ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

در روژاوا چه می‌گذرد؟

جنگ ترکیه و مزدورانش در منبج

مهرداد ندایی ـ منبج یکی از کلیدی‌ترین نقاط استراتژیک سوریه است که تصرف آن توسط ترکیه و مزدورانش نه فقط مسیر پیشروی به کوبانی را هموار می‌کند بلکه همچنین نفوذ اقتصادی ترکیه در آینده سوریه را تعمیق می‌بخشد. این آخرین منطقه تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه در غرب فرات، برای تحقق پروژه حائل امنیتی ترکیه اهمیت زیادی دارد. تسلط بر سد تشرین در منبج تهدیدی جدی برای آینده روژاوا و موجودیت آن به‌شمار می‌رود.

یک روز پس از سقوط رژیم به‌ظاهر «ابدی» بشار اسد، گروه اسلام‌گرای «ارتش ملی سوریه» (SNA) که مورد حمایت مستقیم ترکیه است، شهر مَنبَج سوریه، واقع در غرب رودخانه فرات در استان حلب را تصرف کرد و آن را از کنترل «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF)، به رهبری کُردها، درآورد. چند روز پس از تصرف منبج، یک آتش‌بس کوتاه با میانجی‌گری ایالات متحده آمریکا در منبج اعلام شد اما فوراً از سوی «ارتش ملی سوریه» تحت حمایت ترکیه نقض شد. جنگجویان کُرد، از جمله زخمیان، توسط مزدوران ترکیه اعدام فراقضایی (صحرایی) شدند و فرصتی برای تخلیه منطقه به مردم و نظامیان کُرد داده نشد. دولت ترکیه گفت اساساً هیچ آتش‌بسی در کار نبوده است که حالا بخواهد نقض شود.

اما از دو هفته پیش بدین سو، نیروهای دموکراتیک سوریه (به رهبری کُردها) «عملیات شرق حلب» را برای بازپس گرفتن منبج، به‌عنوان غربی‎‌ترین منطقه روژاوا آغاز کردند. در چند روز گذشته، مناطق حومه منبج شاهد تشدید درگیری‌ها میان این دو گروه و حمایت هوایی جت‌های ترکیه از شورشی‌های اسلام‌گرای وابسته به آن بوده است. مرکز دیده‌بان حقوق بشر سوریه، مستقر در انگلستان، اعلام کرده تنها در یک روز ۸۵ عضو ارتش ملی سوریه و ۱۶ عضو نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) طی درگیری‌های اخیر کشته شده‌اند. رقم بالای تلفات مزدوران ترکیه با گزارش‌ها و بیانیه‌های رسمی SDF  که ادعا کرده «در جنوب و شرق منبج مزدوران ترکیه را با موفقیت شکست دادیم» همخوانی دارد.

اما اهمیت استراتژیک و ژئوپلتیک-اقتصادی منبج و حومه آن چیست؟ اگر ترکیه قصد دارد یک منطقه حائل امنیتی در نقاط مرزی میان خود و سوریه در قلب ۳۰ کیلومتری روژاوا (منقطه خودگردان شمال و شمال سوریه) ایجاد کند، تصرف منبج چه جایگاهی در این پروژه استعماری مبتنی بر تصرف قلمرو دارد؟ اگر منبج به دست نیروهای ترکیه بیفتد، پیامد‌های سیاسی آن برای روژاوا چیست؟ پاسخ روشن به پرسش‌هایی از این دست برای فهم تحولات اجتماعی و سیاسی سوریه کلیدی است چرا که استقرار جامعه‌ای دموکراتیک و مبتنی بر برابری و عدالت اجتماعی در جغرافیای سوریه بدون حل مسئله کُرد (و دیگر اقلیت‌های ملی، دینی و ...) در سطح کُل جغرافیای سوریه و کوتاه‌کردن دست اشغالگر ترکیه از سوریه امکان‌پذیر نیست.  

ترکیه، کردستان، سوریه

حملات اخیر ارتش ملی سوریه به منبج بخشی از یک فرایند نظامی وسیع‌تر به رهبری ترکیه علیه منطقه خودگران شمال و شمالِ شرقِ سوریه است. طی یک ماه گذشته، درگیری میان «نیروهای دموکراتیک سوریه» و دولت ترکیه و مزدورانش بی‌وقفه ادامه داشته است. ترکیه حملات زمینی و هوایی خود را با استفاده از جنگنده‌ها، پهپادها، و توپخانه عمدتاً در محور غربی روژاوا در کوبانی، رقه، حومه منبج و غیره ادامه داده است.

دیده‌بان حقوق بشر سوریه، مستقر در انگلستان، دیروز ، پنج‌شنبه ۲۰ دی / ۹ ژانویه گزارش داد که یک پهپاد ترکیه سه حمله هوایی به سیلوها و ایستگاه برق در شمال رقه انجام داده و کوبانی با گلوله‌های توپخانه سنگین بمباران شده است. در این میان اما، شدید‌ترین و خونبارترین درگیری‌ها، که بعضاً حالت تن به تن و رویارویی مستقیم به خود می‌گیرد، در حومه منبج است.

ترکیه یگان نیروهای مدافع خلق (ی.پ.گ) در روژاوا را «تروریست» و در امتداد حزب کاگران کردستان (پ.ک.ک.) می‌خواند و نفس وجود روژاوا را تهدیدی امنیتی-هستی‌شناختی برای خود تلقی می‌کند. اردوغان هیچ باکی از انهدام و پاکسازی کامل کُرد‌های این منطقه با جمعیتی نزدیک به پنج میلیون نفر ندارد. این پروژه مبتنی بر پاکسازی اتنیکی، برخلاف تصور برخی از کُردها که یا به فلسطین بی‌اعتنا هستند یا سرنوشت این جغرافیا را چیزی مجزا از کردستان می‌بینند، بعد از نسل‌کشی اسرائیل در فلسطین (و فروپاشی پسماند هرشکلی از «قانون» و «افکار عمومی» در نظم بین‌المللی) بسیار راحت‌تر از گذشته می‌تواند از سوی ترکیه محقق شود. پیشتر در سال ۲۰۱۸، با چراغ سبز ترامپ به اردوغان و بیرون کشیدن بخشی از نیروی نظامی ایالات متحده از سوریه، ترکیه به کمک نیروهای اسلام‌گرای نیابتی خود کانتون مرزی عفرین را با توحش هرچه‌ بیشتر الحاق کرد، تجاوز نظامی‌ای که با کشتن صد‌ها نفر و آواره‌کردن  ۳۰۰ هزار نفر محقق شد.

نقشه‌ای از مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کُردها (زرد) و مناطق تحت کنترل ارتش ملی سوریه (سبز)، پیش از سقوط اسد؛ منبع: AFP
نقشه‌ای از مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کُردها (سبز) و مناطق تحت کنترل ارتش ملی سوریه (قرمز)، پیش از سقوط اسد؛ منبع: ویکیپدیا

بی‌واسطه‌ترین هدف ترکیه، چنانکه مقامات این کشور بارها اعلام کردند و از نقشه بالا پیداست، ایجاد یک حائل امنیتی در نقطه مرزی میان شمال سوریه و ترکیه در عمق ۳۰ کیلومتری روژاواست. این منطقه حائل اما نه صرفاً یک مسئله امنیتی بلکه همچنین موضوعی اجتماعی و جمعیت‌شناختی است چراکه اردوغان تا کنون با مستقر ساختن بخشی از مهاجران سوری و همینطور آواره‌های فلسطینی در این منطقه دست به تغییر ترکیب و بافت جمعیتی این بخش از کردستان زده است. علاوه بر این‌ها، تشدید نزاع میان دولت ترکیه و کُردهای سوریه به اعمال نفوذ لجستیکی ترکیه در سوریه نیز برمی‌گردد، جغرافیایی که تلاقی چندین کوریدُر (راهروی) اقتصادی بر سر راه گردش سرمایه فراملی در سرمایه‌داری معاصر است.

هر تحلیلی که در حال حاضر جنگ‌های کنونی را صرفاً با «تقدم ژئوپلتیک» و رقابت دولت‌ها در سطح بین‌اللمل قرائت کند، بدون اینکه میانجی‌های انباشت سرمایه را درنظر بگیرد، از پیش مخدوش به نظر می‌رسد[1]. پیشتر جمهوری اسلامی سوریه را بدل به کوریدُر لجستیکی برای ارسال سلاح به حزب‌الله لبنان بدل کرده و روسیه بزرگ‌ترین پایگاه نظامی خود را در دریای مدیترانه در سوریه بنا کرده بود، در همان حال که شرکت روسی استروی‌ترانس‌گاز (Stroytransgaz)، متعلق به یکی از الیگارش‌های کرملین، به مدت ۵۰ سال ۷۰ درصد از تمامی درآمدهای تولید فسفات سوریه را در اختیار داشت. اگر پیشتر روسیه و جمهوری اسلامی دست بالا را در سوریه داشتند، ترکیه اکنون آینده سوریه را در خدمت منافع ژئوپولتیک و اقتصادی خود شکل می‌یخشد و سازمان می‌دهد. پیش از سقوط اسد، همانطور که فعالان سوریه نظیر لیلا الشامی و ژوزف ضاهر تأکید کردند، ترکیه عادی‌سازی روابط با سوریه را از طریق دیپلماسی پیش می‌بُرد و عاجزانه درصدد یک آشتی ژئوپولتیک با رژیم بشار اسد بود تا سوریه را به درون مدار انباشت سرمایه‎‌های متصل به ترکیه بکشاند، روشی که عملاً با بی‌اعتنایی اسد و تلاش او برای ادغام در چرخه‌های انباشت سرمایه خلیج و جهان عرب شکست خورد.

با‌این‌حال، ایجاد یک حائل امنیتی توسط ترکیه و شرکا بدون گرفتن شهر تاریخی کوبانی امکان پذیر نمی‌شود. تصرف کوبانی، که در شرق رودخانه فرات قرار دارد، تا حد زیادی به شهر منبج، به عنوان گره‌گاه و معبر نیروها از غرب به شرق رودخانه فرات گره خورده است. اگر ترکیه و مزدوران نیابتی آن بتوانند منبج را تصرف کنند، این تصرفِ قلمرویی پیش‌زمینه‌ای برای پیشروی بیشتر به سمت شرق سوریه، به‌ویژه به‌سوی کوبانی است، شهری که به لحاظ نمادین به‌دلیل شکست نیروهای داعش در نبرد کوبانی، یا استالینگراد خاورمیانه، موفقیتی مثال‌ زدنی برای کردستان، و بالاخص زنان گریلای کُرد، به ارمغان آورد، و جایگاه روژاوا و داعش را در معادلات نظامی و ژئوپلتیک برای همیشه تغییر داد.

منبج: بازتولید اجتماعی و گره‌گاه اقتصادی-ژئوپلتیک

بدین‌ترتیب منبج یکی از کلیدی‌ترین و استراتژیک‌ترین مکان‌های ژئوپلتیک موجود در سوریه برای اهداف بلند ترکیه در سوریه است. منبج، به‌عنوان آخرین منطقه تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه در غرب فرات، برای هدف اصلی ترکیه، یعنی راندن نیروهای کُرد به شرق رودخانه فرات، اهمیت اساسی دارد. این کار به ارتش ملی سوریه (SNA) این امکان را می‌دهد که به سمت شهر کوبانی در مرز ترکیه پیشروی کنند.

به دلیل اهمیت لجستیک منبج برای حرکت سیال و گردش نیروهای نظامی است که کانون‌های اصلی درگیری نظامی کنونی حول سد تشرین، واقع بر رودخانه فرات، و پُل قره قوزاق، در اطراف منبج رخ می‌دهد، تنها مسیرهایی که غرب رودخانه فرات را به شرق این رودخانه متصل می‌کند و مسیر را برای ترکیه به سمت نقاط مرزی نظیر کوبانی فراهم می‌کند.

نقشه‌ای از سد استراتژیک تشرین بر رودخانه فرات؛ منبع: EAWorldview

سد تشرین، که پیشتر توسط داعش گرفته شده بود و بنا بود به طور کامل منهدم شود، به‌طور ویژه یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌ها برای تولید برق روژاوا و بازتولید اجتماعی این منطقه است. هدف ترکیه، همچون نسل‌کشی اسرائیل در غزه و روسیه در اوکراین، تخریب و نابودی زیر‌ساخت‌های زندگی و در نتیجه تخریب بازتولید اجتماعی در روژاوا بوده است – مسئله‌ای که فمینیست‌ها طی این سال‌ها و در رابطه با هریک از این جنگ‌ها به‌تفصیل نوشتند. یکی از اشکال اصلی‌ای که جنگ‌های فعلی در سرمایه‌داری معاصر به خود گرفته نزاع بر سر همین زیرساخت‌های حیاتی-بازتولیدی است که پیش‌شرط هر شکلی از ادامه حیات فردی و جمعی است. 

طی یک ماه اخیر سد تشرین بارها و بارها مورد هدف حملات پهپاد‌های ترکیه و جت‌های جنگی این دولت قرار گرفته است. خبرگزاری نیروهای دموکراتیک چهارشنبه ۱۹ دی / ۸ ژانویه اعلام کرد که احتمال فروپاشی سد تشرین با وجود تشدید حملات ترکیه بالا گرفته است. مردم کانتون‌های دیگرِ روژاوا، از جمله در کوبانی، با شنیدن خبر فروپاشی از نقاط دیگر خود را به سد تشرین رساندند و همبستگی خود را با یک سازماندهی جمعی به شکل درخشانی نشان دادند و روحیه جمعی را در مقابله با خطر جدی ترکیه بالا نگاه داشتند. تصاویر رقص کُردی جمعی در پس‌زمینه دود و آتش بار دیگر «مقاومت زندگی است» را در میدان واقعی عمل محقق کرد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

 طی سال‌های اخیر  بیمارستان‌ها، مدارس، تأسیسات برقی و آبی روژاوا بارها و بارها توسط ترکیه بمباران شدند و زندگی میلیون‌ها نفر تحت تأثیر این حملات قرار گرفته است. سه روز پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، دولت ترکیه نزدیک به ۳۰۰ حمله پهپادی و توپخانه‌ای به زیرساخت‌های اصلی روژاوا انجام داد. حمله به سد تشرین بخشی از این فرایند گسترده‌تر است، سدی که در ۸۰ کیلومتری مرز ترکیه، واقع در حومه منبج، قرار دارد و برق روژاوا را از طریق انرژی حاصل از آب جاری رودخانه فرات تأمین می‌کند.

پهپاد‌های کامیکازی و انترناسیونالیسم

قضیه اما به لحاظ نظامی برای نیروهای نیابتی ترکیه در منبج تا کنون راحت نبوده است. نیروهای کُرد در استفاده از پهپاد‌های انتحاری موسوم به «کامیکازی» دست بالا را دارند. پهپادهای کامیکازی، که به آن‌ها مهمات پرسه‌زن نیز گفته می‌شود، به گونه‌ای طراحی شده‌اند که در منطقه هدف پرسه بزنند و سپس با شیرجه به سمت هدف، در برخورد با آن به شکل انتخاری منفجر شوند. شباهت رفتاری پهپادها با تاکتیک‌های تاریخی خلبان‌های ژاپنی‌ها در جنگ جهانی دوم، بالاخص با کوبیدن انتحاری به کشتی‌ها دشمن و انفجار هدف، خاستگاه استفاده از این ترم برای این دست از پهپادهاست.

رسانه‌های SDF طی چند روز و هفته‌های گذشته از انهام اهداف دشمن با پهپاد کامیکازی عکس‌ها و فیلم‌های متعددی منتشر کردند. نیروهای کُرد طی سال‌های اخیر هم به پهپاد‌ دسترسی پیدا کرده و هم نیروی نظامی لازم را برای هدایت پهپاد‌ها آموزش داده‌اند، مسئله‌ای که روژاوا را به لحاظ نظامی یک قدم از دشمن اسلام‌گرای خود جلو انداخته است.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

اما تشدید نظامی نگرانی‌های عمیقی را درباره آینده روژاوا و البته آینده سوریه‌ای که در آن ترکیه و اسرائیل آزادانه جولان می‌دهند به وجود آورده است. جدا از اهدافی که در این مقاله اشاره شد، به‌‌نظر می‌رسد ترکیه منبج را به یک نزاع نظامی برای آزمایش ایالات متحده و غرب، به‌عنوان متحدان نیرو‌های دموکراتیک سوریه، نیز بدل کرده است – شکلی از آزمون و خطا برای محک‌زدن حدود و ثغور دایره اختیارات و اراده آمریکا در دفاع از متحدان کُرد خود.

اگر منبج سقوط کند و مزدوران ترکیه به تجاوز نظامی خود ادامه دهند، راه برای تحقق کامل پروژه حائل امنیتی فراهم می‌شود و روژاوا بیش از پیش از مشارکت در آینده سوریه محروم خواهد شد. در این میان، حمایت بین‌المللی و ساختن شبکه‌های از پایین، درعوض توسل به دولت‌هایی چون ایالات متحده و فرانسه، برای ادامه حیات و بازتولید روژاوا از اهمیت اساسی برخوردار است.[2]

[1] به یک معنا، حتی پیش از سربرآوردن شیوه تولید سرمایه‌داری، بلاد الشام (سوریه بزرگ، شام) کانون اصلی مسیرهای سرمایه تجاری بود. در این میان، شهر منبج به عنوان بخشی از جاده ابریشم، سه جغرافیای متسوپوتمیا (بین‌النهرین)، آناتولیا و دریای مدیترانه را به یکدیگر متصل می‌کرد. نزدیکی این شهر به رودخانه فرات، منبج را بدل به یکی از ایستگاه‌های اصلی تُجار و کاروان‌ها برای فروش کالاها بدل کرده بود.

[2] امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه در همان زمان که می‌گوید «فرانسه کُردها را رها نخواهد کرد» در کشور خود دست به مجرم‌سازی از فعالان کُرد زده و طی فقط امسال ده‌ها نفر از فعالان کُرد را بازداشت و سه نفر را به جرم ارتباط با پ.ک.ک. رد مرز کرده است. در ماه‌های مارس و آوریل سال میلادی گذشته، فرانسه سه فعال کُرد را به ترکیه اخراج کرد: فیراز کرکماز ۲۴ ساله، محمد کوپال ۳۷ ساله و سرهات گول‌تکین ۲۸ ساله. گول‌تکین پیش از فرار به فرانسه در سال ۲۰۱۷ در ترکیه تحت شکنجه و آزار قرار گرفته بود. او برای پناهندگی سیاسی درخواست داد و به فعالیت‌های خود در تبعید نیز ادامه داد.
همزمان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آینده آمریکا پیشتر با تلاش برای بیرون کشیدن نیروهای نظامی آمریکا از سوریه و چراغ سبز به ترکیه برای حمله به روژاوا نشان داده که برای کُردها تره هم خُرد نمی‌کند. او اخیراً گفت: «رئیس‌جمهور اردوغان دوست من است. او فردی است که من دوست دارم و به او احترام می‌گذارم. فکر می‌کنم او هم به من احترام می‌گذارد. اگر به اتفاقاتی که در سوریه رخ داد نگاه کنید، روسیه تضعیف شد، ایران تضعیف شد. او فرد بسیار باهوشی است و نیروهایش را تحت نام‌ها و اشکال مختلف به آنجا فرستاد و آن‌ها وارد شدند و کنترل را به دست گرفتند». برای مطالعه بیشتر در مورد مسئله همکاری استراتژیک روژاوا با غرب، نگاه کنید به خود انتقادی درخشان دیلار دیریک در مورد عادی‌سازی حضور نظامی نیروهای امپریالیستی با نام جنگ با داعش و از خلال ابزار‌سازی جنبش کُرد.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • مهرداد بندری

    از نویسنده این مقاله باید پرسید که به چه دلیلی اسم های اختراعی جدید را برت شهر ها و مناطق مشخص سوریه استفاده میکنید. مثلا چرا اسم شهر عین‌العرب را کوبانی گذاشته اید. واقعیت این است که گروه های مسلح کرد به یک پاکسازی منطقه ای در شمال سوریه مشغول بودند و همراه با راندن اهالی عرب تصمیم به تغییر نام های اصلی مناطق کرده‌اند. همچو از روژاوا صحبت می کنند که انگار تمامی این منطقه خانه آبا اجدادی آنهاست. جالب است که پشتیبان بزرگ و اصلی این گروه آمریکا ست. آمریکایی که پشتیبان اصلی اسرائیل نیز هست. و البته نقشه آمریکا واسرائیل برای منطقه معلوم است.