«خروج اسد پرسشهایی برای گروههای مسلح فلسطینی در سوریه ایجاد میکند»
ترجمه: سیاوش شهابی
وسام سبانه با بررسی تحولات پس از سقوط رژیم اسد، به روابط پیچیده فلسطینیان و رهبری جدید سوریه میپردازد و بر چالشهای پیشروی فلسطینیان در حفظ هویت ملی و مقاومت در برابر اسرائیل تأکید میکند.
سقوط اسد و آینده گروههای فلسطینی در سوریه
گروههای مسلح فلسطینی همواره روابطی پیچیده با حاکمان سوریه داشتهاند. آیا سوریه پس از اسد، این وضعیت را تغییر خواهد داد؟
سقوط رژیم سوریه ناگهانی بود. پس از سالها رکود نسبی، نیروهای مخالف به شهرهای بزرگ سوریه از جمله حلب، حمص، حما، و سپس دمشق حمله کردند و بشار اسد فرار کرد. اسد، که دو دهه ریاست رژیمی را بر عهده داشت که از پدرش به ارث برده بود، با مشتی آهنین بر کشور حکمرانی میکرد و خود را اغلب بهعنوان مدافع فلسطین و فلسطینیان معرفی میکرد. اکنون، سقوط او و جایگزینیاش با ترکیبی از نیروهای مخالف به رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) پرسشهای اساسی درباره آینده منطقه را به میان آورده است.
سقوط رژیم اسد همزمان بود با توافق آتشبس میان گروه مسلح لبنانی حزبالله و نیروهای اسرائیلی، در حالی که تلآویو همچنان به کارزار بیش از یکساله خود برای نابودی باقیمانده نوار غزه و کرانه باختری ادامه میدهد. یکی از پرسشهای کلیدی این است که آیا رهبری جدید سوریه تعهدات خود برای مقابله با اسرائیل را کنار خواهد گذاشت و به خواستههای واشنگتن و تلآویو تسلیم خواهد شد؟ آیا سوریه جدید، بلندیهای اشغالی جولان – که بر اساس قوانین بینالمللی بخشی از خاک سوریه است – را واگذار کرده و توافق صلح امضا خواهد کرد؟ آیا سوریه جدید، پایبندی طولانیمدت خود به مخالفت با نابودی مردم فلسطین را رها خواهد کرد؟
پیوندهای تاریخی
برای جناحهای مسلح فلسطینی و پناهجویان فلسطینی در سوریه، نگرانیها نسبت به وضعیت وخیمی که با آن روبرو هستند روزافزون افزایش یافته است. رابطه سوریه و فلسطینیان به زمانی بسیار پیش از روی کار آمدن رژیم کنونی بازمیگردد، زمانی که حافظ اسد در سال ۱۹۷۱ قدرت را به دست گرفت. در دهه ۱۹۳۰، شیخ سوری، عزالدین قسام، فلسطینیان را به مبارزه با حکومت اجباری بریتانیا و استعمار صهیونیستی فراخواند که طی آن و در یک درگیری طولانی در سال ۱۹۳۵، پلیس بریتانیا، قسام را کشت.
مرگ قسام خشم گستردهای را در میان فلسطینیان برانگیخت و بهطور جزئی به جرقه یک قیام مردمی سهساله علیه حکومت استعماری بریتانیا و تلاشها برای ایجاد یک دولت یهودی در فلسطین تاریخی منجر شد که از سال ۱۹۳۶ آغاز شد. با این حال، قسام آخرین سوری نبود که برای آرمان فلسطین جنگید یا جان باخت — در دهههای پس از مرگ او، بسیاری در این مبارزه شرکت کردند.
رابطه پیچیده
با این حال، رابطه رژیم سوریه و فلسطینیان — صدها هزار نفر از آنان بهعنوان پناهنده در سراسر سوریه پراکندهاند — همواره پیچیده بوده است. خاندان اسد همواره ادعا میکرد که از مبارزه فلسطینیان حمایت میکند، اما در طول دهههای حکومت خود به همان اندازه که خون سوریها را میریخت و سرکوب میکرد، خون فلسطینیان را نیز میریخت.
در حافظه جمعی فلسطینیان، تنشهای میان رژیم اسد و یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، همچنان ثبت شده است. این تنشها بهویژه در جریان جنگ داخلی ۱۵ ساله لبنان که از سال ۱۹۷۵ آغاز شد، اغلب به خونریزیهای بیملاحظه منجر میشد.
جنگ داخلی و سرکوب فلسطینیان
در تابستان ۱۹۷۶، حافظ اسد ارتش سوریه را برای همکاری با میلیشیاهای مسیحی لبنانی در محاصره مبارزان فلسطینی در اردوگاه پناهندگان تل الزعتر در شمال شرقی بیروت اعزام کرد. تا پایان این محاصره، این درگیری به کشته شدن بین ۲,۰۰۰ تا ۳,۰۰۰ فلسطینی منجر شد. در دهه ۱۹۸۰، رژیم سوریه تلاش کرد تا کنترل خود را بر گروههای مسلح فلسطینی در سوریه و لبنان اعمال کند، تا بهویژه بهانهای برای تجاوز اسرائیل ایجاد نشود. بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸، رژیم سوریه و متحدانش اردوگاههای فلسطینی در بیروت و جنوب لبنان را محاصره کردند. این درگیریها که به «جنگ اردوگاهها» معروف است، به کشتار هزاران فلسطینی منجر شد.
جنگ داخلی سوریه
این الگوی خشونت و سلطهطلبی در طول جنگ داخلی سوریه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، ادامه یافت. در سال بعد، حماس روابط طولانیمدت خود با رژیم اسد را قطع کرد و حمایت خود را از قیام سوریه اعلام کرد. تیپهای «اکناف بیتالمقدس»، گروه مسلح وابسته به حماس، علیه نیروهای رژیم سوریه و همچنین داعش جنگیدند. این گروه به آزادسازی اردوگاههای فلسطینی در دمشق، حومه آن، و استان درعا پرداخت و همچنین در سال ۲۰۱۲ به نیروهای شورشی که علیه رژیم در غوطه شرقی میجنگیدند، پیوست.
تخریب اردوگاهها
علیرغم این مقاومت، نیروهای رژیم اردوگاههای فلسطینی را در سراسر کشور محاصره و تخریب کردند، همانطور که با هر اجتماع و گروهی که با حکومت آنها مخالفت میکرد. در ۱۳ سال گذشته، رژیم و میلیشیاهای وابستهاش اردوگاههای فلسطینی در درعا، خانالشیخ، سبینه، و خاندنون را نابود کردند.
یرموک: نماد سرکوب فلسطینیان
با این حال، هیچ مکانی به اندازه یرموک، اردوگاه منطقه دمشق که زمانی به عنوان پایتخت دیاسپورای فلسطینیان شناخته میشد، نشاندهنده آمادگی بشار اسد برای کشتار فلسطینیانی که ادعا میکرد از آنها دفاع میکند، نبود. صدها هزار فلسطینی و سوری پیش از جنگ در یرموک زندگی میکردند، اما سالها محاصره، بمباران، و استفاده از بمبهای بشکهای اکثر ساکنان آن را به فرار واداشت.
سوءتغذیه، گرسنگی، و مقاومت
همزمان با فرار هزاران نفر از یرموک، محاصره تحمیلی دولت، همراه با هجوم جنگجویان داعش، این اردوگاه را به محل مرگومیر گسترده و گرسنگی تبدیل کرد. تا مارس ۲۰۱۴، بیش از ۶۰ درصد از کسانی که در اردوگاه باقی مانده بودند، از سوءتغذیه رنج میبردند. دسترسی به مراقبتهای پزشکی ناچیز بود. ماهها میگذشت و ساکنان نمیتوانستند به میوه یا سبزیجات دسترسی داشته باشند. برخی از ساکنان به خوردن گیاهان سمی یا گوشت سگ روی آوردند. صدها کودک و سالمند بر اثر گرسنگی جان خود را از دست دادند.
کنترل یرموک و ادامه جنگ
از سال ۲۰۱۲، جناحهای همسو با حماس بخش زیادی از یرموک را در کنترل داشتند و در کنار گروههای مخالف سوری جنگیدند و در برابر تهاجم داعش مقاومت کردند تا اینکه اردوگاه در سال ۲۰۱۵ به دست این گروه تندرو سقوط کرد. پس از این سقوط، مبارزان همسو با حماس از منطقه جنوب دمشق به همراه دیگر گروههای مخالف سوری به ادلب عقبنشینی کردند.
با وجود ادامه جنگ در یرموک و سایر مناطق، دستگاه امنیتی رژیم سوریه هزاران فلسطینی را بازداشت کرد و تعداد بیشماری از آنها را اعدام کرد. حتی پس از اینکه شورشیان زندانها را باز کردند، از میان بیش از ۳,۰۰۰ فلسطینی زندانی، تنها چند ده نفر زنده پیدا شدند.
آیندهای نامعلوم
رژیم اسد دیگر وجود ندارد، اما هنوز زود است که تأثیر سقوط آن بر آینده پناهجویان فلسطینی و جناحهای مسلح در کشور را پیشبینی کرد. بیثباتی گسترده است و اگرچه گروههای شورشی کنترل دمشق را به دست گرفتهاند، شکل دقیق رژیم جدید هنوز مشخص نشده است.
در این روزهای حساس اولیه، هیئت تحریر الشام (HTS) موفق شده است صفوف مخالفان مسلح سوری را متحد کند. جناحهای حاکم جدید وعده دادهاند که انتقال قدرت را بهصورت مسالمتآمیز انجام دهند، نهادهای دولتی را حفظ کنند، از اقلیتها در برابر انتقام احتمالی محافظت کنند، حقوق بشر را رعایت کنند، و سوریه را به کشوری تبدیل کنند که آرزوهای همه سوریها را نمایندگی کند.
وضعیت نامشخص در برابر اشغال اسرائیل
در عین حال، ابهام در موضعگیری رهبری جدید نسبت به اشغال اسرائیل نگرانکننده است. اسرائیل از زمان جنگ ۱۹۶۷ بلندیهای جولان سوریه را اشغال کرده است و از زمان فرار اسد به مسکو، نیروهای اسرائیلی حملات هوایی در سراسر کشور انجام داده و وارد خاک سوریه شدهاند. این نیروها منطقه استراتژیک جبلالشیخ و روستاهایی از قنیطره تا حومه روستایی دمشق و استان درعا را تصرف کردهاند.
تلآویو دستور تحکیم این مناطق اشغالی جدید را صادر کرده است و مدعی شده که توافقنامه آتشبس ۱۹۷۴ فروپاشیده است و قصد خود را برای ایجاد یک منطقه حائل اعلام کرده است.
اسرائیل با بهرهبرداری از هرجومرج موجود، بهطور خطرناکی به دمشق نزدیک شده است. حملات هوایی اسرائیل بقایای ارتش سوریه را نابود کرده و همچنین سایتهای اطلاعاتی و علمی در سراسر سوریه را هدف قرار داده است. ترورهای اسرائیل نیز تعداد فزایندهای از دانشمندان و متخصصان را کشته است. این حملات در واقع کارزاری کامل برای از بین بردن پتانسیل آینده نظامی سوریه هستند و همچنین نشانهای از تلاش هماهنگ برای ایجاد توازن جدید قدرت در خاورمیانه به شمار میروند.
سکوت قابل درک؟
در میان این کارزار ویرانی، رهبری جدید سوریه هنوز بیانیه عمومی درباره موضع خود نسبت به اسرائیل صادر نکرده است — با وجود اینکه احمد الشرع، رهبر هیئت تحریر الشام (HTS) که با نام ابومحمد جولانی شناخته میشود، اهل بلندیهای اشغالی جولان است. این سکوت ممکن است ناشی از آن باشد که HTS و دیگر جناحهای مخالف، که با فشارهای داخلی و خارجی فراوانی روبهرو هستند، هنوز نتوانستهاند کنترل کامل کشور را تثبیت کنند. چالشهای امنیتی و لجستیکی رژیم جدید، از جمله مدیریت خدمات پایه در میان فروپاشی کامل شرایط زندگی، این بار را سنگینتر میکند.
در همین حال، جناحهای مسلح فلسطینی و ارتش آزادیبخش فلسطین، شاخه نظامی سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO)، اخیراً در مقر ساف در دمشق گرد هم آمدند. این نشست منجر به صدور بیانیهای شد که آزادی مردم سوریه از رژیم اسد را گرامی داشت، خواستار وحدت سوریه شد، حملات متعدد اسرائیل به کشور را محکوم کرد و از سوریه خواست به حمایت از آرمان فلسطین ادامه دهد.
از سوی دیگر، حماس با استفاده از روابط خود با ترکیه و مخالفان سوری تلاش کرده است نقش کلیدی در حفظ حق جناحهای فلسطینی برای ادامه فعالیت در سوریه ایفا کند. برخی از جناحهای مخالف مستقر در ترکیه اطمینان دادهاند که گروههای فلسطینی با آزار و اذیت مواجه نخواهند شد و دفاتر آنها تعطیل نخواهد شد.
سیگنالهای متناقض
با این حال، در خود سوریه، نیروهای مخالف اخیراً وارد دفاتر برخی گروههای فلسطینی که از رژیم سوریه حمایت میکردند، از جمله جبهه مردمی برای آزادی فلسطین – فرماندهی کل (PFLP-GC)، فتح الانتفاضه، و الصاعقه، شدهاند. نیروهای مخالف اسناد، تجهیزات، و سلاحها را مصادره کردند.
هنگامی که شورشیان سوریه به آزادی زندانیان از زندانهای رژیم پرداختند، رهبر کل اکناف بیتالمقدس و دهها تن از مبارزان این گروه از زندان بدنام صیدنایا — یکی از مخوفترین زندانهای اسد که به شکنجههای وحشیانه مشهور است — آزاد شدند.
تضمینهای مخالفان به گروههای مسلح فلسطینی به معنای تعهد رسمی از سوی رهبری جدید سوریه نیست، اما میتواند نقطه شروع مثبتی برای ایجاد رابطهای سازنده باشد که از حضور فلسطینیان در سوریه محافظت کند.
امیدی برای فلسطینیان سوریه؟
اگر گروههای فلسطینی امیدی به ادامه مبارزه خود دارند، این رابطه آینده باید تمامیت سیاسی و اجتماعی اردوگاههای فلسطینی در سوریه را حفظ کند. اردوگاههایی که نماد وعده بازگشت برای پناهجویان ساکن آنها هستند، باید بازسازی شوند — تمامیت اردوگاههای فلسطینی در قانونی که در سال ۱۹۵۶ تصویب شد، تضمین شدند؛ این قانون حقوق فلسطینیان را برای زندگی و کار در سوریه بدون به خطر انداختن هویت ملی آنها بهعنوان فلسطینی محفوظ نگه میدارد.
علاوه بر این تعهدات، رهبری جدید سوریه باید موضعی قاطع علیه اشغال چندین دههای بلندیهای جولان توسط اسرائیل و نقض آشکار حاکمیت سوریه از طریق افزایش بمبارانهای اخیر اتخاذ کند.
فشارهای خارجی و ضرورت مقاومت
کشورهای غربی به رهبری ایالات متحده فشار شدیدی بر رهبری جدید سوریه وارد میکنند تا از هرگونه تعهد برای مقابله با اسرائیل صرفنظر کند — از جمله تهدید به باقی ماندن HTS در لیست گروههای تروریستی و حفظ تحریمهای سنگینی که بازسازی کشور پس از بیش از یک دهه جنگ داخلی را غیرممکن میسازد.
ایالات متحده نقش محوری در منطقه ایفا میکند، از طریق حضور گسترده نظامی خود و فشاری که بر متحدانش — مانند اردن و کشورهای خلیج فارس — وارد میکند تا هرگونه مخالفت با سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل را به حاشیه برانند. ارتش اسرائیل که بهتازگی جنگ ویرانگری علیه لبنان انجام داده است، همچنان به حملات نظامی خود علیه نوار غزه تحت محاصره ادامه میدهد و شمار کشتهها و مجروحان به ارقامی غیرقابل تصور رسیده است.
سوریه جدید نباید به خواستههای آمریکا و اسرائیل برای برچیدن مقاومت فلسطینی تن دهد؛ زیرا چنین امتیازی به معنای تسلیم کامل در برابر طرحهای واشنگتن و تلآویو برای منطقه خواهد بود.
این مطلب ترجمهای است از سایت inkstickmedia.com.
نظرها
نظری وجود ندارد.