ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

روابط ایران و آمریکا – آیا دوره انتظار و ابهام برطرف شد؟

در واشنگتن برنامه «فشار حداکثری» بر ایران احیا شد. در عین حال از امکان مذاکره با ایران هم سخن رفت. در تهران، هم «مرگ بر آمریکا» می‌گویند، هم از امکان و ضرورت مذاکره. تغییری کیفی در رویارویی تهران و واشنگتن رخ نداده، و چشم‌انداز تنش‌زدایی همچنان تاریک است و تاریک‌تر می‌شود.

نقشه عمومی آمریکا برای خاورمیانه، وضعیت اسرائیل و برنامه‌ آتی آن و آنچه از دید واشنگتن مطلوب است، نگاه و رویکرد عربستان سعودی و ترکیه به رخدادهای منطقه و بازی قدرت در آن، آشفتگی‌هایی که موضع تهاجمی ترامپ در عرصه بین‌المللی برانگیخته و منجر به واکنش‌‌ها و تغییرهایی در یارگیری‌ها می‌شود، اینها همه زمینه‌ عمومی چگونگی پیش رفتن رابطه‌ ایران و آمریکا در وضعیت کنونی را می‌سازند. ما با یک معادله چندمجهولی مواجه هستیم که به هیچ متغیری تقلیل‌پذیر نیست. تغییر هر عامل همه چیز را در یک وضعیت تازه قرار می‌دهد.

با روی کار آمدن ترامپ و از چند هفته پیش از ورود او به کاخ سفید، گمانه‌زنی درباره مذاکره مسقیم میان تهران و واشنگتن آغاز شد. اظهارنظرهایی در هر دو کشور این تصور را تقویت کرد که مذاکره مستقیم در دستور کار است، مذاکره‌ای که ممکن است تنش‌زدا باشد. اما در یک فاصله زمانی کوتاه در این باره شک ایجاد شد.

اما دوباره ممکن است گمانه‌زنی در سطحی دیگر تکرار شود. ترامپ در همان روز حضور نتانیاهو در واشنگتن حکم حکومتی‌ای را امضا کرد که برنامه «فشار حداکثری» ایران را به تمام و کمال زنده می‌کند. ترامپ در تشریفات امضای فرمان اجرایی، هم از اکراهش در امضای این برنامه، تمایلش به مذاکره، و همزمان «نابود کردن ایران»، اگر حکومت جمهوری اسلامی قصد ترور او را داشته باشد، سخن گفت.

تمرکز بر برنامه هسته‌ای ایران

نیویورک‌تایمز در گزارشی مدعی شده که دولت ایران به فکر ساختن سریع بمب اتمی است. این روزنامه مبنای ادعای خود را گزارشی دانسته که دولت جو بایدن تهیه کرده و پس از نقل و انتقال در کاخ سفید آن را تحویل دولت ترامپ داده است. نیویورک‌تایمز نوشته:

براساس گفته مقامات فعلی و سابق آمریکایی، اطلاعات جدید درباره برنامه هسته‌ای ایران ، مقامات آمریکایی را متقاعد کرده است که یک تیم مخفی از دانشمندان این کشور در حال بررسی سریعتر  و بی‌ملاحظه‌کارانه‌تر تولید سلاح اتمی است اگر رهبری تهران تصمیم بگیرد به این تلاش رو آورد.

به نوشته نیویورک‌تایمز برآورد مقامات آمریکایی این است که در مدتی کمتر از یک سال دانشمندان هسته‌ای ایران می‌توانند غنی‌سازی اورانیوم را به حدی برسانند که ساختن سلاح هسته‌ای میسر باشد.

در آستانه تجهیز به سلاح هسته‌ای بودن یک چیز است، داشتن آن یک چیز دیگر. این موضوع که ایران در آستانه دست‌یابی به سلاح هسته‌ای است سال‌هاست که مطرح است. تفاوت خبرها در مورد آن معمولاً به این برمی‌گردد که بازه زمانی تا دست‌یابی چه مدت برآورد شود: چند هفته، چند ماه، چند سال.

دولت ایران همواره مدعی شده که قصد مجهز شدن به سلاح اتمی را ندارد. عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، اخیراً باز بر این نکته تأکید کرده، از جمله در مصاحبه هفته گذشته‌اش با الجزیره.

پیش از اینکه ترامپ در جریان امضای فرمان اجرایی «فشار حداکثری» بر ایران و در کنفرانس مطبوعاتی مشترکش با نتانیاهو درباره رسیدن برنامه هسته‌ای حکومت جمهوری اسلامی به حد تولید سلاح اتمی سخن گوید، مارکو روبیو، وزیر خارجه جدید آمریکا، در این باره هشدار داده بود. او در مصاحبه با "فاکس نیوز" گفته بود که «باید فشار بیشتری بر ایران وارد کنیم تا فعالیت‌هایی را که مشغول آن هستند، متوقف کنند». و در مورد این که این فعالیت‌ها چه هستند، تصریح کرده بود که «آنها تلاش می‌کنند تا در نهایت به سلاح هسته‌ای دست یابند.»

اگر اظهار نظرهای دو وزیر خارجه را مبنا بگذاریم، محور پیام‌هایی که واشنگتن و  تهران برای هم می‌فرستند، در اصل نسبت به گذشته تغییری نکرده است:

  • واشنگتن: دست از ساختن سلاح اتمی بردارید.
  • تهران: ما برنامه‌ای برای ساختن سلاح اتمی نداریم.

ممکن است در ادامه واشنگتن بگوید پس ثابت کنید، و تهران بگوید برگردیم به چارچوب برجام تا برقراری اطمینان میسر باشد. این هم ممکن است واشنگتن تعطیلی کل برنامه هسته‌ای را بخواهد و یک ضرب‌الاجل قطعی تعیین کند و  «فشار حداکثری» را با تهدید نظامی درآمیزد. اسرائیل طبعاً از چنین خطی پشتیبانی می‌کند.

مرز زمانی: اکتبر ۲۰۲۵

چانه‌زنی تا کی می‌تواند ادامه یابد؟ کجا ما با یک تعیین تکلیف مواجه می‌شویم؟

۱۸ اکتبر  امسال که برابر با ۲۶ مهر می‌شود مهلت انقضای قرارداد برجام است. اگر تا آن زمان مکانیسم مشهور به «ماشه» فعال نشود، یعنی سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا ایران را متهم به زیر پا گذاشتن قرارداد برجام نکنند و موضوع برنامه هسته‌ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل برنگردانند، این موضوع از حوزه نظارت شورای امنیت خارج می‌شود. بنابر این اکتبر در حکم یک مرز زمانی مهم در روند کشاکش بر سر برنامه هسته‌ای ایران است.  ارجاع شکایت از ایران به شورای امنیت سازمان ملل، نه تنها بازگشت تحریم‌های بین‌المللی سازمان ملل علیه ایران را ممکن می‌سازد، بلکه به اعضای شورای امنیت اجازه اقدام نظامی علیه ایران را هم می‌دهد.

با نظر به این موضوع شاید به نظر برسد که آمریکا ضمن تداوم فشار تحریمی بر ایران و حتا سخت‌گیری بیشتر در این مورد، از سه کشور اروپایی بخواهد مکانیسم ماشه را فعال کنند. اما تلاش در هر دو جهت تابع واکنش‌هایی است که سیاست بین‌المللی خودمحورانه‌ دولت ترامپ برمی‌انگیزد. چین و روسیه بسیار بعید است که با ترامپ همراهی کنند، شاید اروپاییان نیز همراهی نکنند و شاید تنش‌های بین‌المللی دور زدن سیاست‌های تحریمی را برای جمهوری اسلامی ساده‌تر سازد.

ابهام در تهران و واشنگتن

اندکی پیش به نظر می‌رسید که جمهوری اسلامی تصمیم به مذاکره با دولت آمریکا گرفته و وزارت خارجه به پیام‌رسانی و تماس‌گیری مشغول است. در روزهای اخیر دوباره جو انفعال و انتظار غالب شده  و شعار «مرگ بر آمریکا» گفتن رهبر نظام، گامی به پس تلقی شده است.

به نظر نمی‌رسد که فعالیت‌های دیپلماتیک جمهوری اسلامی در دور کنونی از تکرار اینکه «سلاح هسته‌ای در دکترین ایران جایی ندارد» (عراقچی) فراتر رود. مواجهه با این ادعا از زاویه سیاست قدرت صورت می‌گیرد، نه اطلاعات واقعی در مورد آن.

تهران سر درگم است و سردرگم می‌ماند چون امکان‌هایش برای بازی قدرت محدود شده است.

واشنگتن قدرت دارد، اما تا این لحظه به نظر نمی‌رسد که برنامه مشخصی در رابطه با ایران داشته باشد فراتر از سیاست ترامپ در دور اول ریاست جمهوری‌اش. در آمریکا همچنان حرف‌های مختلفی می‌زنند از امکان «معامله» گرفته تا «فشار حداکثری» و «گزینه‌های دیگر روی میز» که منظور از آن مقابله نظامی است. تفاوت وضعیت نسبت به دولت اول ریاست جمهوری ترامپ، به تحولات خاورمیانه برمی‌گردد. اگر آمریکا آنچنان که ترامپ گفته غزه را اشغال کند، وارد درگیری‌هایی در منطقه می‌شود که عواقت آن ناپیدا است. ممکن است محور غزه محور ایران را در سایه بگذارد، یا اینکه بر عکس، داغ کردن این محور، با هدف سرد کردن محور غزه صورت گیرد. در هر حال به نظر نمی‌رسد که در آینده پیش رو امکان تنش‌زدایی در روابط ایران و آمریکا میسر باشد.

در مورد چشم‌انداز «معامله» با ایران، مجله The Nation از قول جوست هیلترمن، مدیر خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه بین‌المللی بحران نوشته است: «من خوش‌بین نیستم. بیشتر به نظر می‌رسد که معامله‌ای وجود نخواهد داشت.» جیم والش نیز که یک تحلیل‌گر با سابقه ایران‌شناس عضو گروه برنامه مطالعات امنیتی انستیتوی فن‌آوری ماساچوست است، می‌گوید طرفداران روابط بهتر بین ایالات متحده و ایران که معتقدند ترامپ دیپلماسی را برای رویارویی با ایران انتخاب خواهد کرد، «خیال‌پردازی» می‌کنند، یعنی آرزویشان را به جای واقعیت می‌گذارند.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.