اپیزود پنجم
مستند سانسور: روایت یک زن خواننده و آهنگساز
اپیزود پنجم از مستند «سانسور» به روایت کیمیا قربانی، خواننده، آهنگساز و روزنامهنگار اختصاص دارد.

نمایی از فیلم مستند سانسور، ساخته مصطفی هروی
روایتی از نبرد طولانی و ادامهدار زنان ایرانی با نابرابری و سانسور در مستند «سانسور ش/ک/ن» به تصویر کشیده شده است. مصطفی هروی، کارگردان و رینکه فان سانتن در مقام تهیهکننده این مستند تلاش دارند زنانی را در جامعه ایران در کانون توجه قرار دهند که با شدیدترین چالشهای سانسور دست و پنجه نرم کردهاند. ایده این فیلم مستند سال ۲۰۱۸ شکل گرفته است. در سال ۲۰۱۹ و یک سال پیش از همهگیری کرونا ساخت آن آغاز شد؛ پیش از جنبش پیشرو «زن، زندگی، آزادی» تصویربرداری شده و پس از قیام ژینا برای نخستینبار اکران شد.
مستند «سانسور ش/ک/ن» داستان شش زن ایرانی است که شجاعانه قوانین ضد زن و محدودیتها در خانواده و در جامعه را میشکنند و عواقب ایستادن در برابر سانسور و مردسالاری را به جان می خرند. یک معلم، یک روزنامهنگار، یک ورزشکار، یک هنرمند، یک خواننده و یک بازیگر از تجربههای خود با اخراج شدن از کار، اذیت و آزار، بازداشت و تبعید اجباری می گویند. «سانسور ش/ک/ن» روایت شش زن ایرانی است که هر کدام با انواع متفاوتی از سانسور دست و پنجه نرم میکنند. داستانها از داخل ایران، از طریق صدای هنرمندی ساکن هرمز و معلم مدرسهای در تهران آغاز میشوند و در تبعید توسط چهار زن دیگر ادامه مییابند. این شش زن رفته رفته ماسکهایی که سمبل سانسور هستند را از چهره بر میدارند و راهی برای دوباره خندیدن، آواز خواندن و رقصیدن پیدا میکنند.
«سانسور» در شش اپیزود جدا برای پخش در رادیو زمانه آماده شده است. در اپیزود نخست روایت زنی ساکن هُرمز را دیدیم که با وجود مخالفتهای والدینش، رؤیای خود را برای هنرمند شدن دنبال کرد، اما بهزودی دریافت که بیان خلاقانه برای یک زن در ایران با محدودیتهای بسیاری همراه است. اپیزود دوم روایت زن معلم ساکن تهران بود که پس از متحمل شدن فشار و آزار و اذیتهای فراوان از سوی آموزش و پرورش اخراج و در ادامه به ساخت عروسک چوبی در یک کارگاه مشغول شد. در سومین اپیزود روایت یاسمن خالقیان، خبرنگاری که در ایران تهدید و چندین مرتبه بازجویی شد و در نهایت از ایران خارج و به ترکیه رفت را دیدیدم. اپیزود چهارم به روایت سوده لشکری، عضو سابق تیم ملی کریکت زنان ایران اختصاص داشت.
در ادامه اپیزود پنجم را مشاهده خواهید کرد که به روایت کیمیا قربانی، خواننده، آهنگساز و روزنامهنگار اختصاص دارد. او از کودکی یک علاقه ویژه داشت: موسیقی. میل او به نواختن و خواندن، همزمان با داشتن ارتباط مستقیم با مردم، باعث شد تصمیم بگیرد به اجرای خیابانی در تهران بپردازد. او خیلی زود فهمید که خواندن و شادی در ملأعام برای زنان در ایران میتواند کار خطرناکی باشد. به عنوان یکی از اولین نوازندگان زن خیابانی در این شهر، او با آزار و اذیت پلیس، ماموران شهرداری و ... روبرو شد. او تجربه یک ازدواج همراه با خشونت خانگی را در ایران پشتسر گذاشته است. پس از آن بود که او زندگی جدیدی را در ایتالیا آغاز کرد.
کیمیا قربانی در فرازی از این فیلم میگوید:
این ساز زدن من توی تهران با جنگ و دعوا، ممنوعیت و سرکوب و سانسور، اذیت بود. ولی گذشت و من تونستم یه سفری رو شروع کنم و اومدم در یک سرزمین دیگهای که حالا اینجا تونستم آزاد باشم. راحت باشم و از هیچی نترسم. یعنی دیگه وقتی میخوام بیام توی خیابون ساز بزنم دلم شور نمیزنه حالا چی میشه، حالا سازم رو میگیرند، حالا دعوا میشه، یا بخوام مثلا از دور ماشینی رو ببینم برم خودم رو قایم کنم یا فرار کنم.
اپیزود پنجم را ببینید:
مصطفی هروی، هنرمند تجسمی، عکاس و فیلمساز ایرانی/هلندی است. او در سال ۲۰۰۰ از مشهد به هلند آمد. هروی از آکادمی خریت ریتولد / Gerrit Rietveld آمستردام در هنرهای تجسمی فارغ التحصیل شد و از آن زمان به عنوان یک هنرمند مستقل کار کرده است.
رینکه فان سانتن یک متخصص ارتباطات، مفسر و ناشر باتجربه در موضوعهای مرتبط با روزنامهنگاری، رهبری زنان و حقوقبشر است. او بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ مدیر زمانه مدیا بود و پس از آن تا به امروز به تولید فیلم مستقل، نویسندگی و مشاوره رسانههای جهانی و سازمانهای غیردولتی حقوق بشری پرداخته است.
هروی و فان سانتن به زمانه میگویند که آنها با ساخت این مستند ازجمله میخواستند نشان دهند که چگونه تبعید شدن و مراحل مختلف مهاجرت و تبعید بر این زنان تأثیر میگذارد. در داستانهای این مستند یک ترتیب زمانی وجود دارد. تمام زنانی که در این فیلم حضور دارند در مرحله متفاوتی از زندگیشان هستند، اما با وجود دوری از ایران، هر شش زن هنوز با سانسور دست و پنجه نرم میکنند. فان سانتن و هروی به زمانه میگویند:
آنچه در طول این فرآیند آموختیم این است که این مستند داستان «یک زن» است. گویی ما در حال فیلمبرداری شش مرحله مختلف از زندگی یک زن بودیم. اما این در واقع میتواند داستان زندگی هر زنی در ایران باشد که با سانسور مواجه است.
از همان ابتدا تولید فیلم با موانع مختلفی روبهرو شد که یکی از آنها همهگیری کرونا بود. برای اینکه روایتهای داخل ایران فیلمبرداری شوند تیم با موانع بسیاری مواجه بود. هروی ناچار بود برای فیلمبرداری از شخصیتها در ایران و ترکیه با تیمهای محلی از راه دور همکاری کند. بهدلیل این وضعیت نامطمئن یک سال طول کشید که بخشهای مورد نیاز ایران تهیه گردد.
این مستند بازتابی خلاقانه از سانسوری است که زنان در جنبش «زن، زندگی، آزادی» علیه آن مبارزه کردند. فان سانتن به زمانه میگوید:
فکر میکنم وقتی از نظر بصری به چیزی نگاه میکنید که بهنوعی شما را تحت تاثیر قرار میدهد، به سطح متفاوتی میروید. فکر میکنم یافتن فرصتهای تازه با خلاقیت، کاری است که ایرانیها در انجام آن مهارت خاصی دارند. در کنشگری، با فریاد زدن با صدای بلند لزوماً صدای شما به گوش دیگران نمیرسد، بنابراین باید راههای منحصربهفردی برای برقراری ارتباط با انسانها را بیابید. اگر می خواهید دیدگاه خود را در مورد مسئلهای به اشتراک بگذارید و در مورد موضوعی بحث کنید، باید با دیگران ارتباط برقرار کنید و نشان دهید که ما شبیه شما هستیم. من فکر میکنم انجام این کار از طریق داستانسرایی بسیار موثر است.
بهترین مستند بلند در جشنواره بینالمللی فیلم زنان سیدنی، بهترین تهیهکننده، در جشنواره فیلم زنان مستقل لسآنجلس، بهترین مستند بلند جشنواره زنان جسور پاریس از جمله جوایزیاست که تاکنون این مستند داستانی به خود اختصاص داده است. «سانسور» همچنین در چندین جشنواره معتبر شرکت داشته که از آن میان میتوان به حضور در بخش رقابتی جشنواره فیلم هلند (جایزه گوساله طلایی) و جشنواره فیلم حقوق بشر اشاره کرد.
نظرها
نظری وجود ندارد.