توسعه شهری در تقابل با میراث فرهنگی: بافت تاریخی سمنان و دامغان
نادر افراسیابی - اکنون بعد از گرکان و سبزوار، بافت تاریخی سمنان و دامغان، در معرض تهدیدات ناشی از بازنگری در حریم حفاظتی قرار دارند. این اقدامها، که با هدف کاهش محدودههای حفاظتی انجام میشوند، نگرانیهای جدی درباره تخریب هویت تاریخی و اجتماعی این مناطق ایجاد کردهاند. کارشناسان هشدار میدهند که عدم توجه به اصول حفاظتی و توسعه بیرویه، نهتنها بناهای تاریخی را نابود میکند، بلکه پیوستگی فرهنگی و اجتماعی ساکنان را نیز تضعیف خواهد کرد.

نمایی از بافت تاریخی سمنان (عکس: خبرگزاری ایسنا)
بافتهای تاریخی شهرهای ایران، بهعنوان گنجینههایی از تاریخ، فرهنگ و معماری، همواره نقش مهمی در حفظ هویت ملی و محلی ایفا کردهاند. در این میان، شهرهای سمنان و دامغان با پیشینهای غنی از دوران باستان تا دورههای سلجوقی، ایلخانی، صفوی و قاجار، از شهرهاییاند که بافتهای تاریخی آنها در معرض تهدید قرار گرفته است.
اخیراً، موضوع بازنگری در حریم این بافتها بهویژه در دولت سیزدهم، با هدف کاهش محدودههای حفاظتی، نگرانیهای جدی را میان کارشناسان میراث فرهنگی و فعالان حوزه شهری ایجاد کرده است.
بافتهای تاریخی سمنان و دامغان: گنجینههای فراموششده
سمنان و دامغان دو شهر تاریخی در استان سمنان هستند که هر یک بهدلیل ویژگیهای منحصر بهفرد خود، جایگاه ویژهای در تاریخ و فرهنگ ایران دارند. بافت تاریخی سمنان با وسعتی بالغ بر ۱۱۷۵ هکتار، شامل هسته مرکزی شهر و باغهای تاریخی است که برخی از آنها به ثبت ملی رسیدهاند. این بافت، یادگاری از دوران مختلف تاریخی است و معماریهای برجستهای از دورههای سلجوقی، ایلخانی، صفوی و قاجار را در خود جای داده است.
مسجد سلطانی سمنان، یکی از مساجد دوره قاجار، در کنار مسجد جامع سمنان قرار دارد که قدمت آن به دورههای غزنوی و تیموری بازمیگردد. تکیه پهنه، فضای شهری مهمی که این دو مسجد را به هم متصل میکند، و تکیه ناسار در قلب بازار سمنان، از دیگر آثار تاریخی این شهر هستند. این بناها نهتنها بخشی از هویت فرهنگی و مذهبی سمنان محسوب میشوند، بلکه به عنوان فضاهای شهری، نقش مهمی در زندگی اجتماعی و مراسم مذهبی ایفا میکنند. حفظ این میراث تاریخی برای نگهداری از فرهنگ و تاریخ سمنان ضروری است.
دامغان نیز، که روزگاری پایتخت اشکانیان و از مهمترین شهرهای دوران پارتی بوده، با آثاری مانند مسجد تاریخانه و تپه حصار، هویتی یگانه دارد. این شهر بهعنوان یکی از قدیمیترین سکونتگاههای بشری در ایران، از نظر تاریخی و فرهنگی اهمیت فراوانی دارد. با این حال، این بافتهای تاریخی اکنون در معرض تهدیداتی قرار گرفتهاند که میتواند هویت آنها را به خطر بیندازد.
بازنگری در حریم بافتهای تاریخی: فرصت یا تهدید؟
در سالهای اخیر، موضوع بازنگری در حریم بافتهای تاریخی شهرهای ایران بهویژه در دولت سیزدهم، با شدت بیشتری مطرح شده است. این بازنگریها که با عنوان «طرح ساماندهی و حفاظت بافت» معرفی میشوند، در ظاهر با هدف تدقیق محدودههای حفاظتی انجام میشوند، اما نگرانیهایی وجود دارد که این اقدامات به کاهش گسترده حریم بافتهای تاریخی منجر شود. هانی رستگاران، مسئول ثبت آثار و بافتهای تاریخی استان سمنان، در این باره هشدار داده است:
اگر بخشی از این بافت تاریخی کاهش یابد، ساختوسازهای جدید سر و شکل بافت را تغییر خواهد داد.
به گفته او، اگرچه برخی مناطق فاقد بنای تاریخی ممکن است از محدوده حریم خارج شوند، اما کاهش گسترده حریم بهویژه در مناطقی که ارزشهای تاریخی دارند، غیرقابل قبول است. این موضوع نهتنها به بافت تاریخی آسیب میزند، بلکه هویت اجتماعی و فرهنگی ساکنان این مناطق را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.

پیامدهای اجتماعی و فرهنگی تخریب بافتهای تاریخی
تخریب بافتهای تاریخی تنها یک آسیب فیزیکی نیست، بلکه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی عمیقی نیز بهدنبال دارد. سمیه اکبری، دکترای معماری و کارشناس ارشد حفاظت از بناهای تاریخی، در این باره میگوید:
پروژههای عمرانی که بدون توجه به بافتهای تاریخی انجام میشوند، نهتنها بناهای تاریخی را تخریب میکنند، بلکه باعث تغییرات اساسی در ماهیت محلهها و آسیب به هویت اجتماعی ساکنان میشوند.
به گفته اکبری، این تغییرات میتوانند منجر به از دست رفتن پیوستگی تاریخی و معنوی محلهها شوند و زمینهساز ناآرامیهای اجتماعی و اقتصادی گردند. برای مثال، در شهرهایی مانند تهران و اصفهان، پروژههای بلندمرتبهسازی در نزدیکی بافتهای تاریخی، نهتنها منظر تاریخی این نواحی را از بین بردهاند، بلکه فضای فرهنگی و اجتماعی آنها را نیز تغییر دادهاند.
تجربههای ناموفق در دیگر شهرهای تاریخی
متأسفانه، تجربههای ناموفق در دیگر شهرهای تاریخی ایران نشان میدهد که بازنگری در حریم بافتهای تاریخی میتواند به تخریب گسترده این بافتها منجر شود. برای مثال، در گرگان، بافت تاریخی این شهر به مساحت چندین هکتار کوچک شده است. همچنین، زمزمههایی درباره کوچکشدن بافت تاریخی اصفهان و کرمان به گوش میرسد. این روند که زیر عنوان «بازنگری در حرایم» انجام میشود، نگرانیها را درباره آینده بافتهای تاریخی ایران افزایش داده است.
آسیب به هویت اجتماعی مردم بهویژه در مناطقی که سالهاست بهعنوان بخشی از تاریخ این شهرها شناخته شدهاند، تأثیرات منفی عمیقی در روابط اجتماعی و احساس تعلق به شهر خواهد داشت. این امر نهتنها باعث کاهش کیفیت زندگی در این مناطق میشود بلکه بهطورکلی منجر به بیثباتی اجتماعی میشود. سمیه اکبری، کارشناس ارشد حفاظت از بناهای تاریخی، درباره وضعیت بافتهای تاریخی کشور میگوید:
یکی از مهمترین مسائلی که در پروژههای عمرانی ایران نادیده گرفته میشود، عدم توجه به بافتهای تاریخی و اصول مرمت است. پروژههای بزرگ و بیرویهای که بدون مشاوره با کارشناسان میراث فرهنگی شروع میشوند، نهتنها بهطور فیزیکی بناهای تاریخی را تخریب میکنند بلکه باعث ایجاد تغییرات اساسی در ماهیت این محلهها و آسیب به هویت اجتماعی ساکنان آنها میشوند. برای مثال، در تهران، اصفهان و … شاهد آن بودیم که پروژههای بلندمرتبهسازی در نزدیکی بافتهای تاریخی بدون توجه به ضوابط حفاظتی انجام شد. این ساختوسازها علاوهبر تخریب بنای اصلی، باعث شدهاند منظر تاریخی این نواحی از بین برود و فضای فرهنگی و اجتماعی آنها تغییر کند.
به گفته این کارشناس تخریب بافتها و بناهای تاریخی قبل از هرچیز پیوستگی تاریخی و معنوی محلههای تاریخی را از بین میبرد.
راهکارهای پیشرو
برای جلوگیری از تخریب بافتهای تاریخی، نیاز به تدوین قوانین دقیق و نظارت مستمر بر پروژههای عمرانی است. سمیه اکبری تأکید میکند:
هر پروژه عمرانی قبل از اجرا باید با مشاوره کارشناسان میراث فرهنگی ارزیابی شود. همچنین، نظارت مستمری از سوی سازمانهای مرتبط برای حفظ بافتهای تاریخی در هنگام اجرای پروژهها ضروری است.
علیاصغر عظیمی، استاد دانشگاه و کارشناس توسعه پایدار، نیز معتقد است:
توسعه شهری باید با دقت و براساس اصول جامعهشناختی و فرهنگی انجام شود تا همزمان با ایجاد فضاهای جدید، هویت تاریخی و فرهنگی این مناطق نیز حفظ شود.
به باور او، آسیب به هویت اجتماعی مردم بهویژه در مناطقی که سالهاست بهعنوان بخشی از تاریخ این شهرها شناخته شدهاند، تأثیرات منفی عمیقی در روابط اجتماعی و احساس تعلق به شهر خواهد داشت.
عظیمی راهکاری هم پیشنهاد میدهد:
برای مقابله با آسیبهای اجتماعی، باید سیاستهای دقیقی در زمینه حفظ هویت محلهها و بناهای تاریخی تدوین شود. همچنین، باید توسعه شهری بادقت و براساس اصول جامعهشناختی و فرهنگی انجام شود تا همزمان با ایجاد فضاهای جدید، هویت تاریخی و فرهنگی این مناطق نیز حفظ شود.
جمعبندی:

بافتهای تاریخی شهرهایی مانند گرگان، اصفهان، تهران، شیراز، سمنان و دامغان، بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی ایران، نیازمند توجه و حفاظت ویژه هستند. بازنگری در حریم این بافتها، اگرچه ممکن است در برخی موارد ضروری به نظر برسد، اما باید با دقت و مشورت کارشناسان میراث فرهنگی انجام شود تا از تخریب این گنجینههای تاریخی جلوگیری شود. در غیر اینصورت، نهتنها بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران از بین خواهد رفت، بلکه هویت اجتماعی و فرهنگی ساکنان این مناطق نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. حفظ بافتهای تاریخی، تنها یک مسئله میراثی نیست، بلکه مسئلهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که نیازمند عزم ملی و مشارکت همهجانبه است.
نظرها
نظری وجود ندارد.