانواده گفته بودند امروز امکان دفن وجود ندارد و باید فردا مراسم خاکسپاری انجام شود. خانواده و تعداد زیادی از بستگان و آشنایان روز جمعه به بهشت زهرا رفته بودند، ولی جنازه را تحویل ندادند. مدیریت بهشت زهرا گفته بود به آنها دستور داده شده که امروز جنازه را تحویل ندهند.»
پیکر علی سیدی را بعد از گذشت سه روز بالاخره در تاریخ شنبه ۷ آبان ماه در بهشت زهرا به خانواده جهت خاکسپاری تحویل میدهند، با این تعهد که اطلاعرسانی نکنند و علی را بسیجی معرفی کنند.
هنگام خاکسپاری به خانواده علی سیدی اجازه داده نمیشود پیکر او را ببینند، تنها اجازه میدهند صورت او را مشاهده کنند: «تا زیر گردنش را با پنبه پوشانده بودند...»
موبایل علی سیدی هنوز به خانواده تحویل داده نشده است و از طریق پلیس به آنها وعده دادهاند به منظور پیدا کردن قاتل پیگیری انجام خواهند داد تا ببیند چه کسانی با او تماس گرفتهاند.
شنبه ۷ آبان خبرگزاری فارس با انتشار خبری سعی کرد با نقل سخنانی از جانب پدر علی سیدی، کشته شدن او را بیارتباط به اعتراضها نشان دهد و او را «بسیجی» معرفی کند. منبع آگاه زمانه میگوید خبرگزاری فارس از حرفهای پدر علی سیدی «سوءاستفاده» و آنها را «تحریف» کرده است.
ادعاهای خبرگزاری فارس در حالی است که بر اساس جواز دفن علی سیدی که در تاریخ جمعه ۶ آبان صادر و به دست زمانه رسیده است، علت مرگ او «شوک هموراژیک»، «خونریزی وسیع داخلی»، «پارگی عناصر حیاتی قفسه سینه صدری و شکم» و «اصابت جسم پرتابهای مدور با سرعت بالا (گلوله ساچمهای)» عنوان شده است.
علی سیدی متولد ۲۳ شهریور ۱۳۷۶ بود و تنها یک ماه از ۲۵ سالگی را پشت سر گذاشته بود که توسط نیروهای امنیتی کشته شد. او یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خودش دارد.
علی سیدی در آخرین هایلایت استوری اینستاگرامش فیلمی از تیراندازی نیروهای امنیتی به کودکان گذاشته بود با این متن: «بی**موس چرا بچه رو میزنی آخه بیا ما رو بزن حرومزاده».
علی سیدی دیپلم کامپیوتر داشت و در کار مشاور املاک بود. او آرزو داشت یک شرکت خدماتی تاسیس کند.
هنوز آمار رسمی و دقیقی از تعداد جانباختهها و افراد بازداشتشده در جریان اعتراضها به کشته شدن مهسا امینی وجود ندارد.
بنا بر آمار سازمان حقوق بشر ایران، تا کنون دستکم ۲۷۷ تن از جمله ۴۰ کودک (همه افراد زیر ۱۸ سال) در اعتراضات سراسری کشته شده اند. وبسایت «هرانا» وابسته به فعالان حقوق بشر در ایران از ۲۸۳ کشته خبر داده است.
با وجود فشارها، سرکوب گسترده و خشونتآمیز نیروهای امنیتی در شهرهای مختلف ایران، اعتراضها به قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی ادامه داشته است و در تصاویر و ویدئوهای منتشرشده به وضوح دیده میشود که نیروهای سرکوب به سمت معترضان با سلاحهای کشنده تیراندازی میکنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.