هشدار کارشناسان: هوش مصنوعی، تهدیدی برای آینده صنعت موسیقی
نادر افراسیابی ـ بر اساس نخستین پژوهش درباره تأثیر هوش مصنوعی بر اقتصاد موسیقی در جهان، شرکتهای بزرگ فناوری با بهکارگیری هوش مصنوعی فربهتر خواهند شد و دست هنرمندان بیش از پیش خالی خواهد ماند. هنرمندان بومی بیشترین زیانها را متحمل میشوند.
بر اساس نخستین مطالعه اقتصادی جهانی که تأثیر فناوریهای نوظهور بر خلاقیت انسانی را بررسی میکند، افرادی که در بخش موسیقی فعالیت میکنند، در چهار سال آینده ۲۵ درصد درآمد خود را به دلیل بهکارگیری هوش مصنوعی در آفرینش موسیقی از دست خواهند داد. همچنین درآمد افرادی که در بخشهای صوتی و تصویری کار میکنند، در همین بازه زمانی چهار ساله بیش از ۲۰ درصد کاهش خواهد یافت. علت آن هم این است که بازار هوش مصنوعی مولد تا سال ۲۰۲۸ از سه میلیارد یورو به ۶۴ میلیارد یورو در سال رشد خواهد کرد.
نتایج پژوهش تأثیر هوش مصنوعی بر بازار موسیقی چهارشنبه ۴ دسامبر ۲۰۲۴ در کنفدراسیون بینالمللی جامعهی نویسندگان و آهنگسازان (CISAC) که در سراسر جهان از حقوق مادی و معنوی بیش از پنج میلیون نفر از آفرینشگران موسیقی صیانت میکند منتشر شد.
پژوهش یاد شده به این نتیجه دست یافته است که رونق هوش مصنوعی صرفاً شرکتهای بزرگ فناوری را متمولتر و فربهتر خواهد کرد و دست هنرمندان در این میان خالی میماند. برای همین ضرورت دارد که سیاستمداران و قانونگذاران تا دیر نشده وارد عمل شوند و از حقوق آفرینشگران و هنرمندان موسیقی در برابر تهاجم هوش مصنوعی صیانت کنند.
ضرورت جلوگیری از تهاجم هوش مصنوعی
به گزارش گاردین، برن اولوفسون، رئیس کنفدراسیون بینالمللی جامعه نویسندگان و آهنگسازان (CISAC) اعلام کرد که دولتهای استرالیا و نیوزیلند در میان سایر دولتهای جهان در زمینه شکلدهی سیاستهایی که از آفرینشگران و هنرمندان موسیقی در برابر تهاجم هوش مصنوعی محافظ میکند، پیشتازند. بر همین اساس اولوفسون در بیانیهای گفت:
در استرالیا، گزارش جدید کمیته منتخب سنا در مورد هوش مصنوعی امیدوارکننده و نویدبخش است.
در ادامه این بیانیه آمده است:
با تعیین یک استاندارد طلایی در سیاست هوش مصنوعی که از حقوق آفرینشگران محافظت میکند و در همان حال در پی توسعه و تقویت فناوریست، استرالیا و نیوزیلند میتوانند اطمینان حاصل کنند که هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری برای تقویت خلاقیت انسانی و نه جایگزینی برای آن عمل میکند.
اولوفسون یادآوری کرده است:
دنیا در حال تماشاست و تصمیمات اتخاذ شده فراتر از سواحل استرالیا و نیوزیلند طنینانداز خواهد شد.
کمیته منتخب سنا در کانبرا اواخر نوامبر سال جاری گزارش نهایی خود درباره تأثیر هوش مصنوعی بر بازار هنر را منتشر کرد. این گزارش ۱۳ توصیه دارد از جمله درخواستِ تصویب قانون مستقلی برای محدود کردن هوش مصنوعی و حمایت بیشتر از آفرینشگران.
صنعت یا خلاقیت انسانی؟
دین اورمستون، مدیر اجرایی سازمان مدیریت حقوق موسیقی استرالیا (Apra Amcos) گفت مطالعه جهانی تأثیر هوش مصنوعی بر آفرینش موسیقی فرصتهای شگفتانگیزی را که هوش مصنوعی برای آفرینش موسیقی در اختیار بشر میگذارد بهخوبی تشخیص داده است، اما در همان حال نیاز فوری به اقدام دولتها در سراسر جهان برای محافظت از حقوق و درآمد آفرینشگران را هم آشکار کرده است. در بیانیه اورمستون آمده است:
نباید فراموش کرد که این آفرینشگراناند که بیشترین ضرر را خواهند دید.
اورمستون در ادامه یادآوری کرده است:
صنعت در حال پیشی گرفتن از خلاقیت انسانیست. باید اطمینان حاصل کنیم که از آثار ترانهسرایان، آهنگسازان و ناشران موسیقی، بهویژه از مالکیت معنوی و فرهنگ بومی حفاظت میشود.
در ادامه مدیر اجرایی سازمان مدیریت حقوق موسیقی استرالیا بر این نکته تأکید کرده است که سکوهای هوش مصنوعی باید به قوانین احترام بگذارند و در صدد تقویت فرهنگهای ملی باشند و نه اینکه از این فرهنگها و خردهفرهنگها برای تولید ثروت سوءاستفاده کنند.
این مقام مسئول از دولتهای استرالیا و نیوزیلند بهعنوان دولتهای پیشگام در زمینه تنظیم بازار هوش مصنوعی خواسته است که از معیشت آفرینشگران موسیقی در برابر تهاجم هوش مصنوعی محافظت کنند.
زیان از هر دو سمت
پژوهشگران در این پژوهش تأثیر هوش مصنوعی بر بازار موسیقی به این نتیجه رسیدهاند که تحت چارچوبهای نظارتی فعلی در اکثر کشورها، آفرینشگران از دو سمت در معرض زیان و خسران مالی قرار دارند: استفاده غیرمجاز از آثار آنها توسط مدلهای هوش مصنوعی مولد درآمد حاصل از حق تکثیر آثار را کاهش خواهد داد و در همان حال با افزایش خروجیهای تولید شده توسط هوش مصنوعی، رقابت در عرصه موسیقی شدت پیدا میکند و آثار ساخته شده به دست انسان، کاهش مییابد و به این ترتیب روز به روز فرصتهای کاری کمتر میشود.
در این پژوهش پیشبینی شده است که تا سال ۲۰۲۸، موسیقی تولید شده توسط هوش مصنوعی حدود ۲۰ درصد از درآمد پلتفرمهای پخش موسیقی سنتی و حدود ۶۰ درصد از درآمد کتابخانههای موسیقی را تشکیل خواهد داد.
توسعهدهندگان و ارائهدهندگان هوش مصنوعی انتظار دارند از طریق موسیقی تولید شده توسط هوش مصنوعی تا ۴ میلیارد یورو به دست بیاورند در حالی که توسعهدهندگان و ارائهدهندگان در بخش صوتی و تصویری نیز در همان دوره انتظار دارند ۵ میلیارد یورو درآمد داشته باشند. در این پژوهش یادآوری شده است:
این درآمد مستقیماً از تولید غیرمجاز آثار آفرینشگران موسیقی حاصل میشود و نشاندهنده انتقال ارزش اقتصادی هنر از آفرینشگران به شرکتهای هوش مصنوعی است.
مشکل هنرمندان ایرانی
در این تردید نیست که هوش مصنوعی فرصتهای تازه و چه بسا هیجانانگیزی را برای هنرمندان و علاقمندان به موسیقی به وجود میآورد اما اگر بازار تنظیم نشود، قطعاً هنرمندان و تهیهکنندگان موسیقی از نظر معیشتی آسیب خواهند دید.
ظاهراً در حال حاضر دو سناریو وجود دارد: وضع مقررات محدودکننده و بازدارنده، یا یک بازار لجامگسیخته مبتنی بر سودجویی هرچه بیشتر. این که به کدام راه میافتیم، تا حد زیادی به انتخابهایی بستگی دارد که قانونگذاران در سراسر جهان در حال مطالعه و بررسی آنها هستند.
در این میان باید توجه داشت که جمهوری اسلامی معمولاً مانند حق تکثیر و قانون کپیرایت رویکردی دوگانه در پیش میگیرد: از یک طرف با نپذیرفتن قوانین جهانی، زمینه برای غارتگری آثار غربی را فراهم میآورد و در همان حال، معمولا با تأخیر قوانین داخلی را برای صیانت از حقوق تهیهکنندگان و تولیدکنندگان داخلی که اغلب وابسته به نهادهای فرهنگی حاکمیتاند وضع میکند. هیچ دلیلی در دست نیست که نشان دهد رویکرد حاکمیت در مورد هوش مصنوعی متفاوت خواهد بود. در این میان صرفاً آثار هنرمندان مستقل ایرانی در معرض تهدید و تعرض هرچه بیشتر قرار میگیرد.
این نخستین بار نیست که فنآوری زمینهساز تحولات بزرگ در صنعت موسیقیست. امروزهروز هنرمندان ایرانی میتوانند بهسادگی آثار خود را در سکوهایی مانند یوتیوب، اسپاتیفای و سایر سایتهای پخش آنلاین منتشر کنند. به این ترتیب موسیقی ایرانی، جوان، شاداب و گاهی هم حتی متفاوت در دسترس مخاطبان جهانی قرار گرفته و نیاز هنرمندان به سکوهای داخلی را تا حد زیادی کاهش داده است. اما به دلیل تحریم اقتصادی و بانکی ایران، درآمدهای حاصل از ترافیک اینترنتی نصیب هنرمندان ایرانی نمیشود.
چنانچه این تحریمها پابرجا بمانند، هنرمندان ایرانی از قوانین بازدارنده برای هوش مصنوعی بینصیب خواهند ماند. به یک معنا تجربه کنونی در استفاده از شبکههای اجتماعی برای عرضه موسیقی به شکل دیگری تکرار میشود. آنچه که هنرمندان ایرانی با آن درگیرند، بیش و کم در مورد بسیاری از هنرمندان بومی در نقاط مختلف جهان نیز صدق میکند.
یک رابطه دو طرفه
باید توجه داشت که هوش مصنوعی میتواند بر تمامی سبکهای موسیقی تاثیرگذار باشد؛ از موسیقی کلاسیک گرفته تا هیپهاپ، الکترونیک و حتی موسیقیهای سنتی. هوش مصنوعی میتواند در آفرینش، تولید، توزیع و حتی تجربه شنیداری موسیقی نقش ایفا کند.
با این همه موسیقی الکترونیک به دلیل ماهیت دیجیتال خود، آمادگی بیشتری برای پذیرش فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی دارد. در موسیقی پاپ هوش مصنوعی میتواند در ایجاد ملودیهای جذاب، ساختارهای آهنگین و حتی متن ترانهها به کار گرفته شود. همچنین هوش مصنوعی را میتوان برای پیشبینی ترندهای آینده بهکار گرفت.
موسیقی کلاسیک و موسیقی سنتی هم از هوش مصنوعی مصون نیستند:
هوش مصنوعی را میتوان در بازسازی آثار کلاسیک، ایجاد نسخههای جدید از آثار قدیمی و حتی خلق آثار کاملاً جدید با الهام از سبک کلاسیک به کار گرفت.
هوش مصنوعی میتواند صداهای جدید و منحصر به فردی را تولید کند که با روشهای سنتی قابل دستیابی نیستند. علاوه بر این هوش مصنوعی از توانایی ایجاد ساختارهای پیچیده و غیرمنتظره در آهنگها نیز برخوردار است و میتواند در ترکیب و تنظیم صداها و ابزارهای مختلف به صورت خودکار کمک کند.
همه این امکانات ممکن است به از دست رفتن اصالت و خلاقیت در موسیقی منجر شود. استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی ممکن است به تولید موسیقیهای تکراری و مشابه بینجامد.
نبود قوانین بازدارنده و نگرش منفی حکومت جمهوری اسلامی به موسیقی قطعاً در آینده هنرمندان ایرانی را از یک رابطه سالم دو طرفه با هوش مصنوعی محروم خواهد کرد. از هماکنون میتوان آینده را پیش چشم تصور کرد: ملودیهای تکراری در همه سبکهای موسیقی، تولید انبوه موسیقی همراه با نبود یک دستگاه سنجش منسجم.
نظرها
نظری وجود ندارد.