حمید نوری با دو تبعه سوئد مبادله و به ایران بازگردانده شد
حمید نوری که آبان ۹۸ در سوئد بازداشت و به حبس ابد محکوم شد، با دو تبعه سوئدی که در ایران زندانی بودند، مبادله گردید و به ایران بازگردانده شد.
حمید نوری ـ معروف به حمید عباسی ـ عصر شنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۳/ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۴ به ایران بازگشت. کاظم غریبآبادی، معاون امور بینالملل و دبیر ستاد حقوق بشر اسلامی قوه قضاییه و چند تن دیگر از مسئولان دولتی و قوه قضاییه در فرودگاه مهرآباد به استقبال او رفتند.
ناصر کنعانی مقدم، سخنگوی وزارت خارجه ایران پیش از آنکه تصاویر ورود نوری به ایران منتشر شود، بازگشت او را به «وطن و آغوش خانواده» تایید کرد.
نوری در بدو ورود به ایران مقابل دوربین صدا و سیما نشست و برای شاکیان و شاهدان دادگاهی که او را به حبس ابد محکوم کرد، رجز خواند و گفت که «خدا من را آزاد کرد».
او پرونده قضایی که بر اساس آن محاکمه و محکوم شد را «بسیار پیچیده» توصیف کرد و گفت که «هر کاری که انجام داده برای خدا بوده است».
نوری به عنوان دادیار زندان گوهردشت یکی از دستاندرکاران شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ و به ویژه ۱۳۶۷ است.
او پس از پنج سال بازداشت و محکومیت به حبس ابد در سوئد، با میانجیگری عمان با دو تبعه سوئدی مبادله شد.
نخستین بار ظهر ۲۶ خرداد کاظم غریبآبادی، معاون امور بینالملل قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران ادعا کرد حمید نوری، از دستاندرکان شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی عضو سازمان مجاهدین خلق و سازمانهای چپگرا در دهه ۶۰ خورشیدی آزاد شده است. همزمان خبرگزاری رسمی دولت عمان و نخست وزیر سوئد هم تبادل زندانیان میان ایران و سوئد را تایید کردند.
غریبآبادی در شبکه اجتماعی ایکس (پیش از این توییتر) نوشت:
خرسندم به اطلاع ملت عزیز ایران برسانم که آقای حمید نوری که از سال ۹۸ در سوئد در بازداشت غیر قانونی به سر میبرد، آزاد و تا ساعاتی دیگر به کشور بازخواهد گشت.
او آزادی حمید نوری را مرهون تلاشهای قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت ابراهیم رئیسی که در سانحه سقوط بالگرد مُرد، دانست.
با این حال خبرگزاری رسمی دولت عمان نوشت تبادل زندانیان با میانجیگری دولت عمان صورت گرفته است و دو طرف برای مبادله زندانیان توافق کردهاند.
این خبرگزاری گفت زندانیان دو طرف از تهران و استکهلم به مسقط انتقال داده شدند تا اقدامات لازم برای بازگشت آنها به کشورهایشان انجام شود.
مجید نوری، فرزند حمید نوری هم در خبر آزادی پدرش را تایید کرد و نوشت: او در آستانه بازگشت به ایران است. فرزند یکی از دستاندرکاران شکنجه و اعدام زمان ورود دادیار سابق زندان گوهردشت به تهران را ساعت ۱۷ اعلام کرد و خواستار حضور همدستان او در فرودگاه مهرآباد شد.
نخست وزیر سوئد هم خبر آزادی حمید نوری را تایید کرد. او گفت که نوری با دو تبعه سوئدی که در ایران زندانی بودند، مبادله شده است؛ یوهان فلودرس و سعید عزیزی. او در شبکه ایکس نوشت: خوشحالم که به شما اطلاع بدهم یوهان فلودرس و سعید عزیزی در هواپیما به مقصد سوئد نشستهاند و به زودی به خانوادههایشان خواهند پیوست.
عزیزی آبان ۱۴۰۲ در تهران بازداشت شد. دادگاه انقلاب او را به پنج سال زندان محکوم کرد.
یوهان فلودرس، کارمند اتحادیه اروپا هم در بهار ۱۴۰۱ در ایران بازداشت شده بود. مدعی العموم از دادگاه خواسته بود فلودرس را به دلیل «فساد فی الارض» به «اشد مجازات» محکوم کند. علاوه بر این دو، احمدرضا جلالی، شهروند دو تابعیتی ایران و سوئد نیز به اتهام جاسوسی در ایران زندانی و به اعدام محکوم شده است.
در همین رابطه رضا شفاخواه، وکیل سعید عزیزی که آبان ۱۴۰۲ در ایران بازداشت و به پنج سال زندان محکوم شده بود، گفت موکلش برای مبادله با نوری از ایران خارج شده و او از این مبادله بی اطلاع بوده است.
جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در شبکه اجتماعی ایکس از تبادل نوری با دو تبعه سوئدی استقبال کرد و گفت که با مشارکت اعضای اتحادیه اروپا به کار خود برای آزادی سایر شهروندان اروپایی که در ایران زندانی شدهاند، ادامه خواهد داد. او از دولت عمان به دلیل میانجیگری در این تبادل تشکر کرد.
نوری، دادیار زندان گوهردشت در سال ۱۳۶۷ آبان ۱۳۹۸/ نوامبر ۲۰۱۹ هنگام ورود به سوئد بازداشت شد. محاکمه او با حضور بازماندگان، خانواده زندانیان اعدام شده و زندانیانی که او را در زندان دیده بودند ۹۲ جلسه طول کشید. او نخستین فرد از دستاندرکاران شکنجه و کشتار زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ است که محاکمه و محکوم میشود. در جریان رسیدگی به اتهام او چندین مرتبه نام ابراهیم رئیسی، از اعضای هیئت مرگ و رئیسجمهوری پیشین ایران که در سانحه سقوط بالگرد مُرد مطرح شد.
دادگاه بدوی و تجدیدنظر هر دو نوری را به حبس ابد محکوم کردند.
پس از اعلام رسمی خبر مبادله نوری با دو تبعه سوئدی، گروهی از هواداران سازمان مجاهدین خلق در استکلهم به نشانه اعتراض تجمع کردند. فعالان حقوق بشر و سیاسی در خارج از ایران مبادله نوری را تسلیم شدن اروپا در برابر گروگانگیری و باجخواهی جمهوری اسلامی توصیف کردند.
- تیتر و محتوای این گزارش با اطلاعات تازه به روزرسانی شده است.
نظرها
alefmimmim
فکر نمیکنید این حرکت و فقط همین حرکت خط بطلانی باشد بر تئوریهای رنگارنگی که از جانب جریانات مختلف سیاسی بازنشر میشود . شاید معتبرترین تئوری که در جهان امروزدرست عمل میکند همان تئوری توطئه است نه مارکسیسم و سوسیالیسم
سیاوش
قابل توجه کسانی که هنوز متوجه نیستند که ما مردم تنها تراز انیم که به تصور دراید . سوئد یا اروپا و امریکا و شرکا و شرق و غرب با تمام مضحکه ای به نام استقلال قوا و دموکراسی این مزخرفات تنها لالایی برای مردم جنوب است و بس. در میان اپوزسیون بسیارند کسانی که دل در گرو کشورهای خارجی با دکان های دونبششان مثل حقوق بشر و دموکراسی بسته اند . قابل توجه این دل شدگان که بیاد اورند می شود خون تاریخ یک ملت را به سادگی معامله کرد . به همین سادگی ،کافیست علیه فراموشی به خودمان نهیبی بزنیم و اندکی در گذشته نه چندان دور مان نگاهی کنیم . بعضی از این دل بستگان به حقوق بشر و دموکراسی ادم رو یاد نامه دائی جان ناپلئون که به هیتلر نوشت می اندازد . خواستم از دل بستگی و بی کرانه گی بلاهت گفته باشم و یادمان باشد که هرگز از یاد نبریم . همین
m
تف به این " حقوق بشر" غرب!! تف
حسنک
چس ناله موقوف، خصوصا چس ناله های سلطنت باختگان علاف بیکار و بی عار. حداقل این جریان، این بود که ما نشان دادیم که توانایی زندانی کردن این آشغالها را داریم. مطمئن باشید که اینها در تک تک سفرهایشان اکنون مشغول حساب کتاب هستند و می دانند که سفر به خارج دیگر مانند گذشته نیست.
نینا
شایان توجه است که در پروژه ی دستگیری نوری، جناب آقای ایرج مصداقی نقشی مرکزی، پیگیر و تعیین کننده داشتند، که مقداری حق ایشان خورده شد. البته نه از سوی "رادیو زمانه." با وجود اختلافات بسیار، و عمیقی که با آقای مصداقی دارم، تاکید، تائید و توجه به کارهای مصداقی و کادرهای دیگر مانند او کلیدی است. و به نوعی یکی از محدودیتهای جنبش عدم وجود کادرهای باتجربه و مجرب به مقدار مورد نیاز است. نه اینکه ادعا شود که دوران مثلا "کادر سازی" فرا رسیده ست و از این صحبتها، اما این عدمِ وجودِ به مقدار کافی کادرهای باسابقه مقوله ای بود که آقای...اکنون نامشان به یادم نیست. همسر خانم نرگس محمدی، ایشان هم بدین واقعیت اشاره می کند.
روزنامه نگار پیتزا پز تهران
اینرا من برای دوستی در یک روزنامه داخلی که دوباره به ۲۸ مرداد پرداخته بود نوشتم و فرستادم که اصلا پاسخم نداد. بر گردیم به احمد رضا جلالی! ایشون قربانی خانواده ی خودش هم شده. خانم ایشون کجاست ! چکاری برای این همسر کرده، برادران و خواهرانش کجا هستند. همشان ترسیده اند در سوراخها خزیده اند ! شما ببینید برای یک آدمکش چگونه بسیج شده اند فرزند آدمکشزاده اش میگوید به همه بگین بیان فرودگاه ! ببینید چگونه بسیج شدند تا نجاتش بدهند. خارج نشینان فقط بلدند به هم فحش بدهد. هنوز سر اینکه ۲۸ مرداد کودتا بوده یا نه سرشان گرم است. اینان متوجه نیستند که ژاپنی ها بمبباران ناکازاکی و هیروشیما را هضم کرده اند و آنرا تبدیل به کود انرژیزا کرده اند و پیش رفته اند و امریکا ریش گرو میگذارد که از تولیدان تکنولوژی کم کند اتاق خواب بایدن زیر نظر ژاپنی هاست. حالا شما تا حرفی بزنید کوتای ۲۸ مرداد علم میشود و شاه و مضدق ... هنوز شاه اللهی مصداق اللهی بنی صدری و چپ اللهی وجمهوراللهی و لمپنهای همه ی طرفها در حال *هستند. از مصدر *! سرشان گرم و ایران زیر نفس نحس محمد و علی و حسین و قرآن تا مهدی موعود در حال جان کندن ست و فیلسوفان در پی آشتی اسلام و مدرنیته هستند (و اضافه کنم که: حتا رئیس سابق این سایت از اسلامیاتش برخ میکشید). خانمها و آقایان ول کنید هم مصدق و هم شاه اشتباه کردند. ببینید امروز چه باید کرد. ایکاش من خاک برسر هم بتوانم از این اسلامستان ننگین و خوابزده بروم بیرون. بروید خجالت بکشید که در کشورهای آزاد هستید و نه میخواهید و نه میتوانید یک جبهه نیرومند آزادی ایران تشکیل دهید. همتان فرقه گرائيد. یا شاهی و مصدقی و یا چپی و راستی و در نهایت همتان بیمار اسلامید. اینرا من برای دوستی در یک روزنامه داخلی که دوباره به ۲۸ مرداد پرداخته بود نوشتم و فرستادم که اصلا پاسخم نداد.
AB
پیتزائی سلطنت باخته ی بی همه چیز، که از لندن مث * میگیری و سم پراکنی میکنی. خب ملت راست میگن دیگه. اگر شما ساواکی های پست فطرت نبودید الان نه انجمن حجتیه داشتیم، نه جمهوری اسلامی، نه نوری. اما شما جوجه فاشیستها همخوابگی میکنید، با کاشانی، و...بعدش هم دو قورت و نیم باقی و طلبکار بابت کثافتی که انجام دادید. باید خیلی خرفت * باشی که هنوز که هنوز چنین مزخرفاتی بنویسی.
AB
مارکوزه جستاری دارد با عنوان "نقد تحمل ناب"، برخورد شما با کامنتهای منحرف کننده ساواکی ها نیز دست کمی از تحمل ناب ندارد. هر جا هر موضوع و بحثی بخواهد شکل بگیرد، باز گفت و گو باز میگردد به ۲۸ مرداد و... این سیستماتیک منحرف کردن تمامی بحثها خود نوعی از شرّ ابتذال است. شرّ ابتذالی که در اینجا تحمل شده و به اشتراک گذارده می شود. خسته نباشید.
همسر پیتزاپز از تهران
روزنامه نگار پیتزا پز تهران همسر من است. بسیار هم درست نوشته. آن نادانی که این زحمت کش را «سلطنت باخته» نامیده از سر جنون و بیماری و عصبیت این کار را کرده. من از خوانندگان محترم سایت زمانه درخواست میکنم تا نظر دلسوزانه همسرم را بخوانند و پاسخ دهند. این خانم یا آقای AB بفرماید از کجا فهمیده که شوهر من سطلنت طلب است. در ضمن من از سایت محترم زمانه درخواست میکنم تا کلمات حذف شده این نظر نویس «شریف» را بازنویسی کند. این آقا یا خانم AB حتما یکی از لمپن هائی ست که این پیتزا پز شریف به آن پرداخته. شما بروید تاریخ دستبوسی های خمینی را بررسی کنید تا ببینید چه کسانی خواستار کفن کردن شاه بودند تا وطن را وطن کنند. پس جناب AB شما حتما یکی از کفن کنند گان و وطن وطن کنندگان انقلابی ایران بودید. پس لطفا اینهمه عصبی نباشید. اصلا نوع نوشتن شما قبول مسئولیت شما و امثال شماست نسبت به وضعیت امروز ایران. لطفا قدری انصاف به خرج دهید و دست از فحاشی به همدیگر بردارید. راه ایران همبستگی همه ی ایرانیان است. سازمانها و شوراها و مدیریت ها و انجمن ها همگی به خاطر همین نوع دیدها وا رفته اند. شما خارج نشینان چه میکنید !؟ تفرقه افکنده اید و طلبکار هم شده اید. اصلا شما هیچ برنامه ای ندارید برنامه شما و امثال شما در خارج از کشور چیست !؟ شماها که همگیتان از ایران فرار کرده اید، مگر وقتی فاشیتها اروپا را گرفته بودند مردمش فرار کردند آمدند ایراتمن که شماها همگی رفته اید به کشورذهای اروپائی !! بفرمائیبد شماها در کشورهای آزاد چهان چه اموخته اید. آقای AB بفرمائيد چه اموخته اید. از کجا فهمیدید که شوهر نگون بخت من در لندن زندگی میکند. من از باشرفان نظر نویس درخواست میکنم تا دو نظر را بخوانند و نظر بدهند. تمام شرایط برای برانداختن این نظام وجود دارد پس چرا این ماجرا اجرا نمی شود. تمام جهان پشتیبان انقلاب زن زندگی آزادی در ایران بودند شما خارج نشینان چه کردید !؟ چه کردید که انقلاب با نفسهای مسموممتان خفه و خاموش کردید. چرا شرف به رسمیت شناختن این گناه نابخشودنی را ندارید! دوستان اعلاحضرت انگشت رسانی و فحاشی کردند خانم یاسمین پهلوی دهانش را گشود و مرگ بر سه فاسد ملا چپی مجاهد را نه مطرح که فریاد کرد، آن یکی «نه شاه میخایم نه رهبر ، مرگ بر ستمگر» عربده کشید. چپی ها همگی به همراه بنی صدریها همگی فحاشان خاندان پهلوی بودند. آنها در نظر نیاوردند که این جمهوری ای که همشان در ایجاد آن شرکت کردند هزار مرتیه از پادشاهی پهلوی جنایتکار تر بود. پس ما راهی نداریم جز اینکه جمهوریخواه و مشروطه خواه همدیگر را برسمیت بشناسند و به هم احترام بگذارند و رفراندومی بر پا شود و هر کس رای آورد به هر کس رای نیاورده احترام بگذارد و برعکی! در غیر این صورت سالهای سال این حکومت جمهوری اسلامی سر کار خواهد ماند. جناب زمانه شما کار بسیار خوب و مفیدی کرده اید که نظر این AB را منتشر کرده اید. اما حیف که واژه اصلی «مث *» و «...» را ننوشته اید تا شرف و وجدان و تربیت و ادبیات این آقا را که حتما نمیتواند یک خانم باشد برملا شود. شوهر زحمت کش من با سه فرزند شب و روز کار میکند و اتفاقا خودش را سوسیالیست میداند آیا سزاور است که او را «جوجه فاشیست و همخوابه ی» آخوند و نوری و...معرفی میکند. شاید نظر این آقا بتواند دلیل اصلی ادامه ی این نظام اسلام جنایتکار باشد. یادمان باشد که شاه ایران نیز اسلامپناه بود. آما من واقعا از داشتن هممیهنانی تا این اندازه «باشرف» متاسفم اما بینهایت از سایت زمانه به خاطر انتشار نظر AB ممنونم. حتا ممنوتر از انتشار نظر شوهرم. در اینجا لازم میدان اشاره کنم که هنوز ایشان نظر AB را ندیده و نخوانده امیدوارم آنرا نخواند. با احترام به AB و سایت زمانه. عجب بدبختی بزرگی. حکومت اسلام ناب از نظر این آقا و نظراتی اینچنین کیف میکند !
خندان
نوری جنایتکار با رجز خوانی مسخره اش نشان داد که بعد از ۴۵ سال هنوز همان لمپن کمیته ای و بی همه چیز است ؛ و در طول تمام این سال ها ذره ای به شعور و درک و معرفتش اضافه نشده . دقیقا مثل همه همکاران زباله اش ... این میکروب بی مغز یادش نمی تید چندین بار در مصاحبه ها و حتی در شکایت کتبی اش به مراجع قضایی سوئد نوشته بود که تحت شکنجه است ! و مثلا با ندادن چایی !! وی را شکنجه می کنند و او برای دریافت یک لیوان چایی مجبور است جلوی زندانبانان زن سوئدی رقص عصا کند !!! حالا که پایش به تهران رسیده ادعای گردن کلفتی می کند : )) دقیقا یاد پرویز ثابتی - همکار نوری در زمان ممد رضا - میفتم که ۴۰ سال در سوراخ موش قایم شده بود و بعد آمده بود لس آنجلس و فیگورهای بادی بیلدینگ می گرفت ...
روزنامه نگار پیتزا پز تهران
به آقای AB درود میگویم و در اینجا به رسمیت می شناسم که من تبریزی که اگر شجاعتم گل میکرد نام واقعیم را هم مینوشتم تمامی کیفیتها و صفاتی را که ایشان در مورد من نوشته را قبول میکنم. من سزاوار رکیکترینها هستم و حیف شده که ایشان به همینها بسنده کرده. پس مودبانه قبول میکنم که شما آقای AB درست تشخیص داده اید. آمیدوارم کسانی که زبان پارسی را بلد هستند شئونات رعایت نشده در چند خط پر خطر من و اتهامات مودبانه ی ایشان و استدلالهای دو طرف را مورد مداقه قرار دهند. همسر من نیز چیزی نوشته بوده که شاید اصلا به خاطر اینترنت ضعیف فرستاده نشده، ولی اگر بدستتان رسیده لطفا منتشرش کنید. در هر حال اهمیتی ندارد. با احترام تبریزی از تهران
نصرت افشان از تهران و حومه
ایکاش فقط یک ادم، فقط یک آدم منطفی پیدا میشد و نوشته آن آدم تبریزی پیتزا فروش را با سخنان و نوشته AB مقایسه کند و به نتیجه ای میرسد. شاید همه ی اینها به درمان جامعه ی حماقت زده ی و اسلان ذلیل کمک میکردو ایران فلک زده کمک کند. شاید. راز بقا که پیر مغان با کسی نگفت در حیرتم که رهبر با حاج سعید چه کرد.