انتخابات هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال: دزدها رقابت می‌کنند

در آستانه مجمع عمومی فدراسیون فوتبال ایران که ۱۱ اسفند برای انتخاب هیئت رئیسه تشکیل خواهد شد، محمد دادکان، رئیس فدراسیون فوتبال طی سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ در یک گفت‌وگو به طنز واقعیتی را بازگو کرده است. او در پاسخ به اینکه چرا نامزد ریاست نشده است، گفت: «چون شرایطی را که می‌خواهند، ندارم». او در ادامه دو شرط لازم برای عضویت در هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال را اینگونه عنوان کرد:

دادکان که پیش از این گفته می‌شد به حزب موتلفه اسلامی نزدیک است، نامزدهای ریاست فدراسیون فوتبال را افرادی دانست که «بدنامی را بهتر از گمنامی می‌دانند» و در ادامه رئیس کنونی فدراسیون فوتبال، مهدی تاج را خطاب قرار داد: «همه در فدراسیون خورده‌اند رئیس نمی‌داند؟ دوره شما ۶میلیون یورو پول رفت؛ کجاست آن پول؟ کسی می‌پرسد؟ نه! چرا؟ چون کسی که پشت نشسته می‌گوید قضیه را رها کنید. چرا؟ چون همه با هم پول را خورده‌اند».

تاج برای ثبت‌نام در انتخابات به عنوان نامزد ریاست حمایت ۴۸ هیئت و باشگاه فوتبال را به دست آورد. او در فوتبال و بیرون از فوتبال چند پرونده باز دارد؛ یکی تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه که او حدود یک میلیارد تومان از منابع این شرکت را به جیب زده است و دیگری هم پرونده مارک ویلموتس بلژیکی که با امضاء تاج بر صندلی سرمربیگری تیم ملی مردان ایران نشست و پس از دو بازی استعفاء کرد. فدراسیون فوتبال ایران مجبور شد شش میلیون یورو دستمزد او را پرداخت کند.

تاج با بالاگرفتن بحث در باره این قرارداد ناگهان به دلیل «بیماری قلبی» مصلحتی از ریاست فدراسیون کنار رفت. رقیبان او در انتخابات ۱۱ اسفند بسیار به خودش شبیه‌اند؛ صاحب پرونده قضایی و متهم به فساد اقتصادی و رانت که در گذشته‌ای نه چندان دور با هم اغلبشان با هم بر سر یک سفره نشسته بودند.

رقیب اصلی تاج در این دوره شهاب عزیزی خادم است که پیش از همه اعلام حضور کرد و حکم محرومیت دارد. او در انتخابات ۱۳۹۹ به کرسی ریاست رسید. عمر ریاستش اما به یک سال نرسید و با تصمیم هیئت رئیسه برکنار شد تا چند ماه بعد تاج جایش را بگیرد. حالا او بازگشته است تا در انتخابات اسفند ۱۴۰۳ صندلی و اعتبار مخدوش شده‌اش به ترفند نزدیکان تاج را پس بگیرد.

تلاش تاج و دوستانش بر حذف رقیب خطرناک و تعامل ناپذیر پیش از روز رای‌گیری است. آنها مطمئن هستند برای تقسیم کرسی‌های هیئت رئیسه می‌توانند با سایر نامزدها معامله کنند اما برای عزیزی خادم این انتخابات حیثیتی است. اخبار تایید نشده در رسانه‌های ورزشی بیانگر عدم تایید صلاحیت شهاب‌الدین عزیزی خادم که «خوبان عالم» نیز شهره شد، است.

علی کفاشیان، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال، حسن (امیر) عابدینی، رئيس اسبق فدراسیون فوتبال، مدیرعامل سابق پرسپولیس تهران و داماش گیلان و حیدر بهاروند، نائب رئیس تاج و جانشین او پس از کناره‌گیری مصلحتی از دیگر نامزدهای ریاست فدراسیون فوتبال هستند. هر یک از آنها نیز پرونده و پیشینه‌ای شبیه به تاج و عزیزی خادم دارند؛ زد و بند با شرکت‌های تبلیغاتی، قراردادهای غیرمتعارف و سوء استفاده از مقام ریاست فدراسیون فوتبال.

بر اساس آئین‌نامه هر نامزد ریاست باید سه نائب رئیس خود را برای به مجمع معرفی کند. نامزدهای نائب رئیسی که به نظر می‌رسد نقش اصلی در یارکشی برای روز انتخابات را دارند کارنامه‌ای روشن‌تر از مدعیان کرسی ریاست ندارند. محمدمهدی نبی، حیدر بهاروند، منصور قنبرزاده، میرشاجد ماجدی از جمله مدیران فدراسیون هستند که نامزد نائب رئیسی شده‌اند؛ البته به غیر از نبی که نائب رئیس اول سه نامزد ریاست است و به همین دلیل صندلی‌اش در هیئت رئیسه تضمین شده، ماجدی و قنبرزاده در جبهه‌ای دیگر و مقابل رئیس فعلی‌شان قرار گرفته‌اند.

به امید خوبان عالم و «سردار» شفق

برکناری یکباره عزیزی خادم ۱۰ ماه پس از پیروزی در انتخابات چند دلیل داشت؛ عدم شفافیت مالی و احتمال فساد مالی که بعدتر با بازداشت چند تن از مدیران فدراسیون فوتبال مشخص شد واقعیت داشته است و البته پیوند او با «خوبان عالم» که به جادوگران و رمالان اشاره داشت.

عزیزی خادم سابقه ریاست هیئت مدیره پتروشیمی امیرکبیر، معاونت پارلمانی وزارت رفاه و عضویت در هیئت مدیره شرکت‌های شستا را دارد. او پیشتر در آغاز دهه ۹۰ به هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال رسید. چند ماه پس از برکناری ناگهانی او در سال ۱۴۰۰ خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران گزارش کرد عزیزی خادم که درآمد ۱۰ میلیون دلاری فدراسیون فوتبال را وعده کرده بود، در دوره ریاست بر این فدراسیون هر ماه ۲۶ میلیون و ۵۴۹ هزار تومان حقوق و مزایا به جیب زده است. علاوه بر این در کمتر از یک سال او بالغ بر ۵۷ میلیون تومان پاداش و کارانه دریافت کرد تا از ریاست ۱۱ ماهه بر فوتبال زیان‌ده ایران که بدون حمایت دولت ورشکسته است، به بیش از ۶۶۷ میلیون تومان برسد.

چند ماه پس از برکناری عزیزی خادم، شهره موسوی نایب رئیس او به اتهام کلاهبرداری بازداشت شد. شهره موسوی و همسرش مالک یک باشگاه ورزشی به نام بادران بودند. بادران هیچگاه به سطح یک فوتبال ایران نرسید و سال ۱۴۰۰ به صورت کامل منحل شد. فروردین ۱۴۰۳ رسانه‌های ایران گزارش کردند شهره موسوی به ده سال حبس و همسرش به عنوان متهم ردیف اول پرونده رمز ارز کینگ مانی به ۲۰ سال حبس محکوم شد. او به روایت رسانه‌های ایران بیش از سه هزار شاکی خصوصی داشت.

عزیزی خادم اما منتقدان خود را که به گفته او «کودتاچی» بودند، مفسد اقتصادی می‌داند و در آستانه شاید یکی از حیثیتی و رقابتی‌ترین انتخابات فدراسیون فوتبال حاکمان کنونی فدراسیون فوتبال را «غرق در فساد» که «فوتبال را به گروگان گرفته‌اند» توصیف می‌کند. او پیش از ثبت‌نام به رسانه‌ها گفته بود مدیران کنونی فدراسیون فوتبال از رقابت می‌ترسند و او قصد دارد با کمک دستگاه قضایی و امنیتی دست‌های ناپاک را از فوتبال قطع کند.

تلاش عزیزی خادم برای اعاده حیثیت در دستگاه قضایی ایران بی‌نتیجه ماند و به همین دلیل تاج و دوستانش امیدوارند بر اساس حکم کمیته اخلاق مانع حضور او در انتخابات شوند. تا به این لحظه اما عزیزی خادم معتقد است منعی برای ورود ندارد و حامیان بسیاری در انتخابات خواهد داشت.

او ناصر شفق، حسین جعفرزاده و حمیرا اسدی را به عنوان سه نائب خود به مجمع عمومی معرفی کرده است. جعفرزاده رئیس دائمی هیئت فوتبال خراسان شمالی است. حمیرا اسدی هم از مدیران فدراسیون فوتبال است که در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ رئیس دپارتمان بین‌المللی فدراسیون بود. اسدی از متهمان پرونده یک بازیکن گابنی به نام باگنما است که با جعل مدرک به گل‌گهر سیرجان پیوست و پس از شکایت باشگاه استقلال تهران فاش شد دپارتمان بین‌الملل فدراسیون به ریاست اسدی مدارک او را تایید کرده است. این بازیکنان پس از این ماجرا برای چند ماه لیگ ایران را ترک کرد اما سال بعد دوباره به ایران بازگشت.

ناصر شفق، نائب رئیس اول عزیزی‌خادم به نسبت اسدی و جعفرزاده سال‌های بیشتری در فوتبال حضور داشته است. او در پاس تهران که به نیروی انتظامی وابسته بود، ابومسلم مشهد و مهمتر از آنها تراکتورسازی تبریز بر صندلی مدیرعاملی نشست. شفق همچنین عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ایران در اولین دوره برگزاری انتخابات (۱۳۸۶) بود.

شفق علاوه بر فوتبال در سینما و تئاتر نیز دستی دارد و از «نویسندگان» و «فیلمسازان» سینمای جنگ ایران که در ادبیات رسمی حکومت «دفاع مقدس» خوانده می‌شود است. عضویت در هیئت موسس، هیئت مدیره و مدیرعامل «انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس» طی سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷، دبیر اولین جشنواره «تئاتر انقلاب اسلامی» (۱۳۶۱)، دبیر اولین جشنواره تئاتر جنگ (۱۳۶۵)، عضو شورای عالی نظارت بر نمایش فیلم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۷۳ تا ۱۳۷۶)، نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خانه سینما (۱۳۷۴ تا ۱۳۷۵) بخشی از مسئولیت‌های او در آنچه که «سینمای ارزشی» خوانده می‌شود، است.

مهمتر از تمام این موارد اما پیشینه نظامی شفق است؛ او «پاسدار» است و به گفته خودش «جانباز» جنگ ایران و عراق. او خرداد ۱۳۹۵ در گفت‌وگو با خبرگزاری دفاع مقدس گفت برای شرکت در عملیات «آزادسازی خرمشهر» از بیمارستان اهواز فرار کرده است: «چون در شلمچه زخمی شده بودم در بیمارستان بستری بودم که از آنجا ما را به بیمارستان عیسی بن مریم اصفهان منتقل کردند....از قضا یک هفته، ده روز بعد یکی از مجروحان جدیدی که اهل تهران بود به بیمارستان آمد. ۲۷ اردیبهشت بود و گفت بچه‌ها حیف شد نمی‌توانیم در آزادسازی خرمشهر شرکت کنیم، خیلی حیف شد. پرسیدیم یعنی واقعاً این عملیات آزادسازی خرمشهر است و قرار است به آزای خرمشهر ختم شود؟»

شفق در ادامه ادعا کرد چون بیمارستان آنها را ترخیص نمی‌کرد، به همراه چهار تن دیگر از بیمارستان فرار کردند و خودشان را به خرمشهر رساندند. او گفت در خرمشهر هم «برای اینکه اسیر بیشتری بگیرد» جلو رفته و ناگهان دیده است «چند نفر اسیر به طرف من آمدند و یک دفعه از پشت به رگبار بسته شدیم. من سعی کردم اسرا را رد کنم تا تیر نخورند و دیگر هیچ چیز دیگری متوجه نشدم و وقتی چشم باز کردم دیدم بیمارستان هستم.»

شفق در گفت‌وگو با خبرگزاری «دفاع مقدس» روایت پیشین خود از زخمی شدن در جنگ ایران و عراق را که آبان ۱۳۹۳ به «خبر آنلاین» گفته بود، فراموش کرد: «سال ۶۲ در عملیات خیبر شیمیایی شدم البته قبل از آن در عملیات بیت المقدس گلوله خورده بودم که البته خیلی هم شیرین بود. اصلا آنطور که من فکر می‌کردم ترس دارد الان که دوبار گلوله خوردم می‌گویم نه اتفاقا گلوله اصلا ترس ندارد چون دردی ندارد».

شفق در دهه ۷۰ به اطلاعات سپاه و سپس نیروی انتظامی رفت و به گفته خودش نزدیک‌ترین ارتباط را با هدایت لطیفیان، فرمانده وقت نیروی انتظامی در زمان حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۳۷۸) داشته است. او در دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد مالک باشگاه تراکتورسازی تبریز شد اما در ادامه سپاه این باشگاه را تملک کرد.

تفلون اصفهانی

تاج چند سال پیش وقتی پرونده ویلتموس بلژیکی به نهادهای بالادستی رفت بیماری قلبی مصلحتی گرفت و به همین بهانه از ریاست فدراسیون کنار رفت. سه سال بعد، هنگامی که پرونده ویلتموس مختومه و ایران به پرداخت خسارت شش میلیون یورویی محکوم شد، تاج هم دوباره سلامتی‌اش را بازیافت و با حمایت دست‌های پشت‌پرده ريیس فدراسیون فوتبال شد.

او در همان آغاز کار سرمربی موفق و کم‌هزینه تیم ملی مردان را برکنار و کارلوس کیروش را با هزینه‌ای گزاف جایگزین دژاگان اسکویچ کرد. کارنامه کیروش در جام جهانی ۲۰۲۲ که با اعتراض‌های سراسری در ایران همزمان بود چیزی جز فاجعه نبود؛ شکست شش بر صفر برابر انگلیس و باخت به آمریکا در سیاسی‌ترین بازی دهه‌های اخیر همکاری دوباره تاج و کیروش را زودتر از تصور به آخر رساند. فدراسیون فوتبال سپس در عقب‌گردی دیگر تیم فوتبال مردان را به امیر قلعه‌نویی سپرد و او نیز رفقای گوش به فرمانش را در تیم امید به کار گمارد تا تحقیرآمیزترین دوره تیم امید مردان ثبت شود.

نام تاج در سال‌های اخیر در چند پرونده فساد مطرح شده است؛ در فولاد مبارکه، ویلتموس، بازسازی ورزشگاه‌ها، و آخرین مورد فساد و رشوه در سازمان لیگ و کمیته داوران که به بازداشت و محکومیت چند تن از معاونان رئیس فدراسیون فوتبال انجامید.

تاج در پرونده کمک داور ویدئویی هم در مظان اتهام قرار دارد. همینطور بازسازی ورزشگاه‌ها و به صورت ویژه ورزشگاه آزادی که قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء مجری آن است. روزنامه شرق مرداد ۱۴۰۳ با اشاره به فساد در فدراسیون فوتبال و بازداشت یا احضار چند تن از مدیران این فدراسیون نوشت:

بر اساس گزارش رسانه‌ها در پرونده رشوه فدراسیون فوتبال که به پرونده مس رفسنجان هم مشهور است علاوه بر خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران که همچنان بازداشت است، سهیل مهدی، رئیس سازمان لیگ، محمدمهدی نبی، دبیرکل اسبق فدراسیون فوتبال و سرپرست تیم ملی، میرشاد ماجدی، عضو هیئت رئیسه فدراسیون و رئیس هیئت فوتبال تهران، فریبرز محمودزاده، مشاور تاج و رئیس کمیته نقل و انتقالات و چند تن دیگر احضار و بازداشت شدند.

سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران ۲۹ آبان بدون افشای نام، گفت برای ۱۸ متهم این پرونده کیفرخواست و قرار مجرمیت صادر شده است و سه نفر تبرئه شده‌اند.

باشگاه خبرنگاران که به صدا و سیما تعلق دارد هم ۲۲ دی گزارش کرد مهدی تاج «طبق اظهارات محمود ستایشی سخنگوی قوه قضاییه دو پرونده قضایی دارد که این پرونده‌ها براساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور در دادسرای ناحیه ۲۸ ویژه کارکنان دولت به اتهام تضییع وجوه بیت المال و تصرف غیر مجاز در منابع ملی در حال رسیدگی هستند».

این گزارس «قرارداد ننگین ویلموتس که منجر به تشکیل پرونده علیه امضا کنند گان قرارداد شد، فساد گسترده در فوتبال که پرونده آن در دادگاه استان کرمان مفتوح است، فساد و تبانی در ماجرای قرارداد شرکت‌های تبلیغات محیطی که بابت آن نیز پرونده‌ای برای مسببان مفتوح شده و به نتایج قابل قبولی نیز رسیده است»، از دیگر اتهام‌های منسوب به تاج یا تخلفاتی که در دوره ریاست او اتفاق افتاده است، عنوان کرد.

ثبت غیرقانونی فدراسیون فوتبال به عنوان یک شرکت خصوصی در سال ۱۳۹۶ از دیگر تخلفات تاج به همراه بهاروند است. علاوه بر این او به همراه علی کفاشیان و محمدمهدی نبی اساسنامه سازمان لیگ را امضاء کرده‌اند که بر اساس ماده ۲۲ آن «فوت یا محجوریت هر یک از شرکا باعث انحلال مؤسسه نخواهد شد و وارث شریک متوفی و یا ولی محجور می‌توانند به مشارکت خود ادامه دهند. در غیر این صورت بایستی سهم الشرکه خود را پس از انجام تشریفات قانونی دریافت و یا به شریک دیگری منتقل و از مؤسسه خارج شوند». عزیزالله محمدی و علی کاظمی دو عضو دیگر هیئت موسس این سازمان هستند که ابهام‌های زیادی در باره گزارش مالی سالیانه آن وجود دارد.

دی ۱۴۰۳ «ورزش سه» که نام سردبیر آن به عنوان یکی از متهمان پرونده مس رفسنجان مطرح و به دادگاه احضار شده است به نقل از مشاور حقوقی سازمان لیگ نوشت: موسسان «بارها اراده خود را مبنی بر اینکه هیچ مالکیتی بر این سازمان ندارند، کتبا و شفاها اعلام کردند.» او اما بلافاصله فاش کرد این موضوع ثبت نشده است چرا که «برای ثبت اساسنامه اصلاحی در اداره ثبت شرکت‌ها و جنبه رسمی پیدا کردن آن، یک دنیا مشکل دارند.»

علت ثبت نشدن تغییرات اساسنامه هم فرار مالیاتی سازمانی است که تبلیغات محیطی مسابقات فوتبال را به صورت انحصاری در اختیار دارد. سازمان لیگ برتر مدعی است تبلیغات محیطی فوتبال معاف از مالیات است و به همین دلیل از پرداخت مالیات بر درآمد سالانه امتناع می‌کند و حاضر به افشای گزارش مالی سالیانه نیست.

نامزدهای تاج برای نائب رئیسی محمدمهدی نبی، حیدر بهاروند و منصوره شجاعی هستند. شجاعی همسر منصور پورحیدری، بازیکنان و مربی متوفی استقلال تهران است که به اخلاق و پاکدستی شهره بود. بر خلاف او نبی و بهاروند نام‌های آشنا در تخلف‌ها و فساد مالی در فوتبال ایران هستند.

بازگشت مردی که به فساد می‌خندید

ضلع سوم رقابت برای کرسی رئیس فدراسیون فوتبال هم نامی آشنا و چهره‌ای تکراری است که ۹ سال (۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵) به عنوان رئیس و دو سال (۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷) نایب رئیس فدراسیون فوتبال بود. او اولین رئیس فدراسیون فوتبال پس از جنجال برکناری محمد دادکان، تعلیق فوتبال و بازنویسی اساسنامه در کمیته انتقالی بود. در انتخابات ۱۳۸۶ ابتدا رئیس وقت سازمان تربیت بدنی در دولت احمدی‌نژاد و آجرلو از فرماندهان ارشد نیروی انتظامی قصد داشتند با کفاشیان رقابت کنند اما با دخالت نهادهای بالادستی آنها انصراف دادند تا او در غیاب تنها رقیب خود، شاهرخ شهنازی که در روز رای‌گیری به مجمع عمومی نیامد بر صندلی ریاست بنشیند. دوران او با تنش‌ها و جنجال‌های بسیار همراه شد.

یک مرتبه اختلاف نظر بر سر کناره‌گیری کفاشیان از فدراسیون فوتبال به حکم سازمان بازرسی کشور به بازداشت کوتاه مدت او انجامید. او البته به کناره‌گیری تن نداد و تهدید کرد اگر استعفاء کند یا برکنار شود، فدراسیون فوتبال به دلیل دخالت دولت تعلیق خواهد شد.

کمتر از یک سال بعد، در آذر ۱۳۹۸ رئیس وقت فدراسیون فوتبال به اتهام اختلاس احضار و بازداشت شد. اتهام او قرارداد حق‌پخش مسابقات تیم ملی فوتبال مردان ایران در مرحله مقدماتی جام‌جهانی بود. تیر ۱۳۹۸ خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران از محرومیت پنج ساله کفاشیان و عباس ترابیان، رئیس کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال در پرونده موسوم به ام پی سیلوا خبر داد.

در پرونده حق پخش، فدراسیون فوتبال قراردادی به ارزش ۳۱۶ هزار دلار با شرکت ام پی سیلوا امضاء کرد اما آن را در سامانه فدراسیون ثبت نکرد و دریافتی‌های این قرارداد به حساب شخصی ترابیان واریز شد.

برکناری علی دایی از سرمربی‌گری تیم ملی فوتبال مردان به دستور محمود احمدی‌نژاد در ۸ فروردین ۱۳۸۸ از دیگر جنجال‌های دوران ریاست کفاشیان بر فدراسیون فوتبال است. او سپس در قراردادی غیرشفاف تیم ملی فوتبال ایران را به کیروش سپرد. دوران حضور کیروش در فوتبال ایران با جنجال‌های بسیاری همراه بود؛ اصرار او بر قرارداد لباس با یک شرکت خاص، بازی‌های تدارکاتی با شائبه رشوه و شرط‌بندی و اختلاف باشگاه‌ها با تیم ملی.

فروش بلیت مسابقات لیگ برتر و قرارداد با شرکت دانش بنیان برهان مبین در فدراسیون فوتبال از دیگر پرونده‌های بی سرانجام دوره کفاشیان است. او مرداد ۱۳۹۶ در برنامه «نود» که به صورت ویژه پشت پرده فوتبال را پیگیری می‌کرد، مدعی شد با توصیه معاون رئیس دولت دهم و یازدهم قرارداد فروش بلیت الکترونیکی به برهان مبین واگذار شده است.

در همین برنامه فاش شد شرکت افق سبز فوتبال که در دوره ریاست کفاشیان مجری انحصاری تبلیغات محیطی فوتبال و فروش بلیت الکترونیکی بود، متعلق به کفاشیان و خویشاوندان او و همینطور مدیران فدراسیون فوتبال است. خرداد ۱۳۹۵ رسانه‌ها از حضور سرزده ماموران امنیتی و نهادهای بازرسی در شرکت افق سبز که مصطفی طباطباییان، برادر همسر کفاشیان از مدیران آن بود و کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال خبر دادند. ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ روزنامه فرهیختگان به نقل از رضا حسنی‌خو، مدیر حراست وزارت ورزش و جوانان نوشت یکی از اعضای فدراسیون فوتبال در ارتباط با این پرونده بازداشت شده است. او تحویل ۱۷ دستگاه تلفن همراه به فدراسیون فوتبال از سوی این شرکت را تایید نکرد اما گفت: «هنوز در مرحله پیگیری است و هرگاه به نتیجه رسید، آن را بیان می‌کنند».

روزنامه جوان نیز ۱۱ خرداد ۹۵ در یک گزارش از محمدمهدی نبی و علی کفاشیان به عنوان دو سودبرنده از شرکت افق سبز در قراردادهای متعدد با فدراسیون فوتبال نام برد و نوشت هزینه ۳۰۰ میلیون تومانی فدراسیون طی دو سال فاقد اسناد و غیرشفاف است.

همین پرونده‌ها سبب شد کفاشیان سال ۱۳۹۴ برای سومین دوره نامزد ریاست فدراسیون فوتبال نشود و بعدتر بگوید اشتباهی به فوتبال آمده است. حالا اما نزدیک به یک دهه پس از حضور در هیئت رئیسه فدراسیون، رئیسی که به دلیل خندیدن به سوال‌های چالشی به «مرد همیشه خندان» هم شهره بود نمی‌تواند از چرخش مالی و سود بردن از سازمان فوتبال چشم بپوشد.

مهندس قلابی و رفیق دزد

چهارمین نامزد ریاست فدراسیون فوتبال امیر عابدینی است با سابقه طولانی در وزارت کشور و صنایع و معادن و البته تنها نامزد با سابقه هر چند کوتاه مدت در زمین فوتبال و مدیریت باشگاهی. اطرافیان عابدینی و رسانه‌های داخلی ایران او را «مهندس» خطاب می‌کنند اما «فوتبال ۳۶۰» به تازگی فاش کرد او مدرک کارشناسی ندارد و به همین دلیل احتمال دارد تایید صلاحیت نشود.

در پیشینه عابدینی عضویت در باشگاه پرسپولیس تهران در سال‌های ۱۳۴۸ و پس از آن و همینطور عضویت در برق تهران ثبت شده است. او ادعا کرده در ۲۴ سالگی برای تحصیل در آمریکا فوتبال را رها کرده است. عابدینی پس از انقلاب ابتدا به دفتر عمران روح‌الله خمینی در لرستان رفت و در ادامه استاندار لرستان، آذربایجان شرقی و لرستان و همینطور معاونت وزیر صنعت و معدن، مدیرعامل شرکت مهندسی فرودگاه‌های کشور و شرکت سهامی معادن ایران را تجربه کرد. علاوه بر این در بنیاد شهید، فروشگاه اتکا و شورای اسلامی شهر تهران بر صندلی ریاست و عضویت نشست. او در یک گفت‌وگو ادعا کرده پیش از انقلاب به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت و زندانی شده است

بازگشت عابدینی به فوتبال به سال‌های نخست دهه ۷۰ باز می‌گردد؛ دوره‌ای که وزارت صنایع و معادن مالک پرسپولیس شد و حذف علی پروین از پرسپولیس و همینطور تاسیس باشگاه‌های جدید با منابع مالی بالا با هدف «چند قطبی کردن» فوتبال در دستور کار قرار گرفت. خود او ادعا می‌کند با تماس تلفنی حسین محلوجی، وزیر معادن در دولت هاشمی رفسنجانی به فوتبال بازگشته و بر صندلی مدیرعاملی یکی از دو تیم پرطرفدار تهران نشسته است.

ابهام‌های زیادی در باره عملکرد مالی عابدینی در مقام مدیرعامل پرسپولیس مطرح است. در یک نمونه سازمان بازرسی سال ۱۳۷۸ گزارش ۱۳۲ صفحه‌ای از تخلفات مالی در باشگاه پرسپولیس ثبت کرد و به نهاد قضایی ارجاع داد. عابدینی گفته که برای پاسخگویی در باره این گزارش به دادگاه احضار شده است.

درآمد حاصل از فروش بازیکنانی چون مهدی مهدوی کیا، علی کریمی، کریم باقری، مهرداد میناوند که در آن دوره به باشگاه‌های معتبر اروپایی منتقل شدند از دیگر اتهام‌های مطرح شده علیه عابدینی است. او البته مدعی است درآمد فروش بازیکنان به صورت کامل به باشگاه رسیده است.

عابدینی پس از اینکه از پرسپولیس برکنار شد، ابتدا یک باشگاه به نام پاسارگاد تاسیس کرد. پاسارگاد در لیگ دو ایران قهرمان شد و به لیگ آزادگان هم رسید اما عمرش در سطح دوم فوتبال طولانی نبود. پس از شکست پروژه پاسارگاد، عابدینی به گیلان رفت تا مدیرعامل داماش گیلان شود. او در داماش به امیرمنصور آریا/ مه‌آفرید خسروی گره خورد. خسروی در دهه ۹۰ به فساد اقتصادی متهم و خرداد ۱۳۹۳ به جرم اختلاس سه هزار میلیارد تومانی اعدام شد. عابدینی در مقام مدیرعامل باشگاه گروه آریا در آن دوره چند ستاره فوتبال ایران، از جمله مهدی مهدوی کیا را استخدام کرد. استخدام دو مربی خارجی برای صعود از لیگ یک به لیگ آزادگان در کنار قرارداد با بازیکنان خارجی از دیگر اقدامات او در آن سالها بود.

پس از اعدام مالک داماش عابدینی یک مرتبه استعفاء کرد اما به سرعت بازگشت. او تلاش کرد مسئولان دولتی و قضایی در گیلان را برای فروش امتیاز باشگاهی که در اختیار قوه قضاییه بود به حسین هدایتی با پرونده فساد اقتصادی قانع کند اما موفق نشد.

هدایتی از نامداران فساد اقتصادی در ایران است که علاقه فراوان به فوتبال دارد. او سالها تلاش کرد مالک پرسپولیس تهران شود اما به رغم هزینه بسیار نتوانست به آرزوی خود برسد. بعد از ناکامی در تملک پرسپولیس، او با هزینه فراوان استیل آذین را با جذب ستاره‌های ملی‌پوش بنیان گذاشت که عمری کوتاه داشت. در بهار ۱۳۹۸ سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد هدایتی به ۲۰ سال زندان و ۴۸۸ میلیارد تومان رد مال به نفع بانک سرمایه محکوم شده است.

هدایتی در سال ۹۶ در یک برنامه تلویزیونی ادعا کرد ۴۰۰ هزار دلار از دستمزد مربی تیم ملی را پرداخت کرده است. قرارداد با شرکت آدیداس برای تامین لباس تیم ملی مردان در آن سالها هم به واسطه او انجام شد. در آن دوره عابدینی رئیس کمیته اقتصادی و بازاریابی فدراسیون فوتبال بود.

ریاست کوتاه مدت عابدینی در کمیته بازاریابی ابهام‌های زیادی دارد؛ از جمله قرارداد تبلیغات محیطی و بلیت فروشی مسابقات لیگ برتر. صادق درودگر، عضو هیئت رئیسه سازمان لیگ برتر در سال ۹۶ از عابدینی خواسته بود در باره تخفیف ۲۳ میلیارد تومانی به شرکت ایران نوین، مجری تبلیغات محیطی لیگ برتر پاسخگو باشد. به گفته او ارزش این قرارداد ۱۶۰ میلیارد تومان بود.

حیدر «سریش‌‌وند»

حیدر بهاروند از دیگر نامزدهای ریاست فدراسیون فوتبال است که کارنامه‌ای پر ابهام دارد و یک مرتبه در انتخابات ۱۳۹۹ رد صلاحیت شد، اما با عزیزی خادم و بعد تاج به فدراسیون بازگشت. ریاست بر سازمان لیگ پست مورد علاقه بهاروند است که پس از کناره‌گیری مصلحتی تاج در سال ۹۸ برای دوره‌ای کوتاه بر صندلی رئیس نشست. او از سال ۱۳۹۵ تا تیر ۱۴۰۱ که با حکم رئیس وقت فدراسیون فوتبال برکنار شد، رئیس سازمان لیگ بود. پس از برگزاری انتخابات و بازگشت تاج در سال ۱۴۰۲ بار دیگر به این مقام بازگشت.

خبرنگاران ورزشی در ایران بهاروند را نامزد پوششی می‌دانند که قرار است در روز انتخابات به نفع مهدی تاج کناره‌گیری کند. تاج او را به عنوان یکی از معاونان خود معرفی کرده است تا خیال مدیر چسبیده به فوتبال از ماندن بر صندلی قدرت در صورت پیروزی تاج راحت باشد.

بهاروند در پرونده موسوم به مس رفسنجان به دادسرا احضار شد. هنوز مشخص نیست برای او قرار مجرمیت صادر شده است یا خیر. در قرارداد ویلتموس هم پای بهاروند گیر است. او به عنوان عضو هیئت رئیسه آن دوره زیان کلانی را به فوتبال ایران تحمیل کرد. تبلیغات محیطی، بلیت فروشی، بی نظمی در برگزاری مسابقات و احتمال رشوه و تبانی در مسابقات از دیگر ابهام‌های پیرامون رئیس سازمان لیگ است که دوست دارد «آقازاده»‌اش به زور فوتبالیست شود.

حسین، فرزند حیدر بهاروند در سال‌های اخیر به سفرش پدر با باشگاه‌های مختلف قرارداد حرفه‌ای امضا کرد. سال قبل او با قراردادی به مبلغ دو میلیارد تومان به فولاد اهواز تحمیل شد. آقازاده رئیس سازمان لیگ فصل ۹۸ ابتدا با فجر سپاسی شیراز قرارداد بست و بعد هم به آلمینیوم اراک تحمیل شد تا لذت صعود به لیگ برتر را با رانت پدر بچشد.

۲۶ آذر ۱۳۹۹ چند روز پس از استعفاء امید روانخواه، سرمربی خیبر خرم‌آباد در لیگ یک «اعتماد» فاش کرد علت جدایی او مخالفت با قرارداد با حسین بهاروند بود و نه مسائل فنی. او چند وقت بعد از خیبر به فولاد خوزستان آمد تا برای نشستن بر نیمکت ذخیره چند میلیارد به جیب بزند.

سوء استفاده بهاروند از جایگاهش محدود به تحمیل فرزندش به تیم‌های مختلف نبود. او از سوی اسماعیل حاجی‌پور، مالک داماش گیلان در سال ۱۳۹۹ متهم شد با اعمال نفوذ مانع ماندن داماش در لیگ یک شده است. در آن زمان داماش گیلان و اروند کارون برای فروش امتیاز توافق کردند. داماش بدهی اروند را با تاخیر پرداخت کرد تا بهاروند به همین بهانه داماش را از لیگ یک حذف و امتیاز کارون را به خرم‌آباد منتقل کند. حاجی‌پور گفته بود: «آقای سامری مالک كارون جمله‌ای گفتند كه آقای بهاروند مانع ماندن تيم در گيلان هستند و گويا می‌خواهند انتقام جريان احقاق حق در فينال جام حذفی اهواز در مقابل پرسپوليس را از گيلانی‌ها بگيرند.» 

بهاروند به دلیل تاخیر چند ساعته در برگزاری فینال جام حذفی ۱۳۹۹ میان پرسپولیس و داماش یک سال محروم شد اما با حمایت فدراسیون فوتبال، کمیته استیناف این حکم را نقض و رئیس سازمان لیگ را تبرئه کرد.

رئیس «میز جادویی»

هر یک از نامزدهای ریاست فدراسیون فوتبال باید سه نائب خود را هم به مجمع معرفی کنند. محمد‌مهدی نبی و منصور قنبرزاده به ترتیب از سوی سه و دو نامزد ریاست برای نائب رئیسی معرفی شده‌اند. بهاروند هم همزمان با نامزدی برای ریاست، از سوی تاج به عنوان نائب رئیس دوم معرفی شده است تا یارکشی‌ها در روز انتخابات پیچیده‌تر شود.

نبی که سالیان درازی است به فوتبال چسبیده است و چنان ژله با قدرت گرفتن هر یک از باندها، تغییر شکل می‌دهد، نائب رئیس اول امیر عابدینی، مهدی تاج و حیدر بهاروند خواهد بود. کفاشیان، منصور قنبرزاده را به عنوان نائب رئیس اول معرفی کرده است. قنبرزاده همزمان نائب رئیس دوم بهاروند هم خواهد بود. عزیزی خادم تنها نامزدی است که در کابینه‌اش از مدیران کنونی فدراسیون نشانی نیست.

معرفی نبی از سوی سه نامزد که حداقل دو تن از آنها در این سال‌ها بارها علیه یکدیگر موضع گرفته‌اند و اگر تایید صلاحیت شوند، همه تلاش‌شان را برای شکست دیگری خواهند کرد، جایگاه و قدرت پنهان او را نشان می‌دهد که سبب شده در تمام ادوار صندلی‌اش را از دست ندهد.

او یک مرتبه در سال ۱۳۹۳ به دلیل اختلاف با وزیر ورزش وقت به کناره‌گیری مجبور شد. آن زمان فرهیختگان فاش کرد او با یکی از کارمندان درگیر شده و ابهتش ریخته است. اختلاف بر سر ۴۰۰ هزار دلار کمک وزارت خارجه به فدراسیون فوتبال و تکذیب آن از زبان نبی، با برکناری او پایان یافت.

اما دوری او طولانی نبود با تغییر وزیر ورزش در دولت دوازدهم به عنوان عضو هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس و عضو کمیته بدوی صدور مجوز حرفه‌ای به فوتبال بازگشت. نبی برای انتخابات هیئت رئیسه در سال ۱۳۹۸ نامزد شد اما تعلیق این انتخابات او را از رسیدن به میز ریاست بازداشت تا با تاخیر جای دبیرکل فدراسیون را بگیرد. انتصاب او بی حاشیه نبود اما او به واسطه روابط داخلی و خارجی مانع را کنار زد.

چسبندگی نبی به فوتبال آنقدر زیاد است که بیماری هم این پیوند سودمند را خاتمه نداد. او تابستان ۱۴۰۳ در ارتباط با پرونده مس رفسنجان به دادسرا احضار شد. با این حال همچنان در فدراسیون فوتبال نقش اصلی را بازی می‌کند و معاون اول سه نامزد ریاست فدراسیون فوتبال است.

نقش پنهان نبی در فدراسیون فوتبال آنقدر زیاد است که خبرگزاری دانشجویان ایران ۱۷ دی ۱۳۹۹ از او به عنوان رئیس پنهان و صاحب «کشوی جادویی» فدراسیون فوتبال نام برد.

نبی که رابطه‌ای تنگاتنگ با کارلوس کیروش در مقام سرمربی تیم ملی مردان داشت، از مظنونان به تبانی در بازی‌های دوستانه، پورسانت از شرکت‌های تامین‌کننده لباس بازیکنان و همینطور تحمیل افراد سفارشی در تیم ملی فوتبال مردان در آن دوره است. او در دوران ریاست تاج و بعد هم کناره‌گیری مصلحتی‌اش به مرور نزدیکان نفر اول فدراسیون فوتبال را حذف کرد. به روایت ایسنا، محمدرضا ساکت، یار همیشگی تاج با برنامه نبی از سرپرستی تیم‌های ملی کنار گذاشته شد و به سپاهان بازگشت. مدیریت او در سپاهان اصفهان هم به دلیل فساد مالی و بازنشستگی کوتاه بود. این خبرگزاری نوشت: نبی «سازمان تیم‌های ملی را که مصوب هیات رئیسه بود، منحل کرد و ساکت را هم از سرپرستی تیم ملی فوتبال کنار گذاشت.»

گزارش ایسنا در دی ۹۹ فاش می‌کرد «اگر در ادوار گذشته به خصوص در دوره کفاشیان نبی را رئیس پنهان می‌نامیدند، این بار او واقعا در حد رئیس ظاهر شده است. با توجه به استعفای مهدی تاج و سرپرستی بهاروند و مشغله‌های او در سازمان لیگ، نبی اختیاراتی در حد رئیس فدراسیون فوتبال داشت. او تمام امور را در یک چندین ماه گذشته در اختیار داشته است و به عنوان یک رئیس در تمام جلسات شرکت می‌کند، برای فدراسیون‌های مختلف پیام می‌فرستد و تیم ملی را تمام و کمال مدیریت می‌کند. تقریبا هیچ کسی در موقعیت کنونی، نفوذ و قدرت نبی را در اختیار ندارد.»

از دیگر سیاست‌های نبی چینش همسویان با خود در فدراسیون فوتبال است. او در بازگشت به فدراسیون فوتبال پس از شش ماه همزمان با حذف نزدیکان تاج و مدیران جدید، افراد همسو با خود را به فدراسیون آورد و نقش اصلی را در انتخابات اسفند ۱۴۰۳ بازی می‌کند.

استاد چرخش‌های نامنظم

منصور قنبرزاده، نایب رئیس فعلی فدراسیون این بار به کفاشیان پیوسته است. همزمان بهاروند نیز او را نایب رئیس دوم خود معرفی کرده است تا در صورت پیروزی هر یک از این دو نامزد، در هیئت رئیسه باقی بماند. قنبرزاده متهم است در انتخابات ۱۴۰۲ جعل سند کرده است. او در دوره ریاست عزیزی خادم هم نایب رئیس و برای یک دوره دبیرکل فدراسیون فوتبال بود و از سوی سازمان بازرسی به مشاركت در تصرف غيرقانونی وجوه و اموال دولتی متهم شده است.

اردیبهشت ۱۴۰۲ رسانه‌های ورزشی در ایران از پاداش کلان اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال به خود پرده برداشتند. منصور قنبرزاده از جمله اعضای هیئت رئیسه بود که ۳۵۱ میلیون تومان پاداش دریافت کرد.

او اسفند ۱۳۹۹ دبیرکل فدراسیون فوتبال شد اما رسانه‌های ورزشی فاش کردند قنبرزاده برای شرکت در انتخابات نامه وزارت نفت را جعل کرده است. دی ۱۴۰۳ «تابناک» تصویر رای کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال را منتشر کرد که بر اساس آن قنبرزاده به دلیل «مدیر کلی در ادارت خارج از فدراسیون فوتبال» به «محرومیت از ادامه نایب رئیسی» محکوم شده بود. رای کمیته اخلاق که در اردیبهشت ۱۴۰۳ صادر شده بود تا به حال به نایب رئیس فدراسیون فوتبال ابلاغ نشده است.

قنبرزاده در پرونده کمک داور ویدئویی هم در مظان اتهام است. جزئیات خرید تجهیزات کمک داور ویدئویی همچنان مبهم است و فدراسیون فوتبال هنوز نتوانسته به اندازه کافی تجهیزات خریداری کند. رسانه‌های ورزشی در ایران گزارش کرده‌اند در واردات تجهیزات کمک داور ویدئویی پای پورسانت و حق دلالی در میان است و قنبرزاده هم یکی از مظنونان این ماجرا.

همه با هم هستند

نام قنبرزاده به پرونده مس رفسنجان هم گره خورده است، اگر چه مانند دیگر همکارانش در سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال بازداشت نشد. با این حال او نایب رئیس دوم حیدر بهاروند است که آن زمان سرپرست فدراسیون فوتبال بود و تمام مدیران او در پیوند با این پرونده احضار و برخی از آنها بازداشت شدند.

رئیس دادگستری استان کرمان ۱۲ آبان ۱۴۰۳ از صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای هفت متهم این پرونده خبر داد و گفت پرونده هفت تن دیگر همچنان مفتوح است. علاوه بر خداد افشاریان، رئیس پیشین کمیته داوران که همچنان بازداشت است و به دریافت رشوه اعتراف کرده، سهیل مهدی رئیس پیشین سازمان لیگ برتر فوتبال و فریبرز محمودزاده، رئیس کمیته نقل و انتقالات فدراسیون فوتبال ایران از جمله مدیران فوتبالی هستند که به دریافت رشوه متهم‌ند و برای آنها قرار مجرمیت صادر شده است.

این پرونده مربوط به مسابقات فوتبال لیگ یک ایران در فصل ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ است که باشگاه مس رفسنجان حداقل ۱۴۸ قطعه سکه بهارآزادی و هفت میلیارد تومان رشوه به داوران و مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ پرداخت کرد. محمدمهدی نبی، دبیر وقت، میرشاد ماجدی، رئیس وقت کمیته آموزش، حیدر بهاروند، سرپرست وقت فدراسیون، امیرحسین فتاحی، رئیس وقت کمیته مسابقات لیگ برتر و محمدرضا کشوری، دبیر وقت سازمان لیگ برتر از دیگر متهمان این پرونده هستند که به گفته رئیس دادگستری کرمان «پرونده آنها همچنان مفتوح است».

ماجدی که در دوره عزیزی خادم عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال بود از سوی کفاشیان به عنوان نائب رئیس دوم معرفی شده است. علاوه بر او، احسان اصولی، معروف به ابومشاغل فدراسیون فوتبال هم برای عضویت در هیئت رئیسه نام‌نویسی کرده است.

اصولی در دوره ریاست عزیزی خادم رئیس کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال بود و همزمان رئیس هیئت فوتبال استان خراسان رضوی؛ همان استانی که در مسابقه ایران و لبنان زنان از ورود به ورزشگاه منع شدند و با گاز اشک‌آور به آنها حمله شد. او به کمک حامیانشان انتخابات هیئت فوتبال خراسان رضوی را یک سال و نیم به تاخیر انداخت تا بتواند تایید صلاحیت خود را بگیرد. پس از برکناری عزیزی خادم، استیضاح او در هیئت رئیسه رای نیاورد و با بازگشت مهدی تاج او در نقش سخنگو، رئیس کمیته فوتسال و عضو هیئت رئیسه در فدراسیون فوتبال ماند.

عباس ترابیان، از مدیران اسبق فدراسیون فوتبال ایران ۱۰ آبان ۱۴۰۱ به خبرگزاری دانشجویان ایران گفت اصولی ساختمانی را که باشگاه‌های فوتسال خریده بودند، با شکستن در ورودی تصرف کرده است.

همین گزارش فاش می‌کرد او پس از مسابقه ایران و لبنان در ۹ فروردین که در مشهد برگزار شد، «با حمایت‌های خارج از فدراسیون فوتبال عزل نشد». ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه برای تماشای این مسابقه فدراسیون فوتبال ایران را در آستانه تعلیق قرار داد. رسانه‌های ورزشی نوشتند رئیس فدراسیون فوتبال در واکنش به این واقعه قصد دارد اصولی را برکنار کند اما «حمایت یک نماینده مجلس» که نامش فاش نشد، اصولی را ابقاء کرد.

در دوره ریاست او بر هیئت فوتبال خراسان رضوی نماینده این استان در لیگ برتر پس از چند مرتبه تغییر نام به لیگ دسته یک سقوط کرد و در سال‌های بعد پس از تغییر نام به امید وحدت مشهد برای همیشه منحل شد. ابومسلم مشهد از دیگر باشگاه‌های سابقه‌دار در این استان هم به سرنوشتی مشابه گرفتار و از فوتبال ایران حذف شد.

زور چه کسی بیشتر است؟

در فاصله کوتاه تا مجمع عمومی فدراسیون فوتبال «اعتماد آنلاین» ۲۶ دی ۱۴۰۳ خبر داد:

نام این دو نامزد اکنون افشاء شده است؛ ۳ روز پیش از انتشار این مقاله، در ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ اعلام شد که دو نامزد انتخابات فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران شهاب‌الدین عزیزی‌خادم و علی کفاشیان در مرحله نخست رد صلاحیت شده‌اند. هر دو نفر همچنان شانس اعتراض و حضور دوباره در مرحله نهایی رای‌گیری را خواهند داشت.

سایت ورزش سه گزارش داده که نتیجه تعیین صلاحیت‌ها از طریق پیامک به اطلاع نامزدها رسیده و در پیامکی که به علی کفاشیان و شهاب عزیزی‌خادم ارسال شده، آنها به دلیل رای قطعی کمیته اخلاق فاقد صلاحیت شرکت در انتخابات پیش رو شدند. فدراسیون فوتبال به طور رسمی اسامی کاندیداهای تایید یا رد صلاحیت شده را اعلام نکرده و به شکل مخفی پیامک را به خود کاندیداها ارسال کرده است.

اعتماد در یک گزارش دیگر که ۲۹ دی منتشر شد، بدون افشای نام، دو نامزد رد صلاحیت شده را افرادی که «جامعه فوتبال کمترین شانس را برای موفقیت آن‌ها قائل بودند»، معرفی کرد و در ادامه با بیان اینکه «یکی از این افراد پیش از این هم در انتخابات سال ۱۴۰۰ ردصلاحیت شده بود؛ هم برای پست ریاست و هم برای پست نایب‌رییسی» غیرمستقیم بهاروند را یکی از دو نامزد رد صلاحیت شده دانسته بود.

علت رد صلاحیت یک نامزد دیگر به روایت رسانه‌های داخل ایران «همکاری با یک شرکت تبلیغاتی است». امیر عابدینی، کفاشیان و قنبرزاده سه متهم مرتبط با شرکت‌های تبلیغاتی هستند که نامزد ریاست و نائب رئیسی فدراسیون فوتبال شده‌اند. آنطور که «اعتماد» یک بهمن گزارش کرد علاوه بر دو نامزد ریاست، یک نامزد نائب رئیسی هم که «به دلیل ایرادات در مورد مدارکش با حکم کمیته اخلاق روبرو شده بود»، رد صلاحیت شده است. قنبرزاده تنها نامزد نائب رئیسی است که کمیته اخلاق به محرومیت او حکم کرد اما فدراسیون فوتبال این حکم را ابلاغ نکرد.

در فاصله پنج هفته تا برگزاری مجمع عمومی نامزدها تلاش می‌کنند با چانه‌زنی و مداخله نهادهای امنیتی و بالادستی کمیته انتخابات را دور بزنند و به روز انتخابات برسند. واقعیت غیرقابل انکار در باره انتخابات فدراسیون فوتبال مداخله غیرمستقیم وزارت ورزش و جوانان و نهادهای امنیتی و به صورت ویژه سپاه پاسدارن است. سپاه در دوره قبل از مهدی تاج حمایت کرد. علی کفاشیان شهریور ۱۳۹۷ برای نخستین بار فاش کرد پس از وقایع هفته پایانی لیگ برتر در سال ۹۴ که تماشاگران تراکتورسازی تبریز به گمان قهرمانی جشن گرفتند در حالیکه سپاهان اصفهان قهرمان شده بود، وزیر ورزش وقت اصرار داشت تاج به عنوان رئیس سازمان لیگ برتر برکنار شود اما او نگذاشت.

کفاشیان در بخش دیگری از این گفت‌وگو از «ارتباطات» تاج با «سپاه» پرده برداشت و گفت که «من می‌گویم با امنیتی‌ها ارتباط دارد اما امنیتی نیست». تاج در بازگشت به فدراسیون فوتبال در حالی که نامش در گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه بود با فرمانده کل سپاه پاسداران دیدار کرد. او مدعی است که «کارت جانبازی» که برای نظامیان مجروح صادر می‌شود، دارد و در سال‌های نخست انقلاب به همراه سپاه پاسداران برای سرکوب کردها به کردستان رفته است.

او تنها رئیس فوتبالی نیست که رابطه‌ای نزدیک با نهادهای امنیتی دارد و به دستور همین نهادها تیم ملی فوتبال مردان را با تمهیدات امنیتی به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر که با خیزش ژن، ژیان، ئازادی همراه بود، اعزام کرد. یار همیشگی او، نبی در نقش مدیر و سرپرست مسئولیت کنترل بازیکنان و حواشی احتمالی را برعهده گرفت.

رئیس در سایه فدراسیون فوتبال به رفاقت با محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی و فرمانده اسبق نیروی انتظامی شهره است. سال ۹۲ رسانه‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان فاش کردند او بازیکنان تیم ملی را برای رای دادن به قالیباف ترغیب کرده است. خود او هیچگاه این موضوع را تکذیب نکرد. در دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد هم او بازی «خداحافظی» رئیس دولت را با حضور بازیکنان تیم ملی در سال ۱۹۹۸ و ۲۰۱۴ برگزار کرد.

حسین محمدنبی برادر رئیس سایه فدراسیون فوتبال از وکلای دادگستری است که به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در نیکاراگوئه، کاستاریکا و السالوادور در خدمت حکومت بوده است. او در سوابق کاری خود «وکیل و مشاور حقوقی» دعاوی وزارت امور خارجه را قید کرده است. وکالت عظیم آقاجانی، از فرماندهان سپاه پاسداران که سال ۲۰۱۰ به اتهام قاچاق اسلحه در نیجریه بازداشت و به پنج سال زندان محکوم شد از خدمات برادر نبی است. او در این پرونده شکست خورد اما گفته می‌شود حق وکاله‌ای خوب دریافت کرد.

عابدینی و کفاشیان هم از مدیران دولتی هستند. کفاشیان در آغاز استقرار جمهوری اسلامی مدیر امور نظارت بر ارز بانک مرکزی بود و به گفته خودش در آن زمان «با افزایش اختلاف میان رجایی و بنی‌صدر، اطلاعات بانک مرکزی را به نوربخش می‌رساند و به نوعی پل ارتباطی بود تا او بدانند که در بانک مرکزی، حامیان بنی‌صدر چه می‌کنند.». او ۱۹ دی ۱۳۹۰ در گفت‌وگو با خبرآنلاین گفت به عنوان یک عضو انجمن اسلامی «تلاش خود را برای سرنگونی بنی‌صدر کرد».

پیوند حسن (امیر) عابدینی با نهادهای حکومتی به سالهای نخست پس از استقرار جمهوری اسلامی باز می‌گردد؛ او از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸، سال‌های سرکوب در داخل و جنگ با عراق استاندار لرستان (۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲)، آذربایجان شرقی (۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶) و خراسان (۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸) بود و پس از آن به وزارت صنایع و معادن رفت.

احتمال می‌رود هر یک از نامزدها برای تایید صلاحیت از روابط خاص با نهادهای حکومتی و به ویژه امنیتی استفاده کنند، و همزمان تلاش کنند حمایت پنهان آنها را به دست بیاورند. امری که در فوتبال نظامی و امنیتی شده ایران به روالی معمول بدل شده است. در این رقابت مهم این است که کدام یک روابط گسترده‌تر و نفوذ بیشتر دارند و همچنان مهره قابل اعتماد محسوب می‌شوند. فهرست نهایی نامزدها و پس از آن میزان رای هر یک از آنها در مجمع پاسخ به این سوال را آشکار خواهد کرد.