آبان ۹۸: سرگذشت حسین و علی کشاورز افشار، دو برادر که در کنار هم به خاک سپرده شدند
حسین کشاورز افشار تنها سه روز از ازدواجش گذشته بود که درجریان اعتراضهای آبان ۹۸ با گلوله نیروهای امنیتی در شهر قدس کشته شد. خانواده او تا یک ماه از سرنوشت فرزندشان اطلاعی نداشتند و به آنها گفته شد پسرشان فرار کرده است. علی کشاورز افشار برادر بزرگ حسین یک سال بعد بر اثر ضربه روحی ناشی از غم کشته شدن برادر خود را حلقآمیز کرد و در کنار مزار برادرش آرام گرفت.
حسین تنها سه روز از ازدواجش گذشته بود، ۲۳ آبان مراسم عقد و عروسیاش در قزوین برگزار شد و همان روز بعد از مراسم به تهران برگشتیم. حسین روز سوم دامادیاش به شهادت رسید. یکشنبه ۲۶ آبان به سر کار رفت و هنگام برگشت یکی از فامیل که همکار حسین است گفته بود بیا با ماشین من برگردیم، حسین گفته بود من میخواهم پیاده بیایم ببینم چه خبر است. حسین همراه دوستانش بود و زمانی که تیراندازی شروع میشود همه فرار میکنند اما متوجه میشوند که حسین نیست.
حسین کشاورز افشار، یکی دیگر از جانباختههای آبان ۹۸ است که یکشنبه ۲۶ آبان ۹۸ در شهر قدس زمانی که از سر کار به خانه باز میگشت کشته شد، اما تا یک ماه خانواده از او خبری نداشت و به آنها گفته شده بود فرزندشان فرار کرده است، به همین دلیل اسم حسین کشاورز افشار بعدها به عنوان یکی از جانباختههای آبان مطرح شد.
سازمان عفو بینالملل در تازهترین گزارشی که در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۰ / ۱۱ نوامبر ۲۰۲۱ منتشر کرد، اسم حسین کشاورز افشار را به عنوان یکی از جان باختههای آبان ۹۸ تایید کرده است.
حسین کشاورز افشار ۲۷ سال داشت، او تنها ۳ روز پس از ازدواج با همسرش که عاشقش بود، در خیابان به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد.
یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده حسین کشاورز افشار در گفتوگو با «زمانه» برای اولین بار روایت چگونگی جان باختن او را بازگو کرده است. این منبع به زمانه گفت حسین کشاورز محل کارش در خیابان «چمن» واقع در شهر قدس بود و با دوستانش در حال بازگشت به خانه بود که در نزدیکی میدان «قدس» و سر خیابان «عمارت» نیروهای امنیتی به سمت معترضان تیراندازی کردند و در حین فرار دوستانی که همراه حسین کشاورز بودند متوجه شدند او با آنها نیست و هرچه جستجو کردند موفق به پیدا کردن حسین کشاورز نشدند.
حسین کشاورز قبل از اینکه مورد اصابت گلوله بگیرد حدود ساعت ۱۸ با همسرش تماس گرفته بود و بعد از آن دیگر اطلاعی از او نبود:
«حدود ساعت ۷ عصر بود همسر حسین با یکی از خواهرهایش تماس گرفت و گفت حسین تماس گرفته و گفته میآید، ولی بعدش موبایلش قطع شده. من سریع خودم را به منزل یکی از فامیل که همراه حسین بود رساندم، پرسیدم از حسین چه خبر؟ گفت با ما بود اما یکدفعه ناپدید شد و از او خبری نداریم. ما تا ساعت ۱۱ شب همهجا دنبال حسین میگشتیم. به پاسگاه شماره ۱۱ نزدیک ایستگاه راهآهن رفتیم و آنجا به ما گفتند بروید شما را میکشند و ما نمیتوانیم مسئولیتش را بپذیزیم، گفتیم پس شما اینجا چهکاره هستید که نمیتوانید مسئولیت یک انسان را قبول کنید؟ اگر ما را بکشند اینجا چه کسی ضامن است؟ مدام میگفتند بروید ما نمیتوانیم مسئولیت شما را قبول کنیم، به خانه برگردید. عکس حسین را به یکی از پلیسها نشان دادم گفت برو خانهتان و دنبالش نگرد.»
خانواده حسین کشاورز افشار یک ماه تمام برای گرفتن خبری از فرزندشان به سازمانها و ارگانهای مختلف مراجعه کردند، اما هیچ اطلاعی دقیقی به آنها داده نشد. به گفته منبع آگاه زمانه در طول یک ماه کارت بانکی حسین کشاروز افشار مورد استفاده قرار میگرفت:
«وقتی که حسین گم شده بود رمز کارت بانکیاش هم همراهش بود و یکی که کارت را پیدا کرده بود مدام با آن خرید میکرد و از عابر بانک پول میکشید.»
ابتدا به خانواده گفته شد حسین کشاورز افشار احتمالا بازداشت شده و در روزهای آینده بازداشتشدههای آبان را یکییکی آزاد خواهند کرد و بهتر است منتظر بمانند:
«بعد از مفقود شدن حسین وقتی به خانواده گفتند احتمالا حسین بازداشت شده آنها چهار روز صبر کردند، یعنی از ۲۶ تا ۳۰ آبان. بعد از سیام دوباره به آنها گفتند به دادگاه بروید زندانیها را آزاد میکنند و خانواده هر روز جلوی دادگستری میرفت به این امید وقتی زندانیها آزاد میشوند حسین را هم بین آنها ببینند. ولی هیچ اثری از حسین نبود و هر بار پیگیری میکردند با فریاد و برخوردهای خشن به آنها میگفتند حالا که بین اینها نیست بروید، اگر باشد آزاد میکنیم. از چند نفر که آزاد شده بودند درباره حسین سوال کردند و آنها گفته بودند هنگام بازداشت چشمهایش بسته بود و اطلاعی ندارند.»
به گفته منبع آگاه زمانه از خانواده حسین کشاورز افشار خواسته میشد تا شکایت نکنند و دست نگه دارند. خانواده این جان باخته اعتراضهای آبان ۹۸ به کلانتریهای مختلف، بیمارستانها، کمپها و بسیاری از نهادهای دیگر در طول یک ماه برای یافتن خبر و نشانی از فرزندشان مراجعه کردند، اما جستجوشان بینتیجه ماند:
«خانواده حسین کل این یک ماه هر روز از ۷ صبح تا ۷ شب همهجا دنبال او میگشتند.»
زمانی که خانواده حسین کشاورز افشار به منظور پیگیری وضعیت فرزند مفقود شدهشان به نیروی انتظامی مراجعه کردند، موضوع استفاده از کارت بانکی بهانهای شد که به آنها بگویند فرزندشان زنده است و فرار کرده. خانواده بر فرض اینکه فرزندشان زنده است، شکایتی مبنی بر مفقودی به ثبت رساند:
«وقتی شکایت مفقودی را ثبت کردند یک پلیس به آنها گفت فرزند شما شاید یکی دیگر را دوست داشته و با او فرار کرده و از کارت بانکیاش استفاده میکند. خانواده گفته بودند حسین همسرش را دوست دارد و تازه ۲ روز از ازدواجش گذشته بود چطور ممکن است با کسی دیگر فرار کرده باشد؟ اما پلیس اصرار داشت فرار کرده و میگفتند اگر فرار نکرده چگونه از کارت بانکیاش استفاده میکند؟ خانواده هم گفتند ما نمیدانیم برای همین آمدهایم که شما کمک کنید. تمام مدت خانواده ناچار بود با پلیسها سر چنین موضوعاتی سر و کله بزند.»
نهایتا بعد از یک ماه در دادگاه به آنها گفته شد یک جنازه بیهویت در سردخانه کهریزک باقی مانده و از آنها خواسته شد برای تشخیص هویت به کهریزک مراجعه کنند:
«خانواده ۲۶ آذر ۹۸ بود که تقریبا از این موضوع مطلع شد و به سردخانه کهریزک رفتند. در کهریزک اجازه ندادند خواهرهایش مستقیم جنازه را ببینند، از طریق مانیتور جنازه را نشان دادند و خیلی تشخیص هویت برای آنها سخت بود. یکی از اعضای خانواده متوجه خالکوبی روی سینه حسین که نوشته شده بود "غم مادر" میشود و لباسهایش را هم شناخت. لباسهایش را در تنش پاره کرده بودند و از او عکس گرفته بودند. بالاخره ولی یکی از برادرها را بردند و جنازه را از نزدیک نشان دادند تا مشخص شد آن جنازه حسین است.»
به منظور تایید نهایی هویت حسین کشاورز افشار، آزمایش دیانای انجام شد و در تاریخ ۲۹ آذر پیکر او به خانواده تحویل داده شد. به گفته این منبع آگاه برای تحویل دیگر حسین کشاورز هیچ تعهدی از خانواده او اخذ نشد، زیرا به گفته این منبع حسین کشاورز افشار آخرین کسی بود که پیکرش تحویل داده میشد و در قبال آن به خانوادهاش زیاد سختگیری نکردند.
حسین کشاورز افشار حدود ساعت ۶ بعد از ظهر یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بر اساس آنچه در گزارش پزشکی قانونی آمده علت فوت «شوک ناشی از خونریزی»، «آسیب عروق حیاتی شکم و قفسه سینه و ریه راست» و «اصابت گلوله به تنه» قید شده است.
بنا به گفته منبع آگاه زمانه کشته شدن حسین کشاورز افشار تاثیری عمیقی بر خانواده آنها، علیالخصوص مادر و پدر او داشت:
«در مدت کوتاهی موهای دست و پلکهای مادر حسین همه از بس غصه خورد سفید شد. خانه حسین و وسایلش که تازه آماده شده بود همهاش را با پارچه سیاه پوشاندند. بعد از ۲ سال مادرش هر روز همچنان گریه میکند و دلتنگ فرزندش است و میگوید دنبال آنها میگردد. خانواده حسین برخلاف دیگر خانوادههای جان باختههای آبان عکسهای حسین را جمع کردند در یک اتاق دیگر گذاشتهاند و درش را بستهاند تا مقابل چشمانشان نباشد، چون پدر و مادر حسین تحمل دیدن عکسها را ندارند. مادرش به شدت مریض است و میگویند باید به روانپزشک مراجعه کند.»
نزدیک به مراسم چهلم حسین کشاورز افشار برخی از مقامات و نیروهای امنیتی به منزل پدری او به منظور دلجویی مراجعه کردند:
«به خانواده گفتند فرزند شما بیگناه بوده و این یک اتفاق بوده که پیش آمده… پدر حسین گفت چرا برای شما از این اتفاقها نیافتاد؟ چرا پسرم را کشتید؟ مگر پسرم چکار کرده بود؟ داشت از سر کار بر میگشت، تازه ۳ روز بود داماد شده بود... مدام میگفتند حاجآقا ببخشید یک اتفاق بوده و پیش آمده. پدرش هم میگفت اگر اتفاق بوده چرا از عزیزان شما کسی کشته نشد؟ چرا هرچی کارگر بود کشتید؟ چرا نگذاشتید پسرم زندگیاش را بکند تازه خوشبخت شده بود و میگفت احساس خوشبختی میکنم.»
حسین کشاورز افشار ۷ خواهر و برادر دیگر داشت و او کوچکترین عضو خانواده بود.
به گفته منبع آگاه زمانه در طول دو سال گذشته یکی از خواهرهای حسین کشاورز توسط اطلاعات سپاه بابت مطالبی که درباره برادرش مینویسند چند بار احضار شده و به او اخطار دادند که در شبکههای اجتماعی چیزی ننویسد:
«خواهرش گفته بود برادرم مُرده از مُرده او باید ترسید؟ او یک قاب عکس است و ترسی ندارد.»
نیروهای امنیتی در شبکههای اجتماعی نیز چند بار بابت مطالبی که خواهر حسین کشاورز درباره برادرش مینویسد پیامهای اخطارآمیز فرستادهاند و از او خواسته شده انتشار این مطالب را متوقف کند.
پیکر حسین کشاورز افشار در روستای «قلعه حسینه» از توابع شهرستان «خرمدره» در استان زنجان به خاک سپرده شد. به گفته منبع آگاه زمانه خانواده حسین کشاورز خودشان تصمیم گرفتند فرزندشان را در آنجا به خاک بسپارند. در جریان مراسم خاکسپاری نیروهای امنیتی نیز حضور داشتند و سعی داشتند مراسم را زیر نظر بگیرند.
برای پیدا شدن قاتل حسین کشاورز افشار خانواده یک شکایت به ثبت رساند، اما هنوز به هیچ نتیجهای نرسیده است و به آنها گفته شده معلوم نیست چه کسی قاتل فرزند آنها است.
اما این پایان ماجرا برای خانواده حسین کشاورز نبود. یکی دیگر از برادرهای حسین کشاورز به نام علی که ۳ سال از او برزگتر بود، به قدری از مرگ برادرش غمگین و متاثر بود که بعد از یک سال دست به خودکشی زد و به زندگی خود پایان داد.
علی کشاورز در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ خودش را حلقآویز کرد تا در کنار برادرش حسین آرام بگیرد:
«علی مجرد بود و در روستا زندگی میکرد، خودش انتخاب کرده بود آنجا باشد. چند روز به تولدش مانده بود که خانواده تصمیم گرفت برایش تولد بگیرد. علی موبایل نداشت و هدیه تولد برایش موبایل خریدند. علی به خواهرش گفته بود هرچی عکس و فیلم از حسین دارد برایش روی موبایل بگذارد. فیلمهای حسین را نگاه کرده بود که میرقصید بعد با طناب خودش را حلقآویز کرده بود. علی مدام به خانوادهاش میگفت من میروم پیش حسین میخوابم، مادرش میگفت بچه مگر دیوانه شدی این حرفها را نزن، ولی میگفت من پیش حسین میروم حالا ببینید اگر روزی من را پیش حسین خاک نکردین… آخر سر هم کنار حسین به خاک سپرده شد.»
به گفته این منبع نزدیک به خانواده کشاورز افشار تازه سالگرد حسین کشاورز تمام شده بود و خانواده قدری آرامش پیدا کرده بودند، اما مرگ فرزند دوم ضربه بزرگتری به آنها زد:
«شبی که خودکشی کرد قبلش به یکی از خواهرهایش زنگ زده بود و بعد از کلی حرفهای معمولی گفته بود آبجی من را حلال میکنی؟ خواهرش گفته بود چرا این حرف را میزنی اینطوری نگو... تا دو روز که با علی تماس میگرفتند جواب نمیداد. به یکی از همسایهها زنگ بودند تا برود ببینید علی خانه است یا نه، گفتند خانه نیست بعدا زنگ بزنید. ولی آنها دیده بودند که علی خودش را حلقآویز کرده اما نتوانسته بودند مستقیم به خواهرش بگویند.»
به گفته منبع آگاه زمانه مادر حسین و علی کشاورز دیگر تحمل کوچکترین مصیبتها را هم ندارد، مدام میترسد یکی دیگر از فرزندانش را از دست بدهد:
«خانواده آنها همیشه میگویند اگر حسین نمُرده بود علی هم نمیمُرد. علی همیشه میگفت خیلی حسین را دوست داشتم و تحمل نبودنش را ندارم. این جنابت جمهوری اسلامی است، اگر حسین را نمیکشت اینگونه نمیشد. داغ حسین چنان تازه است هر روز احساس میکنیم همین امروز دوباره کشته شده، حسین را بیگناه کشتند، رخت دامادیاش رخت عزا شد. کت و شلوار همانطور مانده و مادرش هر روز میرود آنها را بو میکند و میگوید بوی حسینم را میدهد.»
روایت داستان زندگی و مرگ حسین و علی کشاورز افشار و دیگر کشتهشدگان، فقط ثبت جنایت و سرکوب در جمهوری اسلامی نیست، بلکه تلاشی برای پاسداشت خاطره آنها در راستای دادخواهی است.
با گذشت دو سال از اعتراضهای آبان ۹۸ که به کشته شدن صدها نفر انجامید، هنوز ابعاد مختلف این سرکوب خونین مشخص نیست و مقامهای جمهوری اسلامی از اعلام دقیق تعداد کشتهشدگان سر باز میزنند.
به گزارش خبرگزاری رویترز در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ حدود هزار و ۵۰۰ نفر کشته شدند و سازمان عفو بینالملل تاکنون هویت ۳۲۳ نفر از جان باختگان را تأیید کرده است.
فشارهای امنیتی بر خانواده و بازماندگان جان باختههای آبان ۹۸ همچنان ادامه دارد. تعداد زیادی از شهروندان معترض نیز بازداشت شدهاند که بسیاری از آنها با دریافت احکام سنگین در زندان به سر میبرند.
نظرها
نظری وجود ندارد.