کوئیرهای غزه، گرفتارِ جنگهای حماس و اسرائیل
رامتین شهرزاد ــ سازمانهای اطلاعاتی در نوار غزه و در کرانه باختری جامعه الجیبیتیکیو+ فلسطین را تهدید میکنند: نخست سازمان اطلاعات فلسطینی چه در نوار غزه و چه در کرانه باختری، و سپس سازمان اطلاعات اسرائیلی.
نامش محمد اشتیوی بود، از شبهنظامیان عزالدین قسام، یکی از گروهکهای نظامی حماس در نوار غزه و ۳۴ سال داشت. نیویورکتایمز در ۲۰۱۶ میلادی گزارش داد که اشتیوی با شلیک سه گلوله به سینهاش کشته میشود. حماس پس از کشتنش در فوریه ۲۰۱۶ اعلام کرد که اشتیوی مسئول برخی از تونلهای قاچاق به نوار غزه بود و در عملیاتهای سورپرایزی حماس در ۲۰۱۴ میلادی هم فرمانده حدود یک هزار نفر بوده است. پس از آنکه اشتیوی متهم به رابطه با همجنس شده بود، جرم او را «فساد اخلاقی و دزدی» اعلام کردند، هرچند او دو همسر و سه فرزند داشت.
حماس پس از آنکه در ۲۰۰۷ میلادی به قدرت رسید، مجازات اعدام را به نوار غزه آورد و در اتهامهایی مانند «جرایم علیه شرع اسلام، فروش زمین به اسرائیلیها یا خیانت» این مجازات را اجرا میکند. البته حماس در یک موضوع با کسی کوچکترین ترحمی نشان نمیدهد و آن اتهام «رابطه با همجنس» است، بخصوص اگر توسط دو مرد اجرا شده باشد. مقامات حماس اشتیوی را ابتدا برای «دزدی» در ۲۰۱۵ میلادی بازداشت کردند. او متهم شده بود که از بودجه سربازانش اختلاس کرده است.
آیریش تایمز در یک گزارش پژوهشی در موضوع اعدام اشتیوی نوشت «این نخستین مرتبه نبوده که شبهنظامیان حماس کسی را برای رابطه با همجنس میکشند» و شگفتی در اعلام رسمی خبر قتل حکومتی او است:
مقامات عزالدین قسام مردی را یافتند که ادعا میکرد با اشتیوی آمیزش جنسی داشته و تاریخها و مکانها را هم گفت. این مقامات نتیجه گرفتند که پول گمشده برای خریداری سکس از این مرد یا حقالسکوت به او پرداخت شده است. اگر مقامات اطلاعاتی اسرائیل میفهمیدند که اشتیوی همجنسگرا است، شاید او را مجبور میکردند تا اطلاعات به آنها بدهد تا رازش را پیش خودشان نگه دارند، چون اگر راز او فاش میشد، جامعهاش او را طرد میکرد.
این رسانه نوشت خانواده او تاکید میکنند هنوز هیچ مدرکی دال از واقعیت اتهام او پیدا نکردهاند.
بازیچه دو سازمان اطلاعاتی؛ یکی فلسطینی، دیگری اسرائیلی
اشتیوی مثال این است که زندگی افراد جامعه الجیبیتیکیو+ در نوار غزه در چه تنگنایی افتاده است. افراد این جامعه یا مجبور به پنهانکاری میشوند یا اینکه به اسرائیل میگریزند. البته در اسرائیل هم جای آنها امن نیست، چون بعضاً بازداشت میشوند و به آنها گفته میشود دلیلی برای درخواست پناهندگی ندارند و احتمال دارد آنها را دوباره به نوار غزه ردمرز (دیپورت) کنند.
در کرانه باختری، منطقهای از فلسطین که زیرنظر حماس نیست، از ۱۹۵۱ از رابطه با همجنس جرمزدایی شدهاند. فلسطین نخستین مرتبه «قانون جرمانگاری همجنسگرایی بین مردان» را زمانی به قوانین خود وارد کرد که پس از سقوط امپراتوری عثمانی در گذر جنگ جهانی اول، تحت تسلط بریتانیاییها بود. آنها در ۱۹۳۶، ماده ۷۴ را به قوانین فلسطین اضافه کردند و بیاعتنا به دیگر جنسهای جامعه، متمرکز مردان، رابطه با همجنس را جرمانگاری کردند.
عفو بینالملل در ۲۰۲۰ اعلام کرد که «ماده ۱۵۲ قانون مجازات غزه، رابطه رضایتمندانه دو همجنس مذکر را جرمانگاری کرده و برای آن تا ۱۰ سال زندان در نظر گرفته است».
البته گزارش دیگری نشان داد که جامعه الجیبیتیکیو+ چه در نوار غزه و چه در کرانه باختری رود اردن، توسط سازمانهای اطلاعاتی هم تهدید میشوند: نخست سازمان اطلاعات فلسطینی چه در نوار غزه یا کرانه باختری، و سپس سازمان اطلاعات اسرائیلی. همگی هم بدنبال سودجویی از هویت جنسی و گرایش جنسی این افراد هستند. بدینشکل که بعضا سراغشان میروند و میگویند اگر خبرچین ما نشوی و با ما همکاری نکنی، رازت را فاش میکنیم.
«گیهای فراری غزه از سرکوب حماس میگویند»
در اوت ۲۰۲۲، شبکه تلویزیونی آی۲۴نیوز در گزارشی با تیتر «اختصاصی: گیهای فراری غزه از سرکوب حماس میگویند» با عبدل در ۱۷ سالگی به هنگام آمیزش جنسی با دوستپسرش بازداشت و به سه سال زندان محکوم شده بود:
مردان گی بسیاری در نوار غزه وجود دارند، داخل حماس هم هستند. اگر گی باشی، باید پنهان شوی. خیلی سخت است. خیلی ترسیده بودم. میدانی یعنی چی از همهچیزی که میدانی وحشت کنی؟ ترس از گیر افتادن، از ربوده شدن. همیشه وحشتزده بودم. میترسیدم حماس بفهمد همجنسگرا هستم.
عبدل از شکنجه در زندان انفرادی حماس میگوید. شبکه آی۲۴نیوز گفت که تا پنج سال بعد آزادی عبدل، پلیس حماس مکرر او را در خیابانها بازداشت میکرد و پس از شکنجه، دوباره او را آزاد میکرد. او را مجبور کردند به قرآن قسم بخورد «دیگر گی نیستم». او پس از دو سال بیخانمانی، عاقبت توانست از نوار غزه به مصر و سپس به ترکیه برود.
انستیتوی مطالعات فلسطینی در دیدگاه «چه کسی سرکوبگر جامعه گی غزه است: حماس یا اسرائیل؟» به قلم ضرغام ابوسلیم، یک همجنسگرای متولد نوار غزه در مارس ۲۰۱۸ میلادی نوشت:
در بسیاری موارد، فلسطینیهای الجیبیتی به قربانی تقلیل مییابند، از اختیار خود محروم میشوند و در معرض سوءاستفاده اسرائیلیها قرار میگیرند وقتی از تصویر آنها برای ارتقاء چهره اسرائیل در سراسر جهان بهعنوان پناهگاه امن افراد الجیبیتی، استفاده میشود.
نفرتپراکنی جامعه اسرائیل
ابوسلیم دیدگاهش را در واکنش به یک گزارش هاآرتص با تیتر «غروب و تعصب: زندگی جهنمی افراد جامعه الجیبیتی در غزه» نوشته است. او نوشت برابر یک نظرسنجی در اسرائیل، هموفوبیا (هراس از همجنسگرایی یا هراس از رابطه با همجنس) در اسرائیل بهنسبت ۲۰۱۷ میلادی، ۲۶ درصد رشد کرده است. همچنین نوشت برخلاف نظر نویسنده هاآرتص «اسرائیل پناهگاه امن الجیبیتیهای فلسطینی» نیست.
مشابه گفته او را رسانه وایس در گزارش خود با تیتر «از گیهای فلسطینی باجگیری میشود تا خبرچین شوند» در فوریه ۲۰۱۳ میلادی نوشته بود. این گزارش در مصاحبه با چندین فرد الجیبیتی، دریافت که درخواست پناهندگی در اسرائیل گزینهای مقبول نیست، «چون نگرانی وجود دارد اطلاعات آنها را به فلسطینیها بدهند». امری که بهمعنای پایان زندگی اجتماعی یک فرد کوئیر با خانواده، فامیل و آشنایانش میتواند باشد.
در مقابل، در اسرائیل هم جایگاهی برای آنانی که درخواست پناهندگی میدهند وجود ندارد. وایس نوشت «برخی [از پناهجویان الجیبیتی] در خیابانها زندگی میکنند یا کارگر جنسی هستند».
این رسانه همچنین با یک مرد فلسطینی همجنسگرا به نام مجد مصاحبه کرده که در ۲۳سالگی به بهانه رفتن به بیمارستان قدس (اورشلیم) به این شهر میرود اما بهجای بیمارستان، با دوستپسر اسرائیلیاش به گردش میروند. پلیس آنها را متوقف میکند و چون این جوان در بیمارستان نیست، آنها را بازداشت میکند.
باجگیری همراه با جعل سند همکاری
پس از آنکه پلیس اسرائیل در بازجویی فهمید که مجد همجنسگراست، «او را به اتاق دیگری بردند و در آنجا عکسش، اثر انگشتش را ثبت و تلفنش را گرفتند». بعد افسر شینبت (سازمان اطلاعات اسرائیل) او را بازجویی کرد. مجد را پس از این بازجویی آزاد میکنند اما هفت روز بعد برای بازجویی بعد با همین افسر شینبت باید برگردد. در بازجویی دوم، او را کاملا لخت و بازرسی میکنند، سپس دو ساعت او را منتظر نگه میدارند. بعد او را به اتاقی دیگر میبرند و جلوی یک تخته که نام و مشخصاتش به عبری نوشته شده، ازش عکس میگیرند.
مامور سازمان امنیت به مجد اجازه داشتن وکیل را نمیدهد، سپس او را سوالپیچ میکند و به بهانه ویزای اسرائیل از او میخواهد به چند سوال کلی پاسخ دهد و بعد «گفت اگر تظاهراتی بود باید زنگ بزنم قبلش خبر بدهم». سپس از او نام سازماندهندگان [فعالیتهای مدنی]، مردمان مذهبی دهکده و نام بچههایی که به جیپهای اسرائیلی سنگ پرت میکنند، خواستند. وایس نوشت که مجد قبول نکرد تا خبرچین آنها باشد. هرچند اگر راز او لو برود، مترود میشود و «پدرش هم دیگر با او صحبت نخواهد کرد».
پناهندهای که بیخانمان شد و سپس سرش را بریدند
اکتبر سال گذشته، خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشت جنازه سر بریده جوان فلسطینی ۲۵ سالهای در کنار یک جاده در منطقه اشغالی کرانه باختری پیدا شده است. نام او احمد عبو مورخیه اعلام شد؛ مرد همجنسگرایی که دو سال پیش از اسرائیل تقاضای پناهندگی کرده بود. بخشی از جنازه او را در منطقهای مذهبی در کرانه باختری یافتند. کله و بالاتنه او را نزدیک خانه کودکیاش پیدا کردند.
آسوشیتدپرس از قول یک اسرائیلی فعال حقوق افراد کوئیر نوشت که قربانی به او گفته بود «نه تنها خانوادهام، بلکه کل دهکده میخواهند مرا بکشند». او از برادرها، عموها و پسرعموهایش بیشتر از همه میترسید. فعالان اسرائیلی در تلاش بودند تا برای او ویزای پناهندگی در کانادا تهیه کنند و او بیخانمان شده بود. تا عاقبت برایش سرپناه موقت یافتند اما بهیکمرتبه از آنجا ناپدید شد.
در اسرائیل، حدود یک چهارم جامعه یهودی افراطی اورتدکس هستند. آنها همجنسگرایی را رد میکنند اما دولت اسرائیل نسبت به جامعه الجیبیتی این کشور صبوری نشان میدهد و مفتخر است که تلآویو «یک مقصد رده بالای مسافران همجنسگرای مرد و زن است».
فعالان مدنی کوئیر در سراسر جهان به این شیوه برخورد اسرائيل با جامعه فلسطینی یا اسرائیلی کوئیر، همزمان با تبلیغ چهره خود در نقش حامی این جامعه، «صورتیشویی» (Pinkwashing) میگویند.
پس از غزه و اسرائیل، کرانه باختری بهرغم اینکه قانونی در جرمزدایی همجنسگرایی ندارد، اما اعتقاد به «فساد اخلاقی» دارد. به بهانه همین مقامات فلسطینی که کرانه باختری را مدیریت میکنند، در ۲۰۱۹ میلادی گروههایی را که برای حمایت از حقوق بشر افراد همجنسگرا و ترنس شکل گرفته بودند، ممنوع اعلام کردند.
نظرها
نظری وجود ندارد.