خطر تعرض به شهر تاریخی «دقیانوس» برای ساخت مسکن ملی
نادر عالمشاهی - دولت سیزدهم قصد دارد طرح ساخت مسکن ملی را در یکی از کهنترین آثار ثبت شده ملی ایران به اجرا بگذارد. ساخت مسکن ملی در حریم شهر تاریخی «دقیانوس» زمینهساز یک غارتگری سازماندهی شده دیگر است.
شاید کمتر کسی شنیده باشد که در حوالی شهر تاریخی دقیانوس، فردی درگذشته بود ولی کسی حاضر نبود برای خاکسپاری و دفن او برود. چون در آن حوالی گوری تاریخی کشف شده بود و همه برای یافتن گنج به آن مکان هجوم برده بودند و جنازه متوفی بر زمین مانده بود. این ماجرای غارت شهر تاریخی دقیانوس است در شمال شرقی جیرفت که بزرگترین قاچاق و غارت را در تاریخ باستانشناسی ایران به خود دیده است؛ پدیدهای که تا مدتها آبروی ایران را در مجامع علمی بینالمللی برد. حالا بار دیگر تمدن جیرفت در معرض دستبرد است؛ اینبار جیرفت قدیم معروف به دقیانوس در معرض دستبرد وزارت راه و شهرسازی برای ساخت «مسکن ملی» در همجواریِ این منطقه است که بنا به گفتهی باستانشناسان هنوز تا کشف کامل آن به سالهای زیادی زمان نیاز دارد.
دقیانوس از کشف تا غارت
حفاریهای غیر قانونی و خروج برخی از یافتههای این محوطهی گستردهی باستانی به خارج از کشور، پیش از سالهای دهه ۱۳۷۰ ادامه داشته است. دکتر یوسف مجیدزاده که کشف این منطقه مرهون همت و تلاش و تیزبینی اوست در سال ۱۳۸۹ در گفتوگویی با زمانه شروع کار را به سفری میداند که در کرمان داشت:
سفر همزمان با روزی بود که یک قاچاقچی اشیای عتیقه را دستگیر کرده بودند و میرفتند تا از اشیای دزدیده شده عکسبرداری کنند. من نیز آنها را همراهی کردم. وقتی آن اشیا را دیدم، اصلاً دگرگون شدم. گفتم: یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم! تمدن اینجاست و ما از بینالنهرین میگوییم. البته شروع کار ۱۸ ماه بعد از آن زمانی بود که قاچاقچیها مشغول بردن اشیایی بودند که در آن منطقه پیدا کرده بودند.
پس از سالها خشکسالی، رودخانه هلیلرود تغییر مسیر داد و از کنار تپهای باستانی گذشت. تا پیش از آن تنها هیچگونه اکتشافی در این تپه نشده بود. باستانشناسان همینقدر میدانستند که تپه، یک تپه باستانیست. تغییر مسیر ناگهانی رودخانه هلیلرود و سیلابی که به دنبال داشت منجر به بیرون افتادن اشیای سفالی از گورهای باستانی شد و سپس هجوم مردمی را به دنبال داشت که پس از سالها قحطی و گرسنگی به دنبال گنج روان شده بودند. گفته شده است که کامیون کامیون اشیای عتیقه را از ایران برده بودند.
شهر جیرفت در مسیر قاچاق مواد مخدر از افغانستان واقع شده و همین هم باعث شده بود خیلی زود توجه قاچاقچیان بینالمللی به این منطقه جلب شود. محلیهایی که به دنبال گنج به آنجا رفته بودند نمیدانستند که دارند چیزی فراتر از گنج را کشف میکنند و آن کشف قدیمیترین تمدن جهان است: تمدنی با قدیمیترین خط جهان؛ کهنتر از سومر و هند و ایلام.
دکتر مجیدیوسفزاده در همان گفتوگو اشاره کرده بود که یکی از خریداران این اشیاء «همسر حاکم یکی از کشورهای منطقه» خلیجفارس بوده است. او میگوید:
یک محموله را در لندن گرفتیم. البته انگلیسیها به ما خیلی کمک کردند. ۱۱۸ شیء بود که من عکس همه آنها را داشتم. از روی کتاب من، این اشیاء شناسایی شدند و به ایران برگشتند. آنقدر حمل قاچاق این اشیاء راحت شده بود که این ظرفها را در روزنامههای روز ایران و یا کویت و... میپیچیدند. دیگر نمیتوانستند بگویند که ما این اشیا را از ۱۰ یا ۲۰ سال پیش داریم.
حدود یک سال طول کشید تا دولت ایران از فاجعه خبردار شد و توانست کنترل اوضاع را به دست بگیرد. گورهای زیادی تخلیه شده بود. شهر باستانی همچون پنیر سوئیسی سوراخ سوراخ شده بود و عملا سرنخی از آنچه مانده بود پیدا نمیشد. باستانشناسان حوالی سال ۱۳۸۱ گروهی تشکیل دادند و توانستند از طریق فرهنگسازی و گفتوگو با مردم محلی برخی اشیای سرقتی را پس بگیرند. به مدارس رفتند و برای بچهها صحبت کردند تا بزرگترهایشان را تحت تأثیر قرار دهند. به مساجد رفتند و سعی کردند با زبان خودشان اهمیت این آثار را شرح دادند و بالاخره توانستند حدود ۲۰۰ شیء سرقتی را برگردانند؛ اشیایی که از مکان خود دور افتاده بودند و پیدا کردن ردپای تاریخ در آن دشوار شده بود.
در سال ۱۳۹۰ یک مجموعه تلویزیونی به نام «شهر دقیانوس» ساخته شد که محور اصلی داستانش بر قاچاق اشیای عتیقه میگذشت. بومی بودن فضای داستان علیرغم ضعف و اشکالاتی که در ساخت مجموعه وجود داشت، تا حدودی به شناخت مردم منطقه از این مجموعه باستانی کمک کرد. محمد رضا هاشمیان یکی از نویسندگان این مجموعه گفته بود:
مشکل قاچاق اشیای عتیقه در جیرفت زایده یک مشکل اجتماعی است که در خشکسالی ۱۰ ساله در این منطقه و از بین رفتن کشاورزی آغاز میشود و در ادامه به مسأله قاچاق مواد مخدر میرسد.
دقیانوس کجاست؟
جایی که امروزه به نام شهر دقیانوس شناخته میشود در شمال شرقی جیرفت و کنار رود هلیلرود واقع شده است. این سرزمین قدمتی هفت هزار ساله دارد. بخشی از این محوطه با نام محله کَمادین (قمادین)، خرابههای شهر قدیم، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و مربوط به دوران پیش از تاریخ است.
تمدن جیرفت را بسیار پیش از تمدنهای بینالنهرین مبدأ پیدایش خط در ایران میدانند ولی با توجه به اینکه کاوشهای انجام گرفته در آن کامل نشده است و اشیای زیادی قاچاق و مفقود شده است هنوز این خط رمزگشایی نشده است. (چون برای رمزگشایی یک خط نیاز است که اسنادی به دو زبان پیدا شود و با توجه به روابط تجاری این منطقه با سومر و دیگر جاها، حتماً اسنادی وجود دارد که به کشف رمزخط این تمدن کمک کند.)
شهر دقیانوس، قسمتی از تمدن شهر جیرفت است، قدمت این شهر که محل زندگی تمدن اَرَتَ بوده به هزارهی سوم پیش از میلاد برمیگردد. اما این شهر در دوران اسلامی هم رونق داشته و به همین دلیل هم بارها مورد هجوم دشمنان قرار گرفته است.
در دوره سلجوقیان شهر دقیانوس قطب سیاسی و اقتصادی منطقه بوده است. کشف سکهای به تاریخ ۴۸ هجری با ضرب جیرفت بیانگر قدمت نام این شهر در دوران پس از اسلام است. در آن ایام شهر دقیانوس بر اساس تقسیمات کشوری برابر با یک شهر مهم امروزی در حد کرمان بوده است. بر اساس کاوشهای باستانشناختی، مرکز این شهرستان، همان محوطهی باستانی است که نزد اهالی به «شهر دقیانوس» و یا «کَلِنگی» معروف است، این محوطهی بسیار بزرگ که بقایای آن در محدودهای به مساحت بیش از ۴۰ کیلومتر مربع پراکنده شده، بر اساس رنگهای تند و شاداب و نقش مایههای پرکار میتوان تصور کرد که شهر دقیانوس (جیرفت قدیم) در دوران سلجوقی یک جامعهی شهری تازه به دوران رسیدهی مصرفی بوده است.
بنا به گفتهی باستانشناسان شهر دقیانوس دارای بیش از صد محله و صد میدانگاه بوده که نشاندهنده افزایش جمعیت شهر است. در گورستان آن سه نوع تدفین ردیابی شده است: «تدفین معمولی، سردابهای و تابوتی.» در طی چهار مرحله، باستانشناسان موفق شدند این شهر را از دل خاک بیرون بیاورند گرچه هنوز تا کشف کامل آن راه درازی در پیش است. در دوران اسلامی شهر دارای گذرگاه، و تأسیسات آبرسانی بوده و نیز حمام و مسجد از دیگر بناهای یافت شده مربوط به دوران اسلامی در این شهر است.
بر اساس مطالعات مردمشناسی سیستم آبرسانی به صورت یک آبشکن با شکستن فشار آب و وارد کردن آب به حوضچههایی باعث جریان آب در شهر میشده است. مسجد شهر دقیانوس ۱۲۰۰ سال قدمت دارد و همانطور که از نامش پیداست یکی از کهنترین مساجد جهان اسلام است و در ایران نیز جزو نخستین مساجدی است که احداث شده است.
مسجد شهر دقیانوس به دستور عمرولیث در دوره صفاری و دهه سوم هجری قمری احداث شد و در زمان خودش یکی از بزرگترین مساجد جهان اسلام بود. طبق نظر کارشناسان حدود ۲۰۰ سال از مسجد دقیانوس استفاده شده و به دلایلی که به احتمال بسیار سیل بوده، شهر دقیانوس به زیر گل و لای رفته است.
بنا به گفته منابع محلی، بارانهای سیلآسا و وزش بادهای شدید جنوب کرمان در کنار دیگر عواملِ تخریب، باعث فرسایش شدید این تپههای باستانی شده و شیارهای بزرگی از راهآبه بر روی تپهها ایجاد کرده است که سوراخهایی را در تپه پدید آورده است.
مردم روستا نیز منبع بزرگ آب را بر روی پایههای فلزی مستحکم در چند متری نصب کردهاند که در صورت واژگونی امکان ایجاد خرابیهای گستردهای را در این اثر منحصر به فرد تاریخی به بار خواهد آورد.
طرح مسکن ملی در جوار شهر باستانی
در اوایل اردیبهشت ۱۴۰۳، جمعی از دوستداران و فعالان میراث فرهنگی اطلاع دادند که «فاز نخست تسطیح اراضی» برای احداث «شهر نوین جیرفت» به مساحت ۲۱۶ هکتار در غرب مجموعه باستانی «دقیانوس» شروع شده است.
بر این اساس شهرکسازی درست در میان آثار و بقایای به جای مانده از شهر کهن جیرفت قرار میگیرد. در همان حال باید توجه داشت که بنا به نظر باستانشناسان کشف کامل شهر دقیانوس صد سال زمان میبرد.
بنا به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از تصاویر هوایی منطقه مشخص است که گورستان در جنوب شهر نوین و بخشی از سامانهی آبرسانی و قناتهای کهن متصل به دقیانوس درست در غرب در میانهی محله محل شهر نوین قرار دارند. به گمان باستانشناسان، بیشک راه ارتباطی شهر نوین از کوچه پس کوچههای «کهورویه» نخواهد گذشت بلکه در آینده محوطه ارزشمند «قمادین» برای ایجاد پل و اتوبان ارتباطی بین شهر امروزی جیرفت و شهر نوین تسطیح خواهد شد و از بین خواهد رفت.
قمادین (کَمادین) همان شهری است که مارکوپولو در عبور از این منطقه آن را کَمادی خوانده و گفته است پیش از حمله مغولان شهری آباد و بزرگ بوده است ولی در قرن ۱۳ میلادی به دلیل تاراج مغولان کوچک و کماهمیت شده است.
آیا قرار است فاجعهای که یکبار در اوایل سالهای دهه ۱۳۸۰ برای این شهر رقم خورد و با هجوم قاچاقچیان گنج به تلی از خرابه تبدیل شد اینبار با کار نسنجیدهی وزارت مسکن و شهرسازی دوباره تکرار شود؟
برخی از فعالان میراث فرهنگی گفتهاند قضیه تنها به آن هجوم گسترده قاچاق اشیای باستانی که دولت ایران تازه یک سال بعد به آن پی برد ختم نمیشود، بلکه بعدتر، در کمتر از دو دهه پیش، بخشی از عرصه و حریم این مجموعه باستانی ارزشمند به صورت قطعات یک هکتاری به گروهی از بازنشستههای کشوری واگذار شده است. این بخش که بیش از ۷۰ هکتار وسعت دارد مشخص نیست طی چه ساز و کار و با استناد به کدام قانون و کدام استعلام از میراث فرهنگی واگذار شده و چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
در جلسه ۲۰ آذر ۱۴۰۲، شورای عالی شهرسازی و معماری ایران تصویب شد که ۲۹۹ هکتار اراضی به محدودهی شهر جیرفت در راستای «طرح نهضت ملی مسکن» اضافه شود. اما حریم منظر اثر ثبت شده در فهرست میراث ملی را در نظر نگرفتند. حریم منظر میبایست قاعدتاً با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی تعیین شود.
بنا به گفتهی مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کرمان، هماهنگی و همکاری نکردن راه و شهرسازی در جریان ساخت و ساز شهرکی جدید در حاشیه شهر قدیم جیرفت، پیگیری قضایی میراث را به دنبال داشته و کار موقتاً تعطیل شده است. بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کرمان از عدم همکاری وزارت راه و شهرسازی با میراث فرهنگی خبر داده و گفته است:
باید کل طرح و نقشه را ارائه کنند و دقیق مشخص شود که در چه قسمتی میخواهند کار ساخت انجام دهند.
با این همه او به محدویتهای گسترش شهری در جیرفت اشاره کرده است. محدودیتهایی مثل وجود رودخانههای فصلی که در ماههایی از سال طغیان میکنند و عملا ساخت و ساز در آن مناطق غیرممکن است و از دیگر سو، جیرفت به عنوان منطقهای تاریخی کهن جایی است که نقاط زیادی از آن میتواند تاریخی باشد و دسترسی و ساخت و ساز را در آنجا ناممکن میکند. در واقع مدیر کل میراث فرهنگی کرمان به جای وزیر راه و شهرسازی هم صحبت کرده است.
در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی از قول رییس اداره ارتباطات و اطلاعرسانی اداره کل راه و شهرسازی جنوب کرمان نوشت:
با توجه به اهمیت حفظ و حراست از ارزشهای تاریخی و باستانی، میتوان شهرکهای جدیدی را در کنار این آثار مهم تاریخی ساخت و با ارتباط مستقیم و هماهنگ بین فرهنگ و توسعه شهری، یک تعادل مناسب بین گذشته، حال و آینده ایجاد کرد.
او با یادآوری چند نمونه از ساخت شهرکهای جدید در جوار مناطق باستانی از داخل و خارج کشور از فلورانس ایتالیا و مسقط عمان گرفته تا مریوان ایران سعی در توجیه و توضیح انتخاب این منطقه برای ساخت مسکن ملی دارد ولی به روشنی مشخص نکرده است که چرا نقشه دقیق ساخت و ساز را مشخص نکردهاند تا روشن شود ساخت و ساز در این منطقه آسیبی به بخش تاریخی وارد نمیکند و زمین آن منطقه همچنان از دستبرد ساخت و ساز بیرون خواهد ماند.
در اوایل سالهای دهه ۱۳۸۰ و پس از غارت و تخریب سایت باستانی جیرفت توسط شبکههای سازمانیافته قاچاق، زمانی که تیم ایرانی باستانشناسی کار بررسی این سایت را آغاز کردند، دست قاچاقچیان از سایت کوتاه شد و بعد از صد سال، کشفیات باستانشناسی ایران به دست خود ایرانیها رقم خورد. تیم دکتر مجید یوسفزاده با ارتباطهای خوبی که با مردم محلی برقرار کردند توانستند بخشی از اشیای سرقتی را برگردانند و بیش از دو کیلومتر مربع از شهر باستانی را کاوش کردند و کتابها و مقالات متعددی به زبانهای خارجی منتشر کردند که بازتاب خیلی خوبی هم در مجلات تخصصی باستانشناسی جهان داشت از جمله در مجله تخصصی باستانشناسی فرانسه که بخشی را به طور کامل به منطقه جیرفت اختصاص داده بود.
اما با شروع مدیریت اسفندیار رحیم مشایی بر سازمان میراث فرهنگی، این سازمان تصمیم گرفت محوطههای مهم باستانی ایران از جمله سایت جیرفت را به خارجیها بسپرد که آنها هم تیم خود را از میان ایرانیهایی برگزیدند که صلاحیت لازم در این زمینه را نداشتند و در عمل همان اتفاقی افتاد که گویا از اول دنبالش بودند: اتلاف میلیاردی بودجه، تخریب بیشتر محوطه و حضور باستانشناسان فرصتطلب خارجی. با این کار نه تنها به کار باستانشناسان خبره ایرانی که در ابتدا خود به کار کاوش این منطقه پرداخته بودند بیاحترامی شد بلکه زمینه چپاول باقیماندهی میراث هم – اینبار خارج از دسترس مردم محلی- فراهم شد و بنا به شنیدهها سرانجام تمامی بودجههای مربوط به کاوش در جیرفت، (احتمالا از پایان سال ۱۳۸۹)، قطع شد و دوباره این محوطه در دسترس قاچاقچیان قرار گرفت و حفاریهای غیرمجاز ادامه یافت. بعد هم منطقه باستانی جیرفت از یادها فراموش شد و این سایت به حال خود رها شد تا اینکه فکر تازهای برای نابودی آن سربرآورد و آن ساخت مسکن ملی در زمینی چنان نزدیک به منطقه باستانی است که قسمتهایی از این سایت باستانی را هم در برمیگیرد و حالا رئیس اداره ارتباطات و اطلاعرسانی اداره کل راه و شهرسازی جنوب کرمان طرح ساخت «مسکن ملی» در این منطقه را با فلورانس مقایسه میکند:
یکی از شهرهای دیگری که مجاور آثار تاریخی ساخته شده و موفقیتآمیز بوده، فلورانس در ایتالیا است که مهمترین خاستگاههای معماری و هنر رنسانس است. این شهر به صورت هوشمندانه و با همکاری نزدیک تاریخ و تمدن منطقه هویت و زیبایی این آثار تاریخی حفظ شده و شهروندان و گردشگران از تاریخ و فرهنگ منطقه استفاده کرده و ارتباط موثر با آنها، یک جامعه پویا و فعال شکل دادهاند.
در حالی «احداث شهرک جدید» را «تعادل گذشته، حال و آینده» میداند که آن گذشته مورد نظر نه تنها هنوز نامکشوف مانده است و دست باستانشناسان خبره و دلسوز از آن کوتاه شده است که بارها مورد دستبرد هم قرار گرفته است و ساخت مسکن ملی بر زمین روی آن نه تنها به معنای نابودی که معنای مستتر غارت دوبارهای را هم در خود دارد.
نظرها
نظری وجود ندارد.