ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

لتیسیا کای: قدرت تنانه زن و آرزوی برابری جنسیتی

فیروزه زمانی ــ در غرب آفریقا، در ساحل عاج، زن جوانی زندگی می‌کند که مویش راهنمای مبارزۀ فمینیستی و ضداستعماری اوست. او هنر، بدن و کنشگری را با هم می‌آمیزد تا مطالبات زنانۀ سیاهپوستان را مطرح کند.

آرایش موی زنان و اهمیت آن در آفریقا

مو نقش مهمی در فرهنگ تمدن‌های باستان آفریقا داشت. جوامع آفریقایی باستان بر این باور بودند که موی سر به ارتباط با غیب کمک می‌کند. به همین دلیل بود که بافتن و حالت دادن به موها را به بستگان نزدیک می‌سپردند. مو سمبل وضعیت خانوادگی، موقعیت اجتماعی، قبیله‌ای و وسیله‌ای برای ابراز هویت بود. هر قبیله موهای خود را به طرز خاصی می‌آراست.

این سنت‌ها هنوز هم در بین قبایل آفریقایی جاری است. مو سمبل باروری، نشانۀ عزاداری، و نمایانگر سن، مرحلۀ زندگی و وضعیت تأهل است. دختران نوجوان بافۀ موهای قیطانی خود را بر صورت می‌ریزند که به معنای رسیدن آنها به سن بلوغ است و زنان جوان آمادۀ ازدواج بافه‌های مو را می‌بندند تا صورت‌شان نمایان شود. مردان مجرد موهای خود را به صورت یک بافه می‌بندند. بعد از ازدواج، مردان سر خود را می‌پوشانند و فقط در مراسم تدفین سرپوش خود را برمی‌دارند. بافتن موهای یکدیگر در بین زنان نوعی معاشرت محسوب می‌شود. آنان موهای خود را با مهره و صدف آرایش می‌کنند. زنان متأهل که به تازگی مادر شده‌اند سرپوشی به نام ارمبه (Erembe) به سر می‌بندند.

تا اوایل قرن شانزدهم، قبایل مختلف آفریقایی از مو استفاده می‌کردند تا مرتبۀ اجتماعی فرد را نشان دهند. بزرگان قبیله آرایش موی ظریفی داشتند که نماد مرتبۀ آنان در قبیله محسوب می‌شد. تجارت بردگان بود که موی سیاه را به داغ بردگی تبدیل کرد، به طوری که در سال ۱۷۸۶، قانون تینیون (tignon) حکم کرد:

زنانی که نژاد مختلط دارند از نمایش توجه مفرط به لباس در خیابان‌های نیواورلئانز بازداشته شوند.

بر اساس حکم تینیون، زنان رنگین‌پوست باید موهای خود را با شال یا دستمالی می‌بستند که نشانۀ روشن تعلق به طبقۀ بردگان بود، فرقی نمی‌کرد این زنان برده بودند یا آزاد.

جنبش موی طبیعی

لتیسیا در شانزده سالگی که موهایش را از دست داد، به جنبش موی طبیعی علاقمند شد. او گفته است با اینکه در کشوری پر از زنان سیاه‌پوست زندگی کرده هیچوقت زن سیاه‌پوستی را ندیده که موهای طبیعی داشته باشد. در سال ۲۰۱۶، تصادفاً در فیسبوک به آلبوم عکس متعلق به قرن بیستم از زنان آفریقایی پیش از استعمار برمی‌خورد و الهام می‌گیرد که موهای خودش را شبیه این زن‌ها درست کند. لتیسیا تجربۀ کودکی‌اش از پوست و موی سیاه را چنین توصیف می‌کند:

مانند بسیاری از کودکان آفریقایی، من هم از سیاهی خودم، از جمله موهای سیاهم، بدم می‌آمد. دوست داشتم موهای صافی داشتم که راحت مرتب‌شان می‌کردم و شانه می‌زدم. بعد از سال‌ها استفاده از موصاف‌کن، در شانزده سالگی اتفاقی افتاد که مجبور شدم موهایم را از ته بتراشم. خیلی برایم سخت بود. اما در هجده سالگی که تازه داشتم یاد می‌گرفتم چطور موهای طبیعی خودم را دوست داشته باشم، به آلبوم عکسی برخوردم که زنان آفریقایی پیشااستعمار را نشان می‌داد. از همین عکس‌ها بود که الهام گرفتم. باعث شد مو را از زاویه‌ای کاملاً متفاوت ببینم. نه فقط ابزار زیبایی، بلکه راهی برای بیان داستان‌هایی دربارۀ هویت‌مان. بلافاصله رفتم سراغ تجربه‌گری با موهایم. می‌خواستم ببینم قادرم چه چیزی خلق کنم. حالا موهایم ابزار کار من است.

او عکس‌هایی از موهایش گرفت و به اشتراک گذشت و زنان سیاه‌پوست دیگر تشویقش کردند و او هم کارش را ادامه اداد. در سال ۲۰۲۲، کار کای به عنوان بخشی از اینستالیشن مارکو رامبالدی در دوسالانۀ ونیز به نمایش درآمد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

مفهوم کای

کای کارهایش را روی سطح صاف یا پایه نمی‌سازد که بعداً آنها را روی سرش نصب کند. تکنیک کاری کای به این صورت است که با سیم و قیطان و بافۀ موهای خودش و موهایی که به سرگیس‌هایش اضافه شده‌اند (extension) «تندیس‌»هایی روی سرش می‌سازد. بعد از افزودن سرگیس‌ها به پس و پیش موهایش، با استفاده از آینه موهایش را شکل می‌دهد. اگر شکل‌ها پیچیدگی خاصی داشته باشند، از سیم و چسب استفاده می‌کند.

کارهای کای مشخصاً تندیس نیستند، بلکه لحظات، صحنه‌ها، اعلامیه‌ها و احساساتی هستند که در زمینۀ موی آفریقایی سیاه ارائه می‌شوند. ساخت هر کدام از آنها بین بیست دقیقه تا شش ساعت زمان می‌برد. خود کای اصل این هنر است. تندیس‌های او را نمی‌توان روی دیوار یا میزی به نمایش گذاشت. نمی‌توان آنها را خرید یا جابه‌جا کرد. او نام سبک خودش را «مفهوم کای» (Ky Concept) گذاشته است. هر کدام از کارهایش روی سر اوست. حلقه‌ها و پیچ‌وتاب‌های مو فیگورهایی روی سر و اطراف سرش می‌سازند از حیوانات و گیاهان گرفته، تا پرتره، متن، کارتون، گل‌ها، اعضای بدن، نمادها و چیزهای متفرقه. از صحنه‌های طبیعی تا خانوادگی و سیاسی. تندیس‌هایی هستند از کارهای خانه که موی کای را به شکل جاروبرقی روی سرش می‌بینیم؛ در تندیسی دیگر، کای بدن تمساحی است که از باتلاقی بیرون می‌خزد و موی کای سر تمساح است. تندیس‌های تکان‌دهندۀ دیگری هم هستند، مانند رحم یا واژن که خون قاعدگی، باز هم به شکل مو و این بار به رنگ قرمز، از آن می‌ریزد. موضوع کارهای اولیۀ او برابری جنسیتی بود، نه نژاد. دلیلش را چنین توضیح می‌دهد:

چون در ساحل عاج، موضوع برابری نژادی چندان مسأله‌ای نبود.

بعد از اینکه توجه بین‌المللی به هنرش جلب شد، او نیز بیشتر متوجه مسائل نژادی شد. توانایی کای در پرداختن به تابوهای جنسی ریشه در خانواده‌اش دارد. پدر و مادر او زمانی از هم جدا شدند که کای کوچک بود، اما سعی کردند کای را طوری بار بیاورند که با بدن و جنسیتش راحت باشد، هرچند مادر کای از خانوادۀ سخت‌گیری بود. کای می‌گوید:

روز اول کالج، پدرم جعبۀ کاندومی به من داد و گفت: " اونجا لازمت می‌شه. مراقب خودت باش." خیلی موقعیت عجیب غریبی بود. دلم می‌خواست قایم شوم. والدینم هیچوقت نخواستند مسائل جنسی را برای من و خواهرم تابو کنند.

واکنش در داخل ساحل عاج و در سطح بین‌المللی به کارهای کای هم غیرمنتظره بود. برخی از زنان هم‌وطنش با او هم‌عقیده‌اند. برخی دیگر می‌گویند: «از کارت خوشم می‌آید اما از حرفی که می‌زنی (دربارۀ سقط جنین) خوشم نمی‌آید.» در سطح بین‌المللی، کارهای کای انتقاداتی به همراه داشته مبنی بر این که او زنان ترنس را از فمینیسم خود کنار گذاشته است. کای می‌گوید:

قصد ندارم دروغ بگویم، من این موضوع را خوب نمی‌فهمم. ما در ساحل عاج مسائلی داریم مثل ختنه و صاف کردن پستان‌ها. به همین خاطر وقتی سعی می‌کنم این مسائل را مطرح کنم و کسی به من می‌گوید جنسیت بیولوژیکی(sex)  وجود ندارد بلکه فقط جنسیت اجتماعی (gender) داریم، می‌مانم که منظورش چیست.

به نظر کای، این غرب‌محوری است که چنین انتقاداتی را به او روا می‌دارد.

مجموعۀ دگردیسی

کای تأکید دارد که اولین کارهایش صرفاً تجربه‌گری‌هایی با موهای سیاهش بود که موجب شد به‌تدریج رنگ و بدن و نژادش را بپذیرد. تجربه‌هایی که به قول خودش صرفاً «زیبا» بودند. در عین حال، این زیبایی در اغلب کارهایش ادامه دارد. هر کدام از کارهایش همچون معمایی است سهل و ممتنع. در مجموعۀ دگردیسی، او موهایش را شبیه گیاهان و حیوانات، مانند کاکتوس، پروانه، مار، پرنده و گل ساخته است. این مجموعه ملهم از عشق او به طبیعت و تمایلش برای مطرح ساختن مسائل زیست‌محیطی و افزایش آگاهی از این مسائل است. او می‌گوید:

می‌خواستم نشان دهم چقدر با طبیعت پیوند داریم، اینکه ما جزئی از طبیعت هستیم و باید مراقبش باشیم. همین‌طور می‌خواستم به زیبایی و گونا‌گونی طبیعت اشاره کنم و اینکه چقدر الهام‌بخش است.

نظر به اینکه مسائل زیست‌محیطی به سیاست و اقتصاد آمیخته‌اند و هر کدام آن دیگری را تشدید می‌کند، تندیس‌های موی کای فقط بیان هنری نیستند، بلکه اعلامیه‌های سیاسی بصری به شمار می‌روند. به علاوه، کای در رسانه‌های اجتماعی به موضوعاتی همچون سقط جنین، سکسیسم، نژادگرایی، قلدری و پذیرش بدنی نیز می‌پردازد. او می‌گوید:

می‌خواهم از هنرم برای توانمندسازی زنان، به‌خصوص زنان سیاه‌پوست، استفاده کنم و کلیشه‌ها و پیش‌داوری‌هایی را که ما زنان سیاه‌پوست با آنها مواجه هستیم به چالش بکشم. می‌خواهم نشان بدهم که موی ما زیباست، پوست‌مان زیباست، فرهنگ‌مان زیباست.

در مجموعۀ دگردیسی، کای به شکلی نامحسوس با طبیعت اطرافش می‌آمیزد. در باغ به درختی باشکوه مبدل می‌شود که ریشه‌هایش را در آغوش خاک تنیده است. در اعماق غاری تاریک به منبع تابان نور تبدیل می‌شود و سایه‌هایی را که او را احاطه کرده‌اند روشن می‌کند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

دگردیسی کار تندیس‌سازی از موهای کای را به اینستالیشنی با متریال بدن خود هنرمند نزدیک می‌کند. بدن هنرمند به طبیعت نزدیک و با آن یکی می‌شود. در سایۀ این نزدیکی و وحدت، هر تهدید یا امکان بالقوه‌ای برای این دو طبیعت دیگر در چشم‌اندازی دور تخیل نمی‌شود، بلکه بیننده با شراکت در تجربۀ تنانۀ هنرمند، خطرات و احتمالات را قریب‌الوقوع حس می‌کند.

لتیسیا متریال طبیعی موی سر را که به لحاظ سنتی نقش‌هایی همچون باروری را تقویت می‌کرد یا سلسله‌مراتب قدرت را تثبیت می‌نمود، در خدمت اهداف زنانۀ مدرنی همچون برابری جنسیتی، مطالبات زنانه و حتی زیست‌محیطی، مبارزه با مردسالاری، خشونت و تحمیل‌های اجتماعی به کار می‌گیرد. در آثار او موها وجه متریالی خود را کم‌کم از دست می‌دهند و به ابزار قدرتمندی تبدیل می‌شوند که گویی رأساً عاملیتی در بیان رسا و صریح مطالبات زنانه دارند.

اعلامیه‌های فمینیستی

اغلب کارهای متأخر کای متوجه مسألۀ زن هستند. از تن، هویت و مشکلات زنانه گرفته تا مطالباتی که از نظر خودش متناسب با محیط فرهنگی زادگاه اوست. وجه جذاب کار کای استفاده از خود بدن برای طرح مشکلات این بدن است. چه زمانی که موضوع قاعدگی را مطرح می‌کند و چه در طرح برابری زن و مرد. او از توان موهای طبیعی وِز خود برای تقویت عزت‌نفس زنان سیاه‌پوست بهره می‌برد و از آنان دعوت می‌کند استانداردهای زیبایی مشخصی همچون موی صاف یا موی طلایی را کنار بگذارند. طبیعتاً استفاده از تن به‌مثابه بوم یا پایۀ کار هنری، با شکستن تابوهایی هم همراه است. به‌خصوص در کارهایی که اعلامیه‌های صریح فمینیستی این هنرمند ساحل عاجی هستند، مو که بخشی از بدن هنرمند است، از لحاظ صوری با رنگ سیاه و از جنبۀ مفهومی با ایده‌هایی که مطرح می‌کند، حالتی قدرتمند و آمرانه به این پیام‌ها داده است.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

موهای کای که به گفتۀ خودش در ابتدا صرفاً برای زیبایی درست‌شان می‌کرد، بیانگر خلاقیت او هستند و به‌تدریج مفاهیم اجتماعی- سیاسی را وارد این بیان خلاقانه کرده است. در سال ۲۰۱۷، او از بافۀ موهایش این تندیس را ساخت:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

همان‌طور که می‌بینیم مردی دامن زن را بلند کرده است. همان سال، کای موهای خود را به صورت بازوهای قدرتمندی بر سر خود آراست تا از قلدری علیه زنان، به‌خصوص در کودکی، بگوید.

سرکوب جنسی مضمون مکرری در هنر کای است. او در اعتراض به «صاف کردن سینه»، [این کار در برخی کشورهای آفریقایی در حق دختران انجام می‌شود تا نشانه‌های بلوغ جنسی را محو کند.] ختنه کردن زنان و قوانین ضد سقط جنین تندیس‌هایی با موهای خود ساخته است.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

بعد از جلب توجه بین‌المللی، کای بیشتر به مضمون نژاد پرداخته است. او می‌گوید با اینکه قبلاً تمایل داشت رنگ پوست و ویژگی‌های نژادی خود را تغییر دهد، پذیرش موهایش او را به این سمت هدایت کرده است که دیگر ویژگی‌های آفریقایی خود را نیز بپذیرد.

کای به بازیگری و نویسندگی نیز مشغول شده است. اولین کتابش با نام عشق و عدالت: سفر توانمندی، کنشگری و پذیرش زیبایی سیاه را نشر پرینستون آکریتچکرال در آوریل سال ۲۰۲۲ منتشر کرد. او در این کتاب دربارۀ کودکی خود در ساحل عاج، پیوندهای محکم خانوادگی، دلبستگی‌اش به ریشه‌های آفریقایی و تمایلش به برکشیدن سایر زنان، به‌خصوص زنان سیاهپوست، می‌پردازد.

آنچه وجهی فمینیستی به کار لتیسیا می‌دهد این است: او متریال طبیعی موی سر را که به لحاظ سنتی نقش‌هایی همچون باروری را تقویت می‌کرد یا سلسله‌مراتب قدرت را تثبیت می‌نمود، در خدمت اهداف زنانۀ مدرنی همچون برابری جنسیتی، مطالبات زنانه و حتی زیست‌محیطی، مبارزه با مردسالاری، خشونت و تحمیل‌های اجتماعی به کار می‌گیرد. هر چه بیشتر به کارهای کای نگاه کنیم، موها وجه متریالی خود را کم‌کم از دست می‌دهند و به ابزار قدرتمندی تبدیل می‌شوند که گویی رأساً عاملیتی در بیان رسا و صریح مطالبات زنانه دارند. از همین روست که به‌جای زیبایی صرف مو و بدن سیاه، نگاه بیننده متوجه قدرت تنانۀ طبیعت زن می‌شود، تنی که توانایی دستیابی به خواسته‌ها و آرزوهای برابری‌طلبانه را دارد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

کای با هر کار جدید، مینی‌مال‌تر و صریح‌تر می‌شود و مفهومی همچون دستکاری مردسالارانه در تصویر بالا را در ذهن حک می‌کند و با رنگ‌هایی که انتخاب کرده است جزئیات دیگری را نیز به این مسائل تکراری می‌افزاید. (برای مثال رنگ قرمز طناب‌ها صراحتاً هشدارآمیز هستند). کارهای آتی او نشان خواهد داد مو به‌مثابه مصالح کار هنری قادر است چه مرزهایی از بیان هنری را جابجا کند.

منابع:

شنبه‌های هنر

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • رضا

    بسیار عالی