بیان تمثیلی مقاومت مدنی دختران ایرانی در «گربه»، ساخته مری آپیک
«گربه» یک انیمیشن بیکلام و بیانگر احوالات یک دختر گلفروش است؛ اثری تمثیلی درباره وضع افراد تحت ستم در جمهوری اسلامی، ساخته مری آپیک. فرشته نزاکتی با آپیک که پیش از انقلاب در فیلمهایی چون «اسرار گنج دره جنی» و «بنبست» بازی کرده بود، گفتوگو کردهاست. این گفتوگوی ویدئویی را ببینید.
مری آپیک از هنرمندان پیشرویی بود که در سالهای قبل از انقلاب وارد عرصههای هنری شدند و به سرعت پیشرفت کردند اما این پیشرفت ناگهان با وقوع انقلاب بهمن ۵۷ ناتمام ماند.
مری آپیک در سال ۱۳۳۳ خورشیدی (۱۹۵۴ میلادی) در یک خانواده ارمنیتبار در تهران به دنیا آمد. مادرش آپیک یوسفیان هنرپیشه قدیمی سینما، تئاتر و تلویزیون است. او در گفتوگو با زمانه میگوید از نسل دوم یک خانواده هنرمند است.
آپیک در مدرسه فرانسویها رقص باله و نوازندگی پیانو را فراگرفت، در نوجوانی عضو گروه باله ملی ایران شد. در شانزده سالگی به دعوت مسعود کیمیایی در فیلم داش آکل در نقش مرجان به ایفای نقش پرداخت. با بازی در فیلمهای «اسرار گنج دره جنی» ساخته ابراهیم گلستان، «بنبست» ساخته پرویز صیاد و مجموعههای تلویزیونی «اختاپوس» و «کافشو» ساخته پرویز صیاد بهعنوان یکی از استعدادهای توانای بازیگری زن ایران خود را شناساند که این روند با انقلاب متوقف شد.
مری آپیک در گفتوگو با زمانه برخی از پیامدهای انقلاب در روند هنریاش را برمیشمرد. روایت او روایت بسیاری از هنرمندان تبعیدیست که دشواریهای تبعید را تاب آوردند و توانستند زندگی هنری خود را در خارج از ایران سامان دهند. این گفتوگو را میبینید:
آپیک در گفتوگو با زمانه به نکته مهمی اشاره میکند: نبود آگاهی سیاسی در سالهای قبل از انقلاب که سبب شد – به تعبیر ما - روحانیت بتواند به راحتی دستاوردهای انقلاب را مصادره کند و با این حال مقاومت مدنی ملت ایران در برابر این تهاجم همچنان ادامه دارد.
انیمیشن «گربه» ساخته مری آپیک هم روایتیست از مقاومت در برابر تیرگیِ تسخیرکنندهای که میخواهد همه جا را بپوشاند.
نظرها
مرتضی حسینی
سلام من موافق مطالب شما هستم لطفا عضویت مرا در رادیو زمانه بپذیرید.
مخاطب
خانم آپیک همون انقلاب اتفاقاً غیرکذایی حکومت شاهنشاهی محکمی رو که شما هنوز پرچمشو روی میزتون نگه داشتید دود کرد و به هوا فرستاد!
ققنوس
این انیمیشن عالی بود ،درسته بی کلام بود ولی حاوی یک دنیا حرف و سخن بود،باهاش اشک ریختم و عاجزانه از خداوند اون نور رو برای همه ی دختران سرزمینم آرزو کردم.من مادرم ،مادری که جوانیش به یغما رفت در پستوی گریه های مادرم برای جوان از دست رفته اش.و باقی عمرم هم دارد با دلشوره های مادرانه برای دختر جوانم میگذرد که نکند بخاطر چند تار گیسوی زیبایش ( مادر فدای آن گیسوان زیبای بافته در صندوق روسریش شود که باد برای خزیدن در بین هرتار آن گیسوان له له میزند) زبانم لال از دست جلادان آسیبی نبیند.این انیمیشن رو با تموم وجودم درک کردم.موفق باشید و سربلند بانوی نامدار و افتخار آفرین هموطنم