ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بازآفرینی نوستالژی: آلبوم «رویا» و احیای موسیقی ایرانی در پاسخ به سانسور

سروش علی‌محمدی - آلبوم «رویا» از گروه میترا سومارا، به رهبری یوت مسعودی، نه‌تنها ادای احترامی به موسیقی پاپ ایرانی پیش از انقلاب است، بلکه بازسازی خلاقانه‌ای‌ست از حافظه جمعی و فرهنگی ایرانیان در بستر مهاجرت. این آلبوم با تلفیق عناصر جاز، فانک و الکترونیک، ترانه‌های نوستالژیک دهه‌های ۴۰ و ۵۰ خورشیدی را برای مخاطبان امروزی بازآفرینی می‌کند، در حالی که ریشه‌های شعری و موسیقایی ایرانی را حفظ می‌کند. این آلبوم، گذشته را نه به‌عنوان واقعیت تاریخی، بلکه به‌مثابه اسطوره‌ای فرهنگی بازنمایی می‌کند که نیازهای نسل جدید و حسرت پیوند با ریشه‌ها را در سایه محدودیت‌های سانسور پاسخ می‌دهد.

آلبوم «رویا» (Dream) از گروه سه‌نفره مقیم آمریکا، میترا سومارا، ادای احترامی به موسیقی پاپ ایران در سال‌های قبل از انقلاب است. این پروژه گروهی را یوت مسعودی بنیان‌ گذاشته است.

یوت که از بدو تولد نیمه‌ایرانی است و توسط والدین آمریکایی به فرزندی پذیرفته شده، در طول زندگی‌اش در جست‌وجوی پدر بیولوژیکی ایرانی و هویت شخصی و فرهنگی خود بود. این جست‌وجو او را به وب‌سایتی برای مهاجران ایرانی هدایت کرد که داستان‌های مهاجران، شعرها و ویدیوهای نوستالژیک از ستارگان پاپ ایرانی در سال‌های دهه‌ ۶۰ و ۷۰ در تلویزیون را به نمایش می‌گذاشت. او مجذوب این موسیقی شد. جست‌وجو برای این آثار در یک خواربارفروشی کوچک ایرانی در نیویورک یا در بلوار وست‌وود طی سفرهای گاه‌به‌گاه به لس‌آنجلس، مانند غواصی عمیق در هویت پنهان خودش بود. یوت در سال ۲۰۰۹ پدر بیولوژیکی خود را یافت و شروع به مطالعه جدی‌تر زبان فارسی و موسیقی کرد. بنابراین می‌توان گفت میترا سومارا نتیجه سال‌ها جست‌وجو برای یافتن خانواده و فرهنگ گمشده‌اش است.

نوستالژی بازآفریده‌شده: پلی میان گذشته و حال

موسیقی پاپ ایران پس از انقلاب به مدت دو دهه متوقف شد و این وقفه، خاطره آن‌ دوران طلایی با آزادی بیان هنری و تنوع سبک‌ها را به نوستالژی تبدیل کرد. امروز بازخوانی ترانه‌های پیش از انقلاب، تنها احیای ملودی‌ها نیست، بلکه فروش نوستالژی به نسلی است که آن دوران را به‌خاطر ندارد یا مهاجرانی که با آن خاطره‌ها هویت خود را بازمی‌یابند. این بازآفرینی‌ها، گذشته‌ای آرمانی‌‌شده را چون کالایی فرهنگی عرضه می‌کنند؛ پلی میان حسرت دیروز و جست‌وجوی امروز برای تعلق.

از منظر «حافظهٔ جمعی» بازخوانی ترانه‌های پیش از انقلاب ایران تنها بازگشت به گذشته نیست، بلکه بازسازی فعالانهٔ خاطراتی است که در چارچوب اجتماعی امروز معنا می‌یابند. موریس هالبواکس نشان می‌دهد که حافظه‌های فردی همواره در بستر گروه‌های اجتماعی (مانند خانواده، نسل یا جامعه مهاجران) شکل می‌گیرند و به اشتراک گذاشته می‌شوند. برای ایرانیانی که تجربه مستقیم آن دوران را ندارند یا در تبعید زیسته‌اند، این ترانه‌ها به ابزارهایی نمادین تبدیل شده‌اند که «گذشته‌ای مشترک» را می‌سازند، گذشته‌ای که بیش از آنکه واقعیت تاریخی باشد، بازتاب آرزوهای جمعی برای هویت، آزادی و پیوندهای ازدست‌رفته است. این فرآیند، خاطرات موسیقایی را از حالت شخصی خارج می‌کند و به آنها کارکردی اجتماعی می‌بخشد: تبدیل شدن به زبان مشترکِ حسرت. آلبوم رویا اما از محدوده فراتر می‌رود.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

با آلبوم «رویا»، یوت مسعودی به همراه روبین (نوازنده بیس) و جک گروبر (کیبوردنواز) اثری خلق کرده که ترکیبی است از تمام سبک‌هایی که در آهنگ‌های اصلی به کار رفته بودند. اما در همان حال، نفسی از تازگی نیز در آن دمیده شده است. این اثر صرفاً بازتولید چیزی که پیش‌تر وجود داشته نیست، بلکه صدا را گرفته و آن را به دنیای امروز ما منتقل می‌کند.

قطعات آلبوم «رویا» شامل عناصر جازی و الکترونیک‌اند که فضا را به شکلی تقویت می‌کنند که در سال‌های دهه ۱۹۷۰ هنوز ممکن نبود. تجربیات شخصی این سه نوازنده از گروه‌های جاز مدرن آمریکایی، رگه‌ای از مدرنیته به قطعات می‌بخشد و آن‌ها را برای مخاطبان امروزی مناسب‌تر می‌کند.

موسیقی ریتم و جریان خاص خود را دارد. در ابتدا، گروه سازهای بادی یک ضرب‌آهنگ تند و پرانرژی می‌نوازد. درامز ریتم را پشتیبانی کرده و آهنگ را به پیش می‌راند. به محض اینکه صدای مسعودی وارد می‌شود، آوازش به‌گونه‌ای مسحورکننده در میان صدا می‌پیچد و جریان می‌یابد.

صدای او پلی است بین نسخه‌های اصلی و مدرن آهنگ‌ها. بدون تقلید، او سبک و احساس را بازآفرینی می‌کند و به آهنگ‌ها اصالتی می‌بخشد که یک تفسیر صرفاً معاصر هرگز نمی‌توانست به آن دست یابد.

باید توجه داشت که حافظه جمعی ایستا نیست، بلکه دائماً با نیازهای حال بازنویسی می‌شود. بازخوانی ترانه‌های قدیمی نیز دقیقاً همین پویایی را نشان می‌دهد: موسیقی دهه‌های ۴۰ و ۵۰ خورشیدی امروز نه با سازبندی و گفتمان اصلی، بلکه با تفسیری متناسب با ذائقه نسل جدید اجرا می‌شود. این بازآفرینی‌ها، گذشته را نه به عنوان واقعیت، بلکه به مثابه اسطوره‌ای فرهنگی حفظ می‌کنند - اسطوره‌ای که پاسخگوی نیاز امروز جامعه به تعلق‌خاطر و مقاومت در برابر فراموشی است. در این معنا، نوستالژی موسیقایی یک «حافظهٔ انتخابی» است که برخی عناصر (مثل شادی یا آزادی هنری) را برجسته و برخی دیگر (مثل تنش‌های سیاسی آن دوران) را حذف می‌کند تا روایتی هماهنگ با احساسات جمعی امروز بسازد. آلبوم «رویا» دقیقا به این نیاز پاسخ می‌دهد.

موسیقی در سایه سانسور: مقاومت فرهنگی دیاسپورا

با «شکار آهو» یکی از ترانه‌های بسيار قديمی و فولکلوریک ایران که با اجرای کم نظیر پری زنگنه در خاطره فرهنگی ما ماندگار شده، گروه مسیر متفاوتی را در پیش می‌گیرد. سازبندی مینیمال و ساده، متن گیرا و به‌یادماندنی این ترانه را برجسته می‌کند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

صدای مسعودی در این آهنگ گویی از یک رادیوی قدیمی پخش می‌شود. موسیقی ساده و بی‌تکلف است: کیبوردهای الکترونیک با صداهای ظریف و ساده، تاروپودی صوتی می‌بافند که جلوه‌های صوتی صدا را همراهی می‌کند. این ترانه معمولاً با سازهای آکوستیک اجرا می‌شود، اما تنظیم گروه جلوه‌ای متناسب و وهم‌آلود به آن می‌بخشد.

آهنگ «کلاغای خبرچین» از امیر آرام، که در اصل در سال ۱۹۷۱ توسط لیلا فروهر اجرا شده، با گروه سازهای بادی پرجنب‌وجوش و سبک ریتمیک اومپا (Oompah) تقریباً شبیه یک پولکا به نظر می‌رسد. اما صدای ظریف و حساس مسعودی و تأثیرات جازی این آهنگ، آن را از این دسته‌بندی دور نگه می‌دارد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

ترانه‌هایی مانند «شکار آهو» و «کلاغای خبرچین» در زمان خود، بیانگر روح معاصر و روزگار خویش بودند، اما بازخوانی امروزین آن‌ها با نواهای مدرن، نه بازگشت به گذشته، بلکه جلوه‌ای از هویت سیال و چمدانیِ ایرانی است که نسل‌های مهاجر با خود به دنیای جدید برده‌اند. این بازآفرینی‌ها، مانند پلی میان گذشته و حال عمل می‌کنند: از یک سو، ریشه‌های فرهنگی را زنده نگه می‌دارند و از سوی دیگر، آن‌ها را با زبان موسیقایی امروز تطبیق می‌دهند تا برای نسل دوم مهاجران معنادار باشند. در این فرآیند، این ترانه‌ها از «خاطرهٔ جمعی» به «میراث زنده» تبدیل می‌شوند؛ نه نوستالژی محض، بلکه بیانی از تداوم هویتی که در مسیر مهاجرت و گذار نسلی، بازتعریف می‌شود، اما هرگز گسسته نمی‌شود.

آلبوم «رویا» به شنونده برداشتی از پیچیدگی و تنوع موسیقی پاپ ایرانی پیش از انقلاب ۱۹۷۹ ارائه می‌دهد. اشعار آهنگ‌ها ریشه در سنت کهن شعر ایرانی دارند که هم در موسیقی کلاسیک پارسی و هم در موسیقی فولکلور ایرانی یافت می‌شود. تفسیرهای میترا سومارا با آواز فوق‌العاده مسعودی، ویژگی‌های اصلی این آهنگ‌ها را حفظ می‌کنند، اما در همان حال آن‌ها را از نظر موسیقایی برای مخاطبان امروزی قابل‌دسترس می‌سازند.

سیاست‌های سانسور و منع موسیقی در ایران پس از انقلاب، به‌طور متناقض‌نمایی به تقویت این پدیده نوستالژیک و هویت‌ساز انجامیده است. با محدودیت‌های اعمال‌شده بر تولید و پخش موسیقی پاپ در داخل کشور، موسیقی پیش از انقلاب به نماد مقاومت فرهنگی و حافظه آلترناتیو تبدیل شده است. برای جامعه مهاجر، این منع نه‌تنها ارزش نمادین این ترانه‌ها را افزایش داده، بلکه آن‌ها را به ابزاری برای بیان غیرمستقیم اعتراض و حفظ پیوندهای فرهنگی بدل کرده است. از دیدگاه جامعه‌شناختی، این وضعیت مصداق «واکنش به محرومیت» است - هرچه دسترسی به این موسیقی در داخل کشور محدودتر شده، نقش آن به‌عنوان سرمایه فرهنگیِ مقاومت در دیاسپورا پررنگ‌تر شده است. در این فرایند، سانسور ناخواسته به حفظ و بازتولید این میراث موسیقایی کمک کرده، اما در قالبی جدید که هم نوستالژی را بازمی‌تاباند و هم نیازهای هویتی نسل جدید را پاسخ می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.