توافق آتشبس در غزه: نقشِ ترامپ چه بود؟
گزارشها حاکی از آن است که اسرائیل و حماس برای آتشبس در غزه توافق کردهاند. از شگفتیهای دنیای سیاست این است که بازگشت ترامپ به عنوان رئیسجمهوری که بیشترین خدمت را به اسرائیل کرده است امضای توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس را تسریع کرد؛ توافقی که پنج ماه بعد از موافقت حماس روی میز مذاکره ماند.
کمتر از یک هفته مانده به آغاز رسمی ریاستجمهوری ترامپ – در روز دوشنبه ۲۰ ژانویه – سرعت تغییر و تحولات سیاسی در اقصی نقاط جهان شدت گرفته است. سیاستمدار- تاجری که منطق سیاسیاش چانهزنی جنونآمیز برای رسیدن به یک معامله خوب است، بار دیگر چماق و هویج به دست وارد میدان میشود. پیش از ورود او رقبای سیاسی و نیروهای متخاصم در سرتاسر جهان مثل شاگرد مدرسهایها از نیمکتهای نیمهشکسته کلاس درس بالا رفتهاند و آخرین ضربهها را بر سر و کول هم میکوبند. اما حتی شرورترین آنها که انگار برای هیچ مرجع اقتداری تره خرد نمیکند در لحظه آخر قبل از ورود معلم در جای خود میخکوب میشود و کتابهای از شیرازه در رفته را جلویش مرتب میکند.
بعد از آن هراس و دلهره حاکم خواهد شد از اینکه معلم کدامیک را تنبیه خواهد کرد و کدامشان را تحسین.
چند روز مانده به بازگشت ترامپ به دفتر ریاستجمهوری حصول توافق میان اسرائیل و حماس ممکن شد. اما دقیقا در همین روزها نزاعها شدت گرفت و حملهها خشونتبارتر شد.
از زمان شروع جنگ هر بار که توافق قریبالوقوع به نظر رسید اسرائیل به حملهها و کشتار خود در غزه افزود. از روز دوشنبه ۱۳ ژانویه که خبر نهایی شدن احتمالی توافق آتشبس و معاوضه گروگانها سرخط بسیاری از خبرگزاریها شده بود، ۸۶ نفر از مردم غزه کشته شدند. در ظهر سهشنبه ۱۴ ژانویه، در حالی که رسانههای غربی به نقل از مقامهای آمریکایی، عربی، اسرائیلی یا فلسطینی قریبالوقوع بودن توافق را تایید میکنند، بمباران در رفح، جبلیه، خانیونس و شهر غزه بیوقفه ادامه داشت. بنا بر اعلام وزارت بهداشت غزه طی ۲۴ ساعت تا ظهر روز چهارشنبه ۶۲ نفر دیگر شامل شماری از کودکان در غزه به دست ارتش اسرائیل کشته شدند.
در کرانه باختری هم سرکوب فلسطینیان شدت گرفته است، این بار نه تنها از سوی نیروهای اسرائیلی بلکه همچنین به دست تشکیلات خودگردان فلسطین. اکنون بیش از یک ماه است که این تشکیلات به رهبری محمود عباس به اردوگاه پناهندگان جنین در شمال کرانه باختری لشکرکشی میکند. شماری از ساکنان اردوگاه و تعدادی از نیروهای تشکیلات در درگیری کشته شدند. هدف این عملیات خلع سلاح فلسطینیانی است که علیه عملیات تکرارشونده ارتش اسرائیل در این اردوگاه برای دفاع از خود مسلح شدهاند. کارزار خشونتبار تشکیلات فلسطینی در جنین ظاهرا بخشی از تلاشها برای نشان دادن وفاداری به حکومت اسرائیل و اثبات اثربخشی تشکیلات برای سرکوب مقاومت مردمی است. این اعلام وفاداری در میان اخبار و گزارشهایی است که نشان میدهد تشکیلات خودگرادان در کنار سایر بازیگران بینالملی برای اداره غزه بعد از آتشبس احتمالی جاهطلبیهایی دارد.
به گزارش خبرگزاری اسوشیتدپرس، محمد مصطفی نخستوزیر تشکیلات خودگردان روز چهارشنبه اعلام کرد که ورود هر گونه بازیگر دیگری جز تشکیلات خودگردان فلسطینی برای اداره آینده غزه غیرقابل قبول است. این سخنان در حالی بیان میشود که حین مذاکرهها درباره آتشبس، صحبتهایی از چشمانداز حکمرانی در غزه با اعزام نیروهای نظامی بینالمللی با هدف ایجاد «امنیت» و «ثبات» منتشر شده است. گزارشهای تاییدنشده از تلاش امارات متحده عربی برای مشارکت در اداره غزه تا انجام اصلاحات در تشکیلات خودگردان منتشر شده است.
همزمان از داخل غزه نام مردی دیگر به گوش میرسد که میگویند توانسته بدنه متلاشی حماس را بار دیگر جوشکاری کند و حملههای موفقی را علیه نیروهای اسرائیلی در شمال غزه هدایت کرده است. به گزارش والاستریت ژورنال، حالا برادر کوچک یحیی سنوار، محمد سنوار «در مقام رهبر جدید شاخه نظامی حماس در غزه» روحی جدید در کالبد نیمهجان حماس دمیده است. در هفته گذشته فقط در یک منطقه از شمال غزه ده سرباز اسرائیلی کشته شدند. این روزها نیروهای حماس در برخی مناطق که پیشتر اسرائیل پاکسازی کامل آنها را اعلام کرده بود حضور دارند و عملیات انجام میدهند. وبسایت آمریکایی اکسیوس به نقل از یکی از مقامهای اسرائیلی گفته است که متن توافق آتشبس که اکنون همه منتظر نهایی شدن آن هستند باید به تایید محمد سنوار برسد. آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا سهشنبه در جریان اطلاعرسانی درباره پیشرفت مذاکرات گفت که حماس موفق شده است تقریبا همانقدر که نیرو از دست داده، نیروی جدید استخدام کند.
با وجود شدت گرفتن حملههای اسرائیل به غزه و کرانه باختری، امضای توافق آتشبس در نهایت عصر روز چهارشنبه ۱۵ ژانویه/ ۲۶ دی از سوی مقامهای دولت اسرائیل و گروه حماس تایید شد. در جریان دور آخر مذاکرات، فرستاده ویژه ترامپ در خاورمیانه استیو ویتکاف به تیم بایدن در مذاکرات آتشبس پیوست. او ابراز امیدواری کرده بود که قبل از مراسم تحلیف ترامپ این توافق حاصل شود.
ترامپ گفته بود اگر همه گروگانهای حماس آزاد نشوند «خاورمیانه جهنم خواهد شد و مسئولش به سزای اعمال خود خواهد رسید». حماس که مفاد آتشبس را کمابیش در همان اوایل ژوئیه پذیرفته بود اکنون چیزهای کمتری برای از دست دادن دارد. اما امضای این توافق از سوی اسرائیل که از ماه ژوئیه برای امضا نکردنش هزاران بهانه تراشیده، قطعا برنامه و استراتژی جنگی اسرائیل در منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
توافقی که امضا شد در چارچوب کلیاش شبیه همان توافقی است که در ماه ژوئیه بر سر میز بود. توافق همان است، فقط برخی جزییات تغییر کرده است؛ فقط گروگانهای بیشتری کشته شدهاند، و در مقابل اسرائیل توانسته شمار زیادی از مردم عادی و تعدادی از اعضای کادر رهبری حماس و حزبالله را در این زمان ترور کند. نتانیاهو در ژوئیه بهانههایی برای عدم امضای توافق پیش کشید که فقط به معنای ادامه جنگ تا نابودی کامل غزه و نسلکشی فلسطینیان بود.
بنا بر گزارشها شروط نتانیاهو این بود که اسرائیل حضور نامحدود در محور فیلادلفی و نتزریم را حفظ کند، تعداد گروگانهایی که آزاد میشوند را افزایش دهد و از حماس خواسته بود که فهرست اسامی همه گروگانهایی را که زنده هستند ارائه دهد. به زعم مذاکرهکنندگان حماس پذیرش این شروط عملا به اسرائیل اجازه میداد که در پایان فاز یک جنگ را از سر بگیرد و آتشبس عملا یک توقف کوتاه برای حل مشکل گروگانها (یعنی رفع تنها دردسر جدی اسرائیل برای ادامه نسلکشی در غزه) باشد.
بعد از آنکه حماس شروط نتانیاهو را نپذیرفت اسرائیل از مذاکرات خارج شد و اسماعیل هنیه را در آخرین روز ماه ژوئیه در تهران ترور کرد. حالا پنج ماه گذشته است. گزارشها حکایت از این دارند که بایدن به اندازه کافی اسرائیل را تحت فشار قرار نداد و ترامپ علارغم خطر ش سیاستمداران نهادگرای محافظهکار این فشار را در این مقطع به اسرائیل وارد کرد.
از مصداقهای کلبیگرایی دنیای سیاست همین کافی است که ماهها خون و خونریزی شاید با یک «تشر زدن» از سوی ترامپ متوقف شود. البته هنوز مشخص نیست که «هویجی» که ترامپ به اسرائیلیها نشان داده چیست.
جو بایدن و سایر سیاستمداران «دموکرات» در آمریکا که رویکردی «ایدئولوژیک» و «خیر مابانه» در حمایت از اسرائیل دارند. در مقابل ترامپ کمکهای خود به متحدانش را میشمرد و به ازایش شروط و تقاضاهایی سر میز میگذارد.
جنگ اسرائیل در غزه و در کرانه باختری نه تنها منافعی برای آمریکا در پی ندارد، بلکه پیگیری همه برنامههای قبلی دولت سابق ترامپ از جمله «توافق قرن» و عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی را منتفی کرده است. علاوه بر این، هزینه نظامی آمریکا از هفت اکتبر ۲۰۲۳ تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴ برای کمک به اسرائیل و عملیاتهای نیروهای آمریکایی در منطقه ۲۲/۷۶ میلیارد دلار برآورد میشود. عجیب نیست که سیاستمدار-تاجری همچون ترامپ در این مرحله چیزی کمتر از یک توافق آتشبس را قبول نکند.
در بلندمدت اما چشماندازِ صلح همچنان تیره و تار است و تشکیل دولت فلسطینی بدون وقوع یک رخداد خارقالعاده دور از دسترس به نظر میرسد. احتمالا حماس نیز به دنبال خریدن فرصت برای یافتن دورنمایی برای بازسازی یک رهبری قوی درون نیروهای فلسطینی است. در حال حاضر چه حماس و چه سایر گروههای مقاومت فلسطین به نوعی مبارزه چریکی و از هم گسیخته روی آوردهاند که قادر نخواهد بود در قامت کنونیاش خود را برای حکمرانی بازسازی کند. بنا بر برخی گزارشها حماس احتمالا امیدوار است با آزادی اسیران و زندانیان فلسطینی نیروهای تازهنفس برای رهبری «مقاومت» وارد عرصه شوند.
در داخل اسرائیل برخی سیاستمداران اسرائیلی امضای این توافق را فاجعهبار میدانند. آرای عمومی در اسرائیل دو دسته است: کسانی که فکر میکنند باید توافق را امضا و گروگانها را آزاد کرد و بعد درباره ادامه یا عدم ادامه جنگ تصمیم گرفت- مستقل از اینکه توافق آنها را منع کند یا نکند- و کسانی که فکر میکنند باید به پاکسازی غزه ادامه داد و هیچ وقفهای در این مسیر جایز نیست. یتمار بنگویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل از دسته دوم است. او این توافق را «تسلیم در برابر حماس» خوانده و از بتسالل اسموتریچ، سیاستمدار راست افراطی و وزیر دارایی، خواسته است که در صورت امضای توافق با او استعفا دهد. بتسالل اسموتریچ بعد از انتخاب ترامپ با انتشار بیانیهای ابراز امیدواری کرده بود که دولت اینده آمریکا از ادعای حاکمیت اسرائیل بر سرتاسر کرانه باختری حمایت کند. اسموتریچ همچنین مقام ناظر بر دستگاه دولتی اسرائیل در اشغالی کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی است. او بالافاصله بعد از صدور بیانیه به رئیس امور شهرکسازی و عمرانی در وزارت دفاع اسرائیل دستور داد که برای الحاق آماده شود.
روز سهشنبه بعد از اعلام خبر آمادگی طرفین برای امضای نسخه نهایی توافق، رسانههای اسرائیلی ادعا کردند که ترامپ به نتانیاهو اجازه داده است که مفاد آتشبس غزه را بعد از امضای آن نقض کند و جنگ را از سر بگیرد. به ادعای آنها در «بسته اهدایی» ترامپ به نتانیاهو مواردی مثل رفع همه تحریمها علیه ابزار جاسوسی پگاسوس اسرائیل، لغو تحریمهای شهرکنشینان و افراطگرایان اسرائیلی و الحاق بخش عمدهای از کرانه باختری وجود دارد. بستههای اهدایی از این دست شاید بتواند تندروترین سیاستمداران اسرائیلی را به توافق قانع کند. هنوز مشخص نیست که ترامپ در رابطه با ایران چه وعدهای به نتانیاهو داده است.
راستیآزمایی ادعاهای اخیر درباره اعطای امتیازها به اسرائیل در قبال امضای توافق دشوار است، زمان تعیین خواهد کرد که این توافق چه مسیری را طی خواهد کرد و به چه نتایجی منجر خواهد شد. اما مهمتر از همه زمان تعیین خواهد کرد که مقاومت در برابر اشغال و سرکوب در آینده چگونه خواهد بود.
ترامپ و تیم اسرائیل او
ترامپ در دوره قبلی ریاستجمهوریاش با کمک داماد خود جرد کوشنر، مایک پمپئو وزیر امور خارجه، و وکیلش جیسون گرینبلات سیاستی جدید در قبال اسرائیل پیش گرفت. در وهله اول اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت که از سیاست دو جانبهگرایی آمریکا در دهههای گذشته متفاوت بود. همچنین حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای اشغالی جولان را به رسمیت شناخت. او واسط توافقهای عادیسازی روابط بین اسرائیل و چهار کشور عربی شامل امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش شد. بعد از همه اینها معامله قرن بود؛ یک متن ۱۸۱ صفحهای که ترامپ میگفت قرار است نزاع اسرائیل فلسطین را حل کند اما عملا به اسرائیل اجازه میداد که ۸۷ درصد از اراضی کرانه باختری را به خاک خود الحاق کند و به فلسطینیان در صورت پذیرش حاکمیت محدود زیر نظر اسرائیل تعدادی امتیاز اقتصادی اعطا میکرد. این برنامه هیچگاه به امضا و اجرا نرسید.
ترامپ همچنین موقعیت رهبری فلسطینیان را تضعیف کرد. قبل از به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل، ترامپ دفتر نمایندگی سازمان آزادیبخش فلسطین در واشنگتن را بست. دولت او همچنین ۲۰۰ میلیون کمک نقدی دولت خودگردان فلسطین حاکم بر کرانه باختری را قطع کرد.
بیشتر تصمیمهایی که دولت ترامپ گرفت از سوی دولت بایدن-هریس عوض نشد.
حتی دولت بایدن تلاش کرد که توافقهای عادیسازی روابط با اسرائیل را گسترش دهد و روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل را عادیسازی کند. بایدن در بیش از ۱۵ ماه جنگ نتانیاهو را بابت هیچ کدام از اقدامهای ناقض قوانین بینالملل مسئول نشناخت و حتی به حمله به رفح که خط قرمز دولت آمریکا بود اعتراض نکرد. حمله اسرائیل به رفح به رغم هشدارها و خالفت آمریکا میتوانست شانس دولت بایدن برای محدود کردن کمکهای نظامی به اسرائیل باشد.
حالا دونالد ترامپ به مقام ریاستجمهوری بازگشته است، با تیمی که مواضع ضدفلسطینی آنها حتی شدیدتر از اعضای کابینه قبلی است.
مارک روبیو، نامزد وزارت خارجه، یکی از چهرههای شناخته شده سیاست خارجه آمریکا است که در سرتاسر کارنامه سیاسی خود حامی قدرتمند اسرائیل بوده است. پیت هگست، نامزد وزارت دفاع که پیش از این به عنوان عضو سابق ارتش آمریکا به عراق و افغانستان اعزام شده است پیش از این بارها سرکوب فلسطینیان به دست اسرائیل را سفیدشویی کرده است. مایک هاکبی، سفیر آینده آمریکا در اسرائیل از حامیان الحاق کرانه باختری و سرزمینهای فلسطینی به دست اسرائیل است و حتی وجود هویت «فلسطینی» را انکار کرده است. الیز استفانیک سفیر آینده آمریکا در سازمان ملل جنگ اسرائیل در غزه را یک جنگ صلیبی بر اساس موازین اخلاقی دانسته بود. مایک والتز، نامزد مشاور امنیت ملی پیشتر دولت بایدن را برای عدم پشتیبانی کافی از اسرائیل ملامت کرده بود.
تیم دولت آینده ترامپ تیمی است که تمام قد پشت اسرائیل ایستاده و بعید است برنامهای را دنبال کند که به ضرر اسرائیل و به نفع فلسطینیان در منطقه باشد. این تیم شامل حامیان بیقید و شرط پروژه نسلکشی و پاکسازی نژادی و متشکل از افرادی است که وجود فلسطینیان را انکار و کشتار آنها را توجیه میکند.
دستیابی به توافق آتشبس و پایان جنگ باید هر چه زودتر رخ میداد. با این حال این به معنای پایان فاجعه انسانی برای فلسطینیان در غزه و کرانه باختری نیست.
نظرها
نظری وجود ندارد.