نابودی سنگنگارههای دیزدر نشانهای از ناکارآمدی قوانین
مهران رضایی – سنگنگارههای باستانی حومه مشهد با بیش از سه هزار سال قدمت، به دلیل فعالیتهای معدنی همچنان در معرض نابودیاند. علت آن هم کشمکش بین سازمان میراث با سازمان صمت در خراسان رضویست. یک پدیده رایج در جمهوری اسلامی.
از سال ۱۳۹۴ که بهرهبردای از معادن منطقه «دیزدر» طرقبه وارد مرحله جدیدی شد، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی در کشمکش با سازمان صنعت، معدن و تجارت این استان نتوانسته است مانع فعالیتهای معدنکاری در این منطقهی باستانی با سنگنگارههایی با قدمت بیش از سه هزار سال شود. این کشمکش قضایی بارها به نفع سازمان میراث فرهنگی تمام شده است اما پس از مدتی، در سکوت خبری، فعالیتهای معدنی از سر گرفته میشود و هر بار به دلایلی نابودی سنگنگارههای دو منطقه «دیزدر» و «کمرمقبولا» در طرقبه مشهد خبرساز میشود.
سنگنگارهها در کجاست؟
در شمال غربی شهر مشهد، در دامنهی رشته کوه بینالود، رودخانههای پرآبی وجود داشته که سکونتگاههایی کهن را رقم زده است.
در ۲۵ کیلومتری مشهد به سمت شاندیز، محدوده باستانی دیزدر با ۲۰ هزار هکتار وسعت و دارای بیش از دو هزار قطعه سنگنگاره باستانی است که تخمین زده میشود دارای قدمتی بیش از سه هزار سال باشد. این سنگنگارهها در سال ۱۳۹۶ به ثبت ملی رسیده ولی همچنان از فعالیت معادن آسیب میبیند. نه مردم اطلاعی از اهمیت سنگنگارهها دارند که آنها را با یادگارینویسی (وندالیسم) مخدوش نکنند و نه میراث فرهنگی توان حفظ و مراقبت از آنها را دارد. اگر دیدن سنگنگارهها به مردم آموزش داده شود و اطراف آن را هم حصارکشی کنندُ این سنگنگارهها میتوانند در این منطقه ییلاقی که یکی از پربازدیدترین مناطق خراسان بعد از مشهد و نیشابور است، جاذبهای گردشگری ایجاد کنند.
گسترهی سنگنگارههای ارتفاعات بینالود را میتوان در مناطقی همچون «دیزدر»، «شترسنگ»، «کمرمقبولا»، «دره داغستان» و سنگنگارههای «بالندر» در بخش احمدآباد شهرستان مشهد در نظر گرفت. بنا به تخمین کارشناسان احتمالاً در محدودهی ارتفاعات بینالود، ۵۰ نقطه دارای سنگنگاره است اما در حال حاضر فقط سنگنگارههای ۱۰ نقطه به ثبت ملی رسیده که از آن میان سنگنگارههای دیزدر و کمرمقبولا در بین مردم شناختهشدهتر است و با اینحال همچنان در معرض تخریب و آسیب قرار دارد.
بر تختهسنگهای آتشفشانی این منطقه، مضامین و نقشهای متنوعی از اشکال انسان و حیوان در طرح و اندازههای مختلف، دوران پیش از تاریخ را به نمایش گذاشته است. نقشهایی همچون انسان کماندار در حال شکار، شیر، بز کوهی، گاومیش که کارشناسان آنها را متعلق به دوران نوسنگی میدانند. نقوش ارتفاعات یک اِلمان دارد که برگرفته از زندگی دامپروری و شکار است. سنگنگارهها با کندن و خراشیدن ابزاری فلزی شکل گرفتهاند و از اینرو از زمینهی در معرضِ هوا قرار گرفتهی سنگ روشنتر است. یک کارشناس میراث فرهنگی در مصاحبه با روزنامه «قدس» به یکی دیگر از ویژگیهای این سنگنگارهها اشاره کرده و گفته است:
بعد از آن هم هر چه آفتاب بتابد، باز هم نقشنگاره، اندکی روشنتر از زمینه خود، یعنی سطح سنگ خواهد بود. انسانهای باستان، این راز مهم را میدانستهاند.
(مهندس طغرایی در گفتوگو با روزنامه قدس/ ۲۶ خرداد ۹۶/ سنگنگارهها، نمادهای آیینی/نگاهی به سنگنگارههای «دیزدر» و «کمرمقبولا» در شهر مشهد)
به گفتهی رجبعلی لباف خانیکی، باستانشناس، این سنگنگارهها «ثروت ملی و شناسنامه خراسان» است. پهنهای که لباف خانیکی از آن نام میبرد در گسترهای ۲۳ هزار هکتاری از جنوب تا شمال غربی مشهد است که تمام محدوده خلج تا منطقه باستانی دیزدر طرقبه را در برمیگیرد. در اینجا میتوان اجتماع و فراوانی سنگنگارههای باستانی را به خوبی مشاهده کرد. این باستانشناس متذکر شده است:
سنگنگارههای اطراف مشهد معمولاً در درهها و مراتع کشیده شدهاند که این هم نشانه زندگی گلهداران در این محدوده بوده است. این نقشها ممکن است علائم و نشانههایی مثل دایره، بهاضافه، هاشور و... باشند که اینها هم باید مورد توجه قرار بگیرند که آیا بازمانده اسطوره هستند یا از یک مفهوم خاص نشان دارند. در شناسایی تاریخ دقیق سنگنگارهها خیلی اقدام کارشناسی انجام نشده است و بیشتر اظهارنظرها از سوی اشخاصی است که در این باره تخصصی ندارند. در حالی که تاریخگذاریها باید از سوی کارشناسان بررسی شود.
(وضعیت سنگ نگارههای باستانی مشهد به بهانه یک کشف تازه | باستان شناسان چه میگویند؟ / شهرآرانیوز/ ۱۹ آذر ۱۴۰۱)
بنا به گفته این کارشناس، نخستین نقاشیهای روی سنگ در «لاخمزار» بیرجند تصاویریست از الهههایی که نماد خدا بوده است. همچنین در سمنگان افغانستان نیز آثار مشابهی وجود دارد. در کوهدشت لرستان نیز تعداد زیادی غار نقاشی شده وجود دارد. این باستانشناس گفته است:
نباید در سنگ نگارهها به دنبال اشکال واضح باشیم چون حتی یک خط نیز دارای مفهوم است، سنگنگارهها را که زبان گویای انسان هستند میتوان به چند دسته تقسیم کرد. بخشی از آنها سنگ نگارههای چوپانی هستند که به قولی توسط چوپانان نقش شدهاند، بعضی دیگر به منزله خطابه هستند که توسط شخص هنرمند و آگاهی که قصد حرف زدن داشته، نقش شدهاند، در اینجا اسطورهها تصویر میشوند.
(کلونیهای جدید از سنگ نگارههای باستانی مشهد پایش شد/ ۳۰ دی ۱۴۰۲/پایگاه اطلاع رسانی دولت)
کارشناسان، منطقه «کمرمقبولا» را نیز با ۱۵ هزار سنگنگاره باستانی در محدودهای ۱۲ هکتاری دارای اولویت حفاظت میدانند. وجود نقشهای متعدد شیر نر و ماده نشان از این دارد که در ادوار کهن این دیار زیستگاه این حیوان بوده است. نقش بزکوهی در باستانشناسی به معنای درخواست آب، زایندگی، فراوانی نعمت و محافظت است که نشان میدهد شاید در ادوار کهن این محل جایگاهی مقدس برای اجرای آیینهایی خاص بوده است. این نقوش ساده با دیگر نقوش سنگنگارهای ایران مثل منطقه تیمره در گلپایگان که آنجا هم در معرض تخریب در اثر فعالیتهای معدنکاوی است شباهت دارد.
نبرد نابرابر میراث با معدنکاران
سال ۱۳۹۸، معاون میراث فرهنگی خراسان رضوی در گفتوگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) گفته بود:
داستان مدیریت و ساماندهی منطقه دیزدر با کمرمقبولا قدری متفاوت است. این منطقه هماکنون با فعالیتهای معدنی و برداشت از چند معدن دچار تداخل و مشکل شده است و به همین دلیل درخواست عدم تمدید مجوز برداشت از معادن یادشده به سازمان صنعت، معدن و تجارت ارائه شده است.
(سنگ نگارههای باستانی، ماتمزده از رهاشدگی/ خبرگزاری ج. ا. ۳ مهر ۹۸)
این مقام مسئول مشکل این منطقه را «اخذ مالکیت» آن عنوان کرده بود، آن هم به این دلیل که ظاهراً زمین آن منطقه در تصرف دولت نیست. اما پس از انتشار تصاویری که خبر از صدمه دیدن سنگنگارهها بر اثر ریختن عمدی گازوئیل بر روی آن داشت دادستانی شهرستان بینالود آن معدن را مهر و موم کرد.
پیش از آن، یعنی در سال ۱۳۹۳، رادیو زمانه درباره تخریب این سنگنگارهها گزارشی منتشر کرده بود که خبر از وجود بولدوزرهای سازمان آب و فاضلاب در این منطقه میداد. در این گزارش آمده است:
در فاصله یک متری این سنگنگارهها، سازمان آب و فاضلاب منطقه طرقبه با بولدوزر اقدام به ساخت جادهای خاکی کرده تا بتواند با ساخت یک منبع آب بزرگ (آنطور که کارگرانی که مشغول به کار بودند میگفتند) به ویلاها و باغهای اطراف آبرسانی کند. کارگران سازمان آب و فاضلاب میگویند که با شکایت سازمان میراث فرهنگی یک ماه جلوی کار گرفته شده بود اما دوباره مدتی است که ساخت منبع آب را شروع کردهاند. تخریب بخشهایی از این سنگنگارهها توسط بولدوزر سازمان آب بهوضوح مشهود است.
(تخریب سنگنگارههای تاریخی طرقبه؛ میراث فرهنگی ایران در آستانه نابودی/ رادیو زمانه/ ۱۶ خرداد ۹۳.)
این گزارش از سودجویان محلی و سارقان آثار باستانی نیز یاد کرده است. بنابراین به نظر میرسد موضوع تخریب سنگنگارهها فقط محدود به فعالیتهای معدنکاوی نیست گرچه اصلیترین مسأله است.
معدنی که در آن منطقه مرتب پلمپ و با زد و بندهای حاصل از فساد اداری مجدداً فک پلمپ میشود معدن ارزشمندی هم نیست؛ معدن سنگ لاشه دهنو که به معدن سنگ تزئینی چینی ابری هم معروف است، یکی از کمارزشترین مصالح ساختمانی در معدنی کم بازده است که سنگ آن برای تزیین نما یا کفپوش ساختمانها و ویلاها استفاده میشود. محمود طغرایی، باستانشناس در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا درباره پدیده زمینخواری در این منطقه گفته است:
زمینخواران به هر جا که بخواهند بولدوزرهایشان را روانه میکنند. بسیاری از این نقوش باستانی تنها در همین سالهای اخیر از دست رفته است.
البته از همین رو هم هست که سارقان محلی در ساخت و ساز ویلایشان اقدام به دستبرد این منطقه میکنند. این در حالی است که در مهر ۱۳۹۸، سرپرست معاونت امور معادن و صنایع معدنی سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی گفته بود:
معدن موجود در این منطقه از سال ۱۳۸۰ به مدت ۱۲ سال دارای مجوز بهرهبرداری بود. سپس در سال ۱۳۹۲ با درخواست تمدید پروانه بهرهبرداری به مدت ۱۵ سال دیگر موافقت شد. بنابراین فعالیت این واحد معدنی تا سال ۱۴۰۷ قانونی و بلامانع است.
(خبرگزاری ج. ا/ ۱۳ مهر ۱۳۹۸)
او سپس یادآور شده بود از آنجا که بهرهبرداران حقوق دولت را به دلیل فعالیت خود به حساب خزانه واریز میکنند که ۱۲درصد این مبلغ به ادارات کل منابع طبیعی هر استان پرداخت میشود، طبیعی است که هر استان باید با دریافت این مبلغ نسبت به احیا و بازسازی مناطقی که فعالیتهای معدنی در آنها انجام شده است اقدام نماید. (همان) همانطور که پیداست این مقام مسئول در صنایع معادن به ضعفی ساختاری در تمدید قرارداد معدنی اشاره دارد که از اول نمیبایست اجازه فعالیت معدنکاوی دریافت میکرد. از طرفی سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان بینالود گفته است که مرحله جدید بهرهبرداری از این معدن در سال ۱۳۹۴ آغاز شده. در حالی که سرپرست سازمان معادن به سال ۹۲ اشاره کرده است. بر همین اساس ظاهراً از طریق مکاتبات اداری با سازمان صمت استان، فعالیتهای کارگاه معدنکاوی در سال ۱۳۹۸ تعطیل شده است. بنابراین در حالی سازمان صمت پروژه را به بهرهبردار جدید واگذار کرده که از این ممنوعیت آگاهی داشته. سرپرست معاونت میراث فرهنگی استان میگوید:
بهرهبردار جدید معدن سنگ دهنو بارها در گفتههای خود اعلام کرده که درباره امکان ممنوع شدن کار در این کارگاه، سازمان صمت استان به او هیچ هشداری نداده است.
(۲۵ دی ۱۴۰۰/ باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روزنامه شهرآرا)
در جستوجو درباره سنگنگارههای دیزدر، بیش از هر چیز به اخبار متعدد خبرگزاریها دربارهی پلمپهای متعدد این معدن برمیخوریم. اگر این معدن فعالیت قانونی ندارد چگونه مجوز گرفته است و اگر مجوز آن لغو شده است چگونه ادامه فعالیت میدهد؟ این معدن یکبار سال ۱۳۹۸ با حکم دادستانی پلمپ شده بود و سپس در مرداد سال ۱۴۰۰ دوباره خبر پلمپ شدن معدن در رسانهها بازتاب یافت. این بار رسانهها خبر از حضور نماینده مجلس در آن منطقه دادهاند و دوباره زمزمههای پلمپ و غیرقانونی بودن فعالیت معدن شنیده میشود.
در بهمن سال گذشته، گروههای حامی محیط زیست و میراث فرهنگی شهر طرقبه و مشهد در جلوگیری از تخریب این سنگنگارهها در آن منطقه تجمع کردند. روزنامه خراسان از قول فرماندار طرقبه شاندیز درباره فک پلمپهای پیدرپی این معدن نوشته بود:
در سالهای گذشته مالکان معدن که در نزدیکی سنگ نگارههای باستانی دیزدر قرار دارد مجوزهای لازم را برای استخراج سنگ دریافت کرده بودند و در آن زمان برای بهرهبرداری از معادن نیز به دریافت مجوز از میراث فرهنگی و دیگر سازمانها از جمله منابع طبیعی نیاز نبوده و این موضوع مشکلاتی را ایجاد کرده است و هر زمان، هر سازمانی قصد تعطیلی این معادن را داشته باشد خساراتی به معدندار وارد میشود که او میتواند در برابر این خسارتها ادعاهایی را مطرح کند از طرفی تعداد زیادی از کارگران بیکار میشوند.
در واقع او با رجوع به گذشته به نوعی سلب مسئولیت از خود دامن میزند که ضمن آن پای مشکلات کارگری را هم به میان میکشد در حالی که معدنچیان کارگر اگر طبق قانون کار دارای حق بیمه باشند و حقوقشان رعایت شده باشد پس از تعطیلی معدن و استفاده از حق بیمه بیکاری میتوانند پس از مدتی در جایی دیگر مشغول کار شوند. به میان کشیدن مسائل کارگری در این موضوع نکتهای است که نشان میدهد فرماندار مشغول فرافکنی است. از صحبتهای او چنین برمیآید که پس از هر بار تعطیلی معدن، صاحبان معدن خسارتی را طلب میکنند که گویا معلوم نیست چه کسی باید این خسارت را پرداخت کند. به نظر میرسد با قید نامشخص بودن پرداختکننده خسارت، فرمانداری در نظر دارد خسارت طلبکاری معدن را به میراث فرهنگی محول کند و از این روست که میراث فرهنگی هر بار پس از موفقیت در تعطیلی معدن از خواستهاش عقب مینشیند و معدن دوباره فک پلمپ میشود. او با اعلام این که «در طرقبه شاندیز بیش از ۱۸ هزار سنگ نگاره وجود دارد» که معادنی در پیرامون آنها وجود دارد که مشغول فعالیتاند، اشاره کرده است که معدنکاران حاضر به تعطیلی معادن و یا حفاظت از سنگنگارهها نیستند. بنا به گزارش روزنامه خراسان:
تنها در صورت دریافت مبلغ معادل ارزش معدن حاضر به تعطیلی معادن هستند و تنها راهکار لازم ورود مسئولان در قوه مقننه و مجریه است تا با تغییراتی در قوانین مربوط به معادن زمینههای لازم را برای حفظ این سنگ نگارهها و دیگر آثار تاریخی داشته باشند به این معنا که قانونی وضع شود که محلی برای تأمین خسارت معدنکاران را مشخص کند تا با کشف هر اثر تاریخی در صورت فعالیت معادن بلافاصله فعالیت معدن تعطیل شود.
(روزنامه خراسان/ نجات سنگنگارهها مستلزم تغییر در قانون/محمد بهبودی نیا/ ۲۳/۱۱/۱۴۰۲)
اگر در مورد سنگنگارههای تیمره وعده ناممکنِ ایجاد موزهای محلی برای حفاظت از آن سنگنگارههاست که معلوم نیست چگونه قرار است آنها را جابهجا کنند در اینجا خبر از پرداخت خسارت به معدنکار است.
ابهام در قانون
سرپرست معاونت میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی میگوید: نص صریح قانون معادن که در پروانه بهره بردار این معدن نیز به آن اشاره شده است، پیمانکاران معادن را ملزم میکند تا در صورت روبرو شدن با آثار تاریخی در جریان حفاری، پروژه را تعطیل کنند. اما در ماده ۱۹ قانون معادن که بنا به نظر برخی، ممنوعیت معدنکاوی را در مواجهه با آثار تاریخی بیان میکند چنین چیزی وجود ندارد. ولی نکته مسلم این است که در ایران، معادن همانند جنگل، دریا و مرتع «در زمرهی انفال محسوب میگردد و در هیچ شرایطی مالکیت آن به بهرهبردار انتقال نمییابد.» پرسش این است که اگر فرض کنیم انفال تا حدودی به ملی بودن معادن اشاره دارد همچنان که در مورد میراث فرهنگی نیز، پس چه کسی در اینجا و در تخریب آثار باستانی سود میبرد؟ معدنکاوی که مالکیتی بر معدن ندارد یا دولت که اموال عمومی را در اختیار دارد؟ ربابه آجودانی در پژوهشی مینویسد:
معادن کشور به دلیل نبود قوانین روشن و جامع، چارچوبهای حقوقی پاسخگو، نبود امنیت و عدم صرفه اقتصادی، چالشهای مدیریتی و کمبود ظرفیت، کمتوجهی به فرآوری مواد معدنی، طولانی بودن فرآیند دریافت مجوز برای بهرهبرداری از معادن، نبود استراتژی مشخص، نابودی محیط زیست و منابع طبیعی، اخذ حق انتفاع و حقوق دولتی بیشتر و غیره با ابهامهایی روبرو میباشد که توجه به آنها ضروری است.
(سازوکارهای پیشگیری از بهرهبرداری غیرقانونی از معادن در ایران/ربابه آجودانی/ بابک پورقهرمانی/فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، شماره ۹۳، زمستان ۱۳۹۸)
آیا بهتر نبود سرپرست اداره میراث فرهنگی استان به جای مراجعه به قوانین معادن که نماینده آن هم نیست به قوانینی استناد میکرد که به میراث فرهنگی اشاره دارد تا نشان دهد از قوانین بازدارنده در حمایت از سازمانی که مسئولیت آن را به عهده گرفته است مطلع است؟ در این زمینه میتوان به مواد ۵۵۸ و ۵۶۰ قانون مجازات اسلامی درباره تخریب میراث فرهنگی استناد کرد. قانون ۵۵۸ میگوید:
هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی– تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است یا تزیینات، ملحقات، تاسیسات، اشیاء و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور، که مستقلا نیز واجد حیثیت فرهنگی– تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از یک الی ده سال محکوم میشود.
و ماده ۵۶۰ هم میگوید:
هر کس بدون اجازه از سازمان میراث فرهنگی کشور یا با تخلف از ضوابط مصوب و اعلام شده از سوی سازمان مذکور در حریم آثار فرهنگی – تاریخی مذکور در این ماده مبادرت به عملیاتی نماید که سبب تزلزل بنیان آنها شود، یا در نتیجه آن عملیات به آثار و بناهای مذکور خرابی یا لطمه وارد آید، علاوه بر رفع آثار تخلف و پرداخت خسارت وارده به حبس از یک تا سه سال محکوم میشود.
(قانون مجازات اسلامی/ بخش تعزیرات – مصوب ۱۳۷۵)
به نظر میرسد تا همآوردی قوانینِ این سازمان با آن سازمان به نتیجه برسد، سنگنگارههایی به قدمت تاریخ از دست رفته است که در آن صورت پس از نابودی امکان بازگشت یا بازیافتشان هم وجود ندارد.
نظرها
نظری وجود ندارد.