انیمیشن ایران: در انحصار دلالان
فروغ شمسآبادی- علاوه بر دخالتهای مدیران صدا و سیما، رویکردهای ایدئولوژیک و سوءمدیریتهای دولتی، فقدان سرمایهگذاری باعث شده که هنر انیمیشن در ایران نتواند دستاوردی داشته باشد. با سه انیماتور گفتوگو کردیم.
رشته انیمیشن که با نام «پویانمایی» نیز شناخته میشود، از جمله رشتههای هنری است که در مقطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در برخی از دانشگاههای کشور، از جمله دانشگاه تهران، دانشگاه هنر، دانشگاه هنر تبریز، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه سوره و برخی دانشگاههای آزاد و غیرانتفاعی ارائه میشود. برای کسانی که میخواهند این رشته را از پایه آغاز کنند، هنرستان بهترین مقطع برای شروع است.
رسول حسینی (متولد ۱۳۶۱)، از سال ۱۳۸۷ که در رشته کارشناسی ارشد انیمیشن فارغالتحصیل شده، در این رشته مشغول به کار است. به نظر او دانشجویان این رشته در دانشگاه بیشتر با تئوریها آشنا میشوند تا مهارت عملی به دست بیاورند:
دانشگاه بیشتر محلی است برای آشنایی و پیدا کردن روابط کاری. در زمان ما مقطع کارشناسی نبود، برای همین بیشتر کسانی که در آن سالها وارد دانشگاه میشدند، از قبل خودشان کار را یاد گرفته بودند. در این چند سالی که مقطع کارشناسی هم به وجود آمده، وضعیت بهتر شده است، اما نه بهمعنای واقعی کلمه. خودِ من شخصاً در دانشگاه، از ترم دوم، در شرکت انیمیشن یکی از استادان دانشگاه شروع به کار کردم و در همانجا هم بود که کار را یاد گرفتم. از وقتی اینترنت گسترده شده، خیلیها انیمیشن را از همین طریق یاد گرفتهاند، از آموزش تا بازار کار. یعنی دانشگاه چندان محیط مناسبی برای یادگیری نیست. در زمان ما بودند کسانی که از مهندسی کشاورزی به کارشناسی ارشد انیمیشن آمده بودند. آنها قبلِ از ورود به دانشگاه، انیمیشن کار کرده بودند.
حسینی بیش از ۱۵سال است که انیمیشن میسازد. او میگوید بازار کار برای انیماتورها (پویانمایان) گسترده است: از صداوسیما تا پلتفرمهای خانگی و شرکتهای خصوصی داخلی و خارجی و با اینحال گستردگی بازار به این معنا نیست که انیماتورها از درآمد بالایی هم برخوردارند. حسینی میگوید:
شاخههای مختلفی در انیمیشن وجود دارد، ولی معمولاً چون کار سختی است و یادگرفتن آن هم زمانبر و هزینهبر است، شما نمیتوانید در همه حوزههای آن کار کنید. ممکن است شما بتوانید در چند حوزه کار کنید، اما این بهمعنای ارائه یک کار خوب نیست. بنابراین، شما همیشه دست به عصا راه میروید.
از جمله انیمیشنهای حسینی یک انیمیشن برای نظام آموزشی سوئد بوده که چندین جایزه هم گرفته است. او انیمشینهای مجموعه پهلوانان و چندین سریال کودک برای تلویزیون را هم ساخته است. حسینی اما دیگر مایل نیست به همکاری خود با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ادامه دهد. او میگوید:
یکی از دلایل آنکه انیمیشن ایرانی ضعیف است، وابستگی آن به صدا و سیماست. وقتی چیزی دولتی میشود معلوم است که به چه سمتی میرود. با اینکه هفتهشت سالی میشود سفارشدهندههای دیگری جز تلویزیون پیدا شدهاند و تا حدودی شرایط را بهتر کردهاند، اما همچنان سفارشدهنده اصلی صدا و سیماست و پول و سرمایه هم دست آنهاست. در چنین شرایطی، شما چه کار خلاق و مستقل و آزادی میتوانی بسازی که قدرتِ رقابت با انیمیشنهای جهانی داشته باشد؟ انیمیشن ما درست مثل صنعت خودروسازی ماست.
حسینی در چنین وضعیتی که سایه دولت بر هنر گسترده است و امکان کار خلاق را از هنرمند گرفته است، کارکردن با شرکتهای خارجی را بهترین راه میداند و میگوید:
باید از انیمیشن دولتی دست شُست و آن را کنار گذاشت؛ بازارهای جدیدی در کشورهای خارجی، بهویژه کشورهای همسایه از جمله ترکیه باز شده که میتواند مسیر تازهای پیش پای هنرمندان بگذارد. در اینجا هم البته مشکلات خاصی وجود دارد، از جمله فیلترینگ و محدویتها و تبادل بانکی. اگر سانسور و محدویتهای تراکنشهای بانکی نبود، کار انیمیشن در ایران خوب پیش میرفت. انیمیشن در جهان آینده خیلی خوبی دارد، اما در ایران، با این وضعیت نه.
حسینی در توضیح میگوید یکی از مشکلات نبود سرمایهگذار است:
برای یک انیمیشنساز، کارهای بزرگسال است که جذابیت دارد، چراکه بیشتر دیده میشود. برای کارهای بزرگسال هم شما سرمایهگذار میخواهید، که نیست. در این صورت، در بیشترِ مواقع شما ناگزیرید اکتفا کنید به کار کودک و سریالهای کودک برای تلویزیون، که برای شما درآمد چندانی ندارد. حداکثر حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان.
همکاری با صدا و سیما هم به دلیل حضور دلالان و واسطهها درآمد چندانی ندارد. علاوه بر این به دلیل سوءمدیریتها و تشتتهای فکری بسیاری از سریالها هم نیمهکاره رها میشوند. حسینی میگوید:
درآمدهای بالای انیمیشن دست دلالان است. این آدمها کسانی هستند که روابط خاصی با حاکمیت دارند. تعدادشان شاید به ۲۰ نفر هم نرسد. درآمد برخی از آنها قابل رقابت با انیمیشنسازهای هالیوود است. بیشترشان هم کسانی هستند که فارغالتحصیل رشته انیمیشن نیستند. در این چنین شرایطی، شما عملا تا حد یک اپراتور پایین میآیید؛ بنابراین راهی نمیماند برای شما، جز اینکه یا از همینجا با شرکتهای خارجی کار کنید یا از ایران بروید.
سانسور، سوءمدیریتها و فقدان سرمایهگذاری
فهمیه قدبایی (متولد ۱۳۶۲) از فارغالتحصیلان کارشناسی ارشد انیمیشن است که چند سالی است بهعنوان انیماتور در سینما و تلویزیون کار میکند. او همزمان مدرس در دانشگاه و هنرستان و مولف دروس تخصصی انیمیشن هم هست. قدبایی درباره اشتغال فارغالتحصیلان رشته انیمیشن میگوید:
مسلماً اگر دانشجویان قبلا کار کرده باشند بهویژه در هنرستان یا دوران دانشجویی، میتوانند سفارش کار بگیرند، اما اینکه در دو سال کارشناسی ارشد انیمیشن بسیار بعید است که هنرجو بتواند کار هم کند. ورود به بازار کار در یک فاصله زمانی بسیار طولانی میسر است. بهویژه که بیشترِ کسانی که به کارشناسی ارشد میآیند، در دوره کارشناسی رشته دیگری خواندهاند، از جمله خود من که کارشناسی چاپ در دانشگاه هنر خواندم. یا بچههایی دیگری که مثلا نقاشی، صنایعدستی یا رشتههای دیگر خواندهاند.
این انیماتور، که در کارنامهاش چند فیلم کوتاه و یک سریال دارد و برخی از آنها در جشنوارهای مختلف داخلی و خارجی به نمایش گذاشته شدهاند، از جمله انیمیشن هایدی که در جشنواره کودک دو جایزه از آن خود کرد، درباره زمینههای کاری انیمیشن میگوید:
شما میتوانید در حوزه تکنیکهای مختلف کار کنید، مواردی مثل طراحی فضا، کارگردانی، استوریبورد یا در شاخههای مختلف دیگر مثل گیمینگ یا تبلیغات با موشنگرافیک و یا وقتی در هیچ کدام از اینها نتوانید کاری پیدا کنید، سادهترین کار شاید تدریس در هنرستان یا دانشگاه باشد بدون عایدی چندانی.
او در ادامه میافزاید:
انیمیشن سه مرحله مهم دارد: پیش از تولید، تولید و پس از تولید، که شما میتوانید در یکی از اینها مشغول به کار شوید. بهطور مثال، شما در مرحله پیش از تولید، طراحی کاراکتر، طراحی فضا، کارگردانی، دکوپاژ و... دارید یا در مرحله تولید، که شامل انیمیت و... میشود. همه این مراحل را طی مباحث تخصصی در دانشگاه میخوانید و بعد یکی از آنها را ادامه میدهید. خود من شخصا وقتی شروع کردم به ساختن فیلم، در همه این سه مرحله کار کردم: هم کارگردانی، هم فیلمنامهنویسی، هم دکوپاژ و هم استوریبورد و مدیر پروژه و در بخش طراحی کاراکتر هم تا حدودی فعالیت کردم، ولی کار انیمه و طراحی فضا و تدوین و کامپوزیت و موسیقیِ فیلمهایم را از طریق اشخاص مختلف پیش بردم.
در وضعیتی که یک فارغالتحصیل سرمایهگذار و تهیهکننده ندارد، کارکردن به صورت شخصی برایش سخت و غیرممکن میشود. در آن شرایط هنرجویان، به ویژه هنرجویان شهرستانی راهی جز همکاری با صدا و سیما ندارند. قدبایی میگوید:
اگر یک انیماتورِ پولدار باشید، میتوانید به صورت فریلنسری کار کنید، مثلا شرکت یا استودیو بزنید. اما بیشتر فارغالتحصیلان انیمیشن، در وضعیتی نیستند که به صورت شخصی کار کنند، چون نه سرمایه آنچنانی دارند و نه میتوان با این وضعیت تورم، پیش رفت.
باید توجه داشت که تحصیل در رشته انیمیشن کار سادهای نیست و پشتکار و همت بالا میطلبد و با اینحال بعد از اتمام تحصیل مشکلات مختلف از جمله نبود سرمایهگذار سبب میشود که تلاشها و وقت هنرمندان هدر برود:
ما به اندازه سطح تحصیلمان قدر نمیبینیم و پول درنمیآوریم. میخواستم فیلمساز شوم، اما خب، پروژه فیلمسازی یک روز هست، یک سال نیست. حتی سریالی هم ساختیم، که نیمهکاره ماند. تازه داشت به جایی میرسید و وارد مرحله درآمدزایی میشد که رها شد و همه تلاش و وقت ما از بین رفت. چرا؟ چون بودجه ته کشید. ساخت فیلم و سریال سرمایه زیاد میخواهد و سرمایهگذار خصوصی که در این زمینه هزینه نمیکند، دولتیها هم که برای شما خط ونشان میکشند. در این صورت شما با کدام سرمایه میخواهید انیماتور حرفهای بشوید که بهطور مثال کارتان در قیاس با انیمیشنهای خارجی، قدرت رقابت داشته باشد؟ قاعدتاً هیچ. همه ما در این رشته داریم درجا میزنیم.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی بازار انیمیشن را در انحصار خود درآورده است. برای هنرمندان شهرستانی عملاً هیچ راهی جز همکاری با صدا و سیما و تن دادن به خواست و پسند مدیران شبکهها با رویکردهای ایدئولوژیک وجود ندارد. انیمیشن ایران به دلیل همین رویکردهای انحصارطلبانه مانند خودروسازی به بنبست رسیده است. طبعاً دستاورد چشمگیری را هم نمیتوان سراغ گرفت.
قدبایی چشمانداز فراروی انیمیشنسازان را چندان روشن نمیبیند. آثار شاخصی را هم نمیتوان سراغ گرفت. او میگوید:
در این نقطهای که الان هستیم، هیچ انیمیشن چشمگیری نداریم، نه در سریال تلویزیونی و نه در فیلمهای سینمایی. گاهی کارهایی در جشنوارههای خارجی ارائه میشود، که میتوان به آنها امید بست، اما آنها هم وقتی حمایت نمیشوند، نومید میشوند از کارکردن. کُلا کارهای داخلی، چه تلویزیونی و چه سینمایی، کارهای چندان خوبی نیستند. چون کسی برای ساخت یک انیمیشن، سرمایهگذاری نمیکند. بعید میدانم با این مدیران و مسئولان تغییری در وضعیت موجود بتوان دید.
راه بدیل: مهاجرت
روحاله طغیانی (متولد ۱۳۶۶) از جمله انیماتورهایی است که به دلیل محدودیتهایی که برشمرده شد، از جمله سانسور و دولتیبودن انیمیشن، از ایران مهاجرت کرده و در ترکیه با شرکتهای خصوصی انیمیشن کار میکند. او مشکلی که برای انیمیشن در ترکیه وجود دارد را سرمایهگذار میداند و میگوید:
همین که شما دیگر سانسور و فیلترینگ ندارید، یعنی که میتوانید با خیال راحت، یک کار خلاق را آنطور که دوست دارید، انجام بدهید. و اینکه شما در اینجا میتوانید به همه جای دنیا، بدون هیچ مرزی، وصل بشوید و کارتان را ارائه کنید و بازارهای کاری جدیدی پیدا کنید.
طغیانی که حدو ده سالیست در این زمینه کار میکند، آینده کاری را برای انیمیشنسازهای ایرانی، مبهم و ناروشن میداند و میگوید:
با این وضعیت فلاکتبار اقتصادی ایران، حتی با اینکه، با وجود اینترنت میتوان همه این محدودیتها را تا حدودی دور زد، باز هم آینده ناروشنی میبینم؛ چون شما بدون سرمایهگذار و بازار کار، نمیتوانید کار چندانی پیش ببرید؛ به ویژه برای ساخت پروژههای بزرگ که امکان دیدهشدن در سراسر جهان باشد، به ویژه کارهای بزرگسال، که ما تا امروز موفقیتی در آن نداشتیم.
نظرها
نظری وجود ندارد.