روز جهانی حقوق بشر کجا ایستادهایم؟
در حالیکه فعالان حقوق بشر سالهاست تلاش میکنند جمهوری اسلامی را وادار به رعایت اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر کنند، وضعیت حقوق بشر در ایران همچنان وخیم است. رضوان مقدم در این نوشته به اهمیت و چرایی حقوق بشر و موارد نقض حقوق بشر در ایران از جمله سرکوب آزادی بیان و تجمع، سرکوب زنان، اقلیتها، فعالان مدنی، سیاسی و احکام اعدام پرداخته است.
روز جهانی حقوق بشر، که هر ساله در تاریخ ۱۰ دسامبر گرامی داشته میشود، به مناسبت سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ در پاریس توسط سازمان ملل متحد است. این اعلامیه بهعنوان یکی از اسناد مهم حقوق بشری در تاریخ معاصر، اصولی مانند آزادی، برابری، و حق زندگی شرافتمندانه را برای تمامی انسانها، بدون تبعیض بر اساس نژاد، جنسیت، مذهب، یا ملیت، تبیین میکند. تنظیم اعلامیه جهانی حقوق بشر نتیجه تجربیات تلخ بشریت از جنگ جهانی دوم و فجایع گستردهای بود که در طول این جنگ رخ داد. هدف اصلی از تدوین این اعلامیه، جلوگیری از تکرار چنین فجایعی و تضمین حقوق اساسی برای همه انسانها در سراسر جهان بود. این سند جهانی از آن زمان تاکنون، الهامبخش بسیاری از اسناد بینالمللی، قوانین داخلی کشورها و جنبشهای حقوق بشری بوده است.
فلسفه روز جهانی حقوق بشر، ارتقاء آگاهی عمومی درباره حقوق اساسی بشر، تاکید بر تعهد جهانی به حفظ کرامت انسانی، و گسترش عدالت اجتماعی است.اعلامیهٔ مذکور شامل ۳۰ ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر میپردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعیای را که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند، مشخص کردهاست. در این روز، نهادهای بینالمللی، سازمانهای حقوق بشری، و افراد در سراسر جهان تلاش میکنند تا اهمیت رعایت حقوق بشر را برجسته کرده و دولتها را برای بهبود شرایط شهروندانشان پاسخگو نگه دارند. علاوه بر این، یکی از اهداف کلیدی اعلامیه، ایجاد چارچوبی برای صلح و امنیت جهانی است. تنظیم این اعلامیه تلاشی برای تبدیل تجربیات تلخ گذشته به قوانینی بود که بتواند آیندهای عادلانهتر برای همه مردم جهان تضمین کند.
پاسخی به جنایات جنگ جهانی دوم
در طول جنگ جهانی دوم، نقض گسترده و بیسابقهای از حقوق بشر توسط حکومت نازی آلمان رخ داد. این دوران یکی از تاریکترین فصول تاریخ بشریت است که با کشتار سیستماتیک، جنایات جنگی، و جنایات علیه بشریت همراه بود، از جمله هولوکاست، کولیها، مخالفان سیاسی به ویژه کمونیستها، همجنسگرایان، افراد دارای معلولیت یا بیماریهای روانی، اقلیتهای مذهبی و فرهنگی. کشتار میلیونها انسان بیگناه، جامعه جهانی را وادار کرد تا به دنبال معیاری بینالمللی برای محافظت از حقوق اساسی بشر باشد.
یکی از بزرگترین و شناختهشدهترین جنایت های آلمان نازی، نسلکشی یهودیان بود که به هولوکاست معروف است. در این جنایت، حدود ۶ میلیون یهودی (شامل زنان، مردان و کودکان) در اردوگاههای مرگ، گتوها و با استفاده از گازهای سمی کشته شدند. *
گروه دیگر کولیها بودند که به دلیل «نژادشان» هدف قرار گرفتند و حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر از کولیها در اردوگاهها یا از طریق اعدامهای میدانی به قتل رسیدند. همچنین دهها هزار نفر از مخالفان سیاسی به ویژه اعضای احزاب کمونیست، سوسیالیستها، لیبرالها، و هزاران تن از اقلیتهای مذهبی و قومی و دیگر گروههای اجتماعی بهطور گسترده دستگیر، شکنجه، و اعدام شدند. نازیها تحت برنامهای به نام «برنامه آکتیون تی۴»، بیش از ۲۰۰ هزار نفر از افراد دارای معلولیت ذهنی و جسمی را به دلیل عقاید نژادپرستانه و به بهانه «پاکسازی نژاد» به قتل رساندند. همجنسگرایان، بهویژه مردان، به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند و تحت شرایط سخت یا اعدام قرار گرفتند.
اینک که ۷۶سال از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر می گذرد و در حالی که فعالان حقوق بشر تلاش میکنند تا از تکرار فجایع وجنگهای ویرانگر جلوگیری شود هر روز شاهد رشد گروههای اسلامی، و استقرار حکومتهای اسلامی و بر آمدن گروههای ناقض حقوق بشر در گوشه و کنار جهان هستیم.
وضعیت حقوق بشر در ایران
در حالیکه فعالان مدنی و حقوق بشر سالهاست تلاش میکنند تا جمهوری اسلامی را وادار به رعایت اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر کنند، وضعیت حقوق بشر در ایران همچنان با چالشهای جدی روبهرو است. برخی از مهمترین مسائل عبارتند از: سرکوب آزادی بیان و تجمع، سرکوب زنان و اقلیتها و فعالان مدنی و سیاسی و احکام اعدام.
حق آزادی بیان و تجمع که در اعلامیه جهانی حقوق بشر تضمین شده، در ایران بهطور سیستماتیک محدود شده است. اعتراضات مدنی اغلب با خشونت سرکوب میشوند. دگراندیشان، مخالفان سیاسی، فعالان حقوق زن، محیط زیست، و روزنامهنگاران، فعالان، و هنرمندان با زندان یا ممنوعیت مواجه میشوند. نابرابری جنسیتی، اعدام و مجازاتهای سنگین، آزار اقلیتهای قومی و مذهبی، نقض حقوق کودکان از طریق قانون اعمال میشود.
زنان در ایران با تبعیضهای گسترده قانونی و اجتماعی مواجهاند. قوانین مربوط به پوشش اجباری، قوانین مربوط به خانواده که بهشدت علیه زنان و تبعیض آمیز است همچون حق طلاق ( حق انحصاری مردان) ،حقوق حضانت، خروج از کشور، تابعیت،ازدواجهای اجباری، ارث و اشتغال نمونههایی از این نابرابریها هستند. مواردی مانند ازدواج کودکان و کار اجباری کودکان در ایران برخلاف اصول حقوق بشر است و نشاندهنده کمبود حمایت قانونی است.
ایران همچنان یکی از بالاترین آمارهای اعدام در جهان را دارد. این شامل اعدامهای مرتبط با جرایمی میشود که در بسیاری از کشورها مجازات اعدام ندارند، مانند قاچاق مواد مخدر یا جرایم سیاسی. فعالان سیاسی اغلب با اتهاماتی نظیر «اقدام علیه امنیت ملی» ، «محاربه»، یا «افساد فیالارض» مواجه میشوند. این اتهامات بیشتر بر مبنای اعترافات اجباری، شکنجه، و یا شواهد ساختگی صادر میشوند. آمار اعدامها از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون، به حدود ۷۴۳ نفر رسیده است.
ایران یکی از کشورهایی است که در آن فعالان مدنی و سیاسی زن به دلیل اعتراض به سیاستهای حکومت، دفاع از حقوق بشر، و فعالیت در حوزههای زنان و آزادیهای مدنی با سرکوب شدید مواجه میشوند. درمواردی، این سرکوبها به اعدام ختم شده است. زنانی که علیه قوانین شریعت، حجاب اجباری، یا به رهبری سیاسی اعتراض میکنند، اغلب با اتهاماتی مرتبط با توهین به مقدسات یا تبلیغ علیه نظام روبهرو میشوند.
اقلیتهایی چون بهائیان، کردها، و بلوچها با تبعیضهای ساختاری و سرکوب گسترده مواجهاند. در سال جاری برخی از فعالان مدنی و سیاسی از جمله زنان فعال سیاسی کُرد، بهویژه افرادی که در احزاب مخالف فعالیت داشتهاند، به اعدام محکوم شدهاند مانند و ریشه مرادی و پخشان عزیزی. حتی برای توماج صالحی به جرم خواندن آهنگی که شامل مواردی از نقض حقوق بشر بود حکم اعدام صادر شد! گرچه این حکم لغو و توماج آزاد شد، اما نشاندهنده بیدر وپیکر بودن دستگاه قضایی و صدور احکام اعدام فلهای برای مخالفان است.
قانون ننگین «عفاف و حجاب»
در رژیم جمهوری اسلامی حجاب که به عنوان یکی از ارکان اصلی کنترل اجتماعی به زنان تحمیل شده است، نمادی از تبعیض، محدودیت آزادیهای فردی و سرکوب حقوق زنان محسوب میشود.کنترل جامعه از طریق حجاب اجباری، سرکوب و بازداشت زنان و حتی کشتن زنان برای بیرون بودن چند تار موی از زیر روسری فضای ناامنی را برای حضور زنان در جامعه ایجاد کرده است که از مصادیق بارز نقض حقوق بشر زنان است.
قانون «حجاب و عفاف» در ایران، که در سکوت و غیرعلنی به تصویب رسید با موج گستردهای از مخالفت مواجه شده است. قانون «حجاب و عفاف» نهتنها حقوق و آزادیهای زنان را زیر پا گذاشته است، بلکه از جنبههای اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی نیز غیرقابل دفاع و ننگین به شمار میآید.
قوانین زنستیز و افزایش قتلهای «ناموسی»
در حالی که رسانههای حکومتی سعی دارند قتلهای «ناموسی» را صرفاً به مشکلات شخصی تقلیل دهند، و از این قتلها به نام «قتلهای خانوادگی» یاد میکنند اما واقعیت این است که چنین رخدادهایی تنها بازتابی از خشونت ساختاری، تبلیغات و آموزشهای ضد زن و وجود مواد قانونی است که از این قتلها حمایت میکند مانند مواد ۶۳۰، ۶۱۲، ۳۰۱ و۳۰۲ قانون مجازات اسلامی. قوانین جمهوری اسلامی نه تنها از زنان در برابر تهدیدات حمایت نمیکند بلکه قوانین خود تهدیدی علیه زنان هستند. در سایه قوانین تبعیضآمیز که نقض آشکار حقوق بشر است روز به روز شاهد افزایش قتلهای «ناموسی» هستیم.
سخن پایانی
اگرچه روز جهانی حقوق بشر فرصتی برای گرامیداشت اصول بنیادین انسانی است، وضعیت حقوق بشر در ایران نشاندهنده فاصله بسیار با این اصول است. این روز باید فرصتی برای افزایش آگاهی و تشویق به تلاش برای بهبود شرایط حقوق بشری در ایران باشد. نقض حقوق بشر زنان در ایران، چه در قالب قوانین تبعیضآمیز و چه از طریق سرکوب سیستماتیک، یکی از بارزترین جلوههای بیعدالتی و نقض کرامت انسانی است. زنانی که در ایران به دنبال آزادی، برابری، و حق انتخاب هستند، همواره با موانعی همچون قوانین محدودکننده، خشونت ساختاری، و فرهنگ مردسالارانه مواجه بودهاند. این شرایط نهتنها بر حقوق فردی و اجتماعی آنان تأثیر گذاشته، بلکه توانمندیهای نیمی از جامعه را به حاشیه رانده و مانع از پیشرفت جامعه به سوی توسعهای پایدار و انسانی شده است.
مقابله با این وضعیت، نیازمند تلاشی همهجانبه است که شامل آگاهیبخشی، اتحاد، و اقدام هماهنگ در سطح ملی و بینالمللی میشود. زنان ایران طی سالهای گذشته نشان دادهاند که با وجود سرکوب شدید، از تلاش برای رسیدن به حقوق اساسی خود دست برنمیدارند. جنبشهای زنانه همچون مبارزه با حجاب اجباری و اعتراض به تبعیض جنسیتی، نمادهایی از شجاعت و ایستادگی آنان در برابر ظلم و بیعدالتی است.
حقوق زنان، حقوق بشر است. بدون رفع تبعیضهای جنسیتی و تضمین حقوق برابر برای زنان، دستیابی به جامعهای عادلانه و پیشرفته ممکن نیست. مبارزه برای حقوق زنان در ایران، مبارزهای فراتر از جنسیت است؛ این مبارزه برای آزادی، عدالت، و کرامت انسانی است. زنان ایران در این مسیر پیشرو بوده و خواهند بود، و همراهی و حمایت ملی و جهانی از آنان ضرورتی انکارناپذیر است. «زن، زندگی، آزادی» تنها یک شعار نیست بلکه فلسفهای برای زندگی، و آرمانی برای ساختن جامعهای آزادتر و انسانیتر است، این فریاد یک ملت است که از دل تاریخ سرکوب و تبعیض برخاسته است.
پانوشت:
* پس از پایان جنگ جهانی دوم، دادگاههای نورنبرگ برگزار شد که در آن بسیاری از مقامات بلندپایه نازی محاکمه شدند. در این دادگاهها اسناد و شواهد زیادی درباره کشتارهای نازیها، اردوگاههای مرگ، و برنامههای نسلکشی ارائه شد.همچنین شهادتهای بازماندگان اردوگاههای مرگ و کار اجباری در دادگاهها و پروژههای مستندسازی، مانند «پروژه تاریخ شفاهی هولوکاست»، کمک شایانی به برآورد تعداد قربانیان کرده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.