غزه: داستان یک شهر
میلاد ریاحی ــ «نوار غزه» یک اختراع اسرائیلی محصول سال ۱۹۴۸ است. تا پیش از آن «نواری» در کار نبود. جغرافیای گستردهتری تحت عنوان «منطقه غزه» وجود داشت که اسرائیل بخش عمده آن را اشغال کرد.
غزه یکی از کهنترن سکونتگاههای بشری است که تاریخی بیش از چهار هزار سال دارد؛ منطقهای که بارها ویران و بازسازی شده و چکمه حاکمان متعددی را در طول تاریخ تجربه کرده است.
بیش از آنکه در چهارراه تاخ و تاز امپراطوریها قرار بگیرد، غزه سکونتگاه کنعانیان بود، سپس تحت کنترل مصریان باستان قرار گرفت و در ادامه به یکی از شهرهای اصلی فلسطینیان بدل شد.
در سال ۷۳۴ قبل از میلاد مسیح، سپاهیان تیگلات-پیلسر سوم، امپراطور نو-آشوری، غزه را تصرف کردند. چرخ چرخید و حدود دویست سال بعد (در ۵۲۶ قبل از میلاد)، شهر علیرغم مقاومت جانانه مردمانش به دست هخامنشیان افتاد تا سال ۳۳۲ قبل از میلاد که نوبت به اسکندر مقدونی رسید. دو سال قبل از سقوط تخت جمشید و پایان سلسله هخامنشی، لشکر اسکندر شهر را برای مدت طولانی محاصره و سپس تسخیر کرد. در جریان این حمله، اکثر ساکنان غزه کشته شدند، بافت جمعیتی تغییر کرد و بادیهنشینان مناطق مجاور در آن اسکان گزیدند.
امپراطوری مقدونیه افول کرد، سلوکیان سوریه و بطالسه مصر بر غزه فرمان راندند تا اینکه در سال ۹۶ قبل از میلاد حشمونیان این شهر را محاصره و تصرف کردند... و در ادامه رومیها آمدند، غزه را ویران کردند و از نو ساختند. در طول دوران سلطه روم، سِنایی پانصد نفره شهر را اداره میکرد که متشکل از یونانیها، رومیها، یهودیان، مصریها، پارسها و نبطیها بود.
در چرخش قرن چهارم به پنجم میلادی، سنت پورفیریوس، کشیش یونانی، بر تخت حکمرانی غزه نشت و شهر مسیحی شد. در ابتدای قرن هفتم اما عمرو بن العاص، غزه را فتح و شهر مسلمان شد. جنگجویان صلیبی در سال ۱۱۰۰ کنترل شهر را از دست فاطمیان گرفتند، اما صلاح الدین ایوبی دوباره آنها را بیرون راند. در اواخر قرن سیزدهم، غزه تحت کنترل سلاطین ممالیک به مرکز ایالتی بدل شد که از شبه جزیره سینا تا قیصریه امتداد داشت.
از اوایل قرن شانزدهم، این ایالت در امپراطوری عثمانی ادغام شد و شهر دورانی طلایی را تحت حکمرانی آل رضوان تجربه کرد که از پاشاهای امپراطوری عثمانی بودند.
پیش از آنکه در جریان جنگ جهانی اول، انگلیسیها شهر را تصرف کنند، غزه دو زلزله ویرانگر را در سالهای ۱۹۰۳ و ۱۹۱۴ از سر گذراند.
غزه معاصر
ماجرای غزه معاصر از نیمه اول قرن بیستم و دوران قیمومت بریتانیا بر فلسطین آغاز میشود. ۲۸ سال فلسطین تحت کنترل استعمارگران بریتانیای بود. در سال ۱۹۱۷ و در جریان جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا در بیانه بالفور اعلام کرده بود که موافق «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» است. علیرغم شورش بزرگ فلسطینی در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹، این درست همان اتفاقی بود که افتاد.
با خروج بریتانیا و در پی جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۴۸، سرنوشت این جغرافیا همچون دیگر مناطق فلسطینی به شکلی تراژیکی ورق خورد. با صدور منشور استقلال اسرائیل (۱۹۴۸)، نیروهای ائتلاف نظامی کشورهای عربی وارد فلسطین شدند تا جلوی پیشروی نیروهای اسرائیلی را بگیرند.
«نوار غزه» یک اختراع اسرائیلی محصول سال ۱۹۴۸ است. تا پیش از آن «نواری» در کار نبود. جغرافیای گستردهتری تحت عنوان «منطقه غزه» وجود داشت که اسرائیل بخش عمده آن را اشغال کرد: ۴۹ روستا به دست سربازهای اسرائیلی ویران شد و انبوهی از فلسطینیها آواره شدند. تنها ۳۶۵ کیلومتر مربع در امان ماند: نوار باریک در حاشیه مدیترانه که از سینا تا جنوب عسقلان امتداد داشت و تحت کنترل مصر قرار گرفت.
در پی جنگ دهها هزار فلسطینی آواره به غزه پناه بردند. و به ناگهان جمعیت غزه سه برابر شد و به حدود دویست هزار نفر رسید که بیشترشان در هشت ارودگاه پناهندگان زندگی میکردند.
در دهه ۱۹۵۰، اسرائیل ساکنان اردوگاهها را به سرزمین تحت اشغال خود منتقل کرد، روستای فلسطینی مجدال را تخلیه کرد و با ایجاد شهرکها شروع به محاصره این «نوار» سرزمینی کرد. از همان دوران، تلاش سازمان یافته فلسطینیها برای بازگشت به خانه و سرزمین آغاز شد.
در سال ۱۹۵۳، اسرائیل دست به یک عملیات نظامی گسترده زد که طی آن ۶۰ نفر فلسطینی کشته شدند. در سال ۱۹۵۶ و در جریان بحران سوئز، اسرائیل برای اولین بار نوار غزه را اشغال کرد. و در جریان آن، سربازان اسرائیلی دویست فلسطینی را در خان یونس و رفح تیرباران کردند.
در سال ۱۹۶۷، اسرائیل بار دیگر نوار غزه را تصرف کرد و این بار اشغال تا تکمیل فرایند حصر غزه تداوم یافت. بنا به سرشماری اسرائیل در آن سال، جمعیت غزه در آن زمان ۳۹۴ هزار نفر بود که حداقل ۶۰ درصد آنها پناهنده بودند. از آن زمان، داستان غزه ماجرای دستگیریهای نظاممند، تخریب خانهها، فشار اقتصادی و تبعید است.
بیست سال پس از جنگ ۱۹۶۷، فلسطینیها اولین انتفاضه یا قیام خود را آغاز کردند. قیام در دسامبر ۱۹۸۷ کلید خورد؛ پس از آنکه یک کامیون اسرائیلی باعث کشته شدن چهار کارگر فلسطینی در اردوگاه آوارگان جبالیا شد.
با پیمان اسلو در سال ۱۹۹۳، موج نخست انتفاضه پایان یافت و غزه تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین قرار گرفت؛ اما این آغاز صلح نبود. شکست مذاکرات موسوم به کمپ دیوید۲ زمینهساز انتفاضه دوم شد که در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ در جریان بود.
در جریان درگیریها و در دسامبر ۲۰۰۱، اسرائیلیها رادار و برج کنترل فرودگاه بینالمللی غزه را بمباران کردند. در ژانویه ۲۰۰۲، بولدوزرهای اسرائیلی باندهای فرودگاه را تخریب کردند تا آخرین امید فلسطینیها برای ارتباط مستقیم با جهان خارج و استقلال اقتصادی نیز از بین برود. کم و بیش همزمان، اسرائیل مناطق مجاز ماهیگیری برای مردم غزه را محدود و حلقه محاصره را تنگتر کرد.
در حالی که غزه کاملا حصار بندی شده بود، اسرائیل سربازان و شهرکنشینان خود را در اوت ۲۰۰۵ از آنجا خارج کرد.
در سال ۲۰۰۶ حماس، پس از پیروزی غافلگیرکننده در انتخابات پارلمانی، کنترل غزه را به دست گرفت. در پی این چرخش قدرت، بسیاری از کمکهای بینالمللی به غزه قطع شد، اسرائیل از خروج دهها هزار کارگر فلسطینی به خارج غزه جلوگیری و تنها نیروگاه برق این منطقه را بمباران کرد. مصر نیز محدودیتهای شدیدتری بر جابجایی افراد و کالاها از گذرگاه رفح اعمال کرد. و این چنین غزه به یک زندان بزرگ روباز بدل شد که جمعیتی حدود دو میلیون و دویست هزار نفر را در خود جای داده است؛ زندانی با بحران دایم دسترسی به غذا، درمان، برق و سوخت.
بیش از جنگ اخیر، مردم غزه چرخههای خشونت و حملههای هوایی اسرائیل را در سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱ نیز تجربه کرده بودند. در جنگ سال ۲۰۱۴، بیش از ۲۱۰۰ فلسطینی که بیشترشان غیر نظامی بودند کشته شدند، درحالیکه تعداد کشتهشدگان اسرائیلی ۶۷ سرباز و ۶ غیرنظامی بود.
از آغاز دور اخیر جنگ در ۷ اکتبر، بیش از هفت هزار فلسطینی کشته شدهاند که نزدیک به سه هزار نفر آنها کودک بودهاند.
نظرها
نظری وجود ندارد.