قالیبافی در روزگار تحریم و تورم و اقبال به فرش ماشینی
فروغ شمسآبادی ــ یکی از پایههای صادرات غیرنفتی ایران فرش است. قالیبافی تا پیش از این به شکل استادـشاگردی به نسلهای بعدی منتقل میشد اما از سه دهه پیش تاکنون در دانشگاه هنر این رشته راهاندازی شده. وضعیت اقتصادی و معیشتی کارشناسان فرش را در گفتوگو با برخی از فارغالتحصیلان این رشته بررسی کردهایم.
در سالهای دهه ۱۳۷۰ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در برخی از دانشکدهها و دانشگاههای هنر رشته کارشناسی فرش را راهاندازی کرد. مهمترین این مراکز دانشگاه هنر تهران، دانشگاه باهنر کرمان، دانشگاه هنر شیراز، دانشکده هنر کاشان، دانشکده هنر یزد، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، دانشگاه هنر اصفهان و برخی دانشکدههای غیرانتفاعی است؛ در این رشته، دانشجو درباره تاریخچه فرش، جامعهشناسی فرش، انواع بافت، ابزار بافت، طراحی، رنگ و الیاف فرش اطلاعات لازم را به دست میآورد. رشته کارشناسی فرش دارای پنج گرایش مرمت و تکمیل، طراحی، رنگرزی، بافت و سایر زیراندازها است. بهطور کل، میتوان گفت بخش بزرگی از دانشآموختگان فرش در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، هرگز در رشته خودشان جذب بازار کار نمیشوند.
یکی از فارغالتحصیلان این رشته که به رغم همه دشواریها توانسته از موانع عبور کند و به بازار کار راه بیابد مصطفی کریمزاده (متولد ۱۳۶۹-مشهد) است. کریمزاده فارغالتحصیل مقطع کارشناسی فرش از دانشگاه هنر تهران و کارشناسی ارشد مرمت آثار تاریخی و فرهنگی از دانشگاه هنر اصفهان است. او در شرکت صنعتآفرینان امداد (فعالیت در حوزه بازرگانی، بازاریابی و فروش محصولات کارآفرینان در زمینه فرش دستباف و صنایعدستی) از سال ۱۳۹۵ تاکنون در سمتهای کارشناس ارشد ارزیابی و بازرگانی، کارشناس امور نمایشگاهی، مدیر امور شعب و نمایندگیها و کارشناس ارشد بازرگانی و مدیر شعبه مرکزی شرکت مشغول به کار بوده است. کریمزاده اشتغال برای دانشجوی رشته فرش را پیچیده و دشوار میداند و در مصاحبه با ما میگوید:
از آنجایی که مسیر اشتغال بهطورکلی در کشور ما مسیری پیچیده و عموماً دشوار است، رسیدن به زمانبندی مشخص برای شغل مختص به فرش هم بسیار سخت است و به تواناییهای فردی شخص (فارغ از روابط و ضوابط خارج از عرف حاکم در جامعه) بسیار وابسته است و میتواند از دوره دانشجویی آغاز و پس از آن در دوره فارغالتحصیلی تثبیت شود. بنا بر تجربه شخصی برای من، در دوره تحصیلات تکمیلی مقطع ارشد این مسیر ایجاد شد و البته فعالیتهای جنبی و خارج از دانشگاه من در دوران تحصیل مقاطع مختلف کارشناسی و ارشد در یافتنِ این مسیر تأثیرگذار بود. بهطورکلی دانشجوی فعالی در آن دوران بودم و معتقدم همان فعالیتهای جنبی و فوق برنامه به من در یافتن مسیری برای ماندن در این رشته کمک کرد، نه الزاماً واحدهای درسی.
این فارغالتحصیل، دانشگاه را ضامن ایجاد شغل برای فرد نمیداند و میگوید:
این مورد در حیطه وظایف سایر دستگاهها و خود شخص است، اما حداقل وظیفه دانشگاه علاوه بر تعلیم دانشجو که آنهم بهدرستی رخ نمیدهد نشان دادن راه و مسیر رسیدن به شغل است که کاملا مهجور مانده و توجهی به آن نمیشود، البته که فکر میکنم دانشگاه این مورد را نیز جزء وظایف خود نمیداند. برای همین دانشجویان پس از فارغالتحصیلی نیز همچنان سردرگم و بلاتکلیف هستند.
درآمدزایی و اشتغال
کریمزاده، با توجه به رویکرد نظام حاکم به مسائل فرهنگی و هنری، بهطورکلی زمینههای کاری در کلیه رشتههای فرهنگی و هنری را نزدیک به صفر میداند و میگوید:
بهجز چند نهاد دولتی و نیمهدولتی که عبارتاند از وزارت صمت و زیرمجموعههای تابعه استانی، مرکز ملی فرش، تا حدودی هم میراث فرهنگی عملا کارشناسان فرش امکان ورود به بازار کار را ندارند. هرچه هست ایجاد فرصتهای شخصی است که در همکاری با برخی تولیدکنندگان و برندهای خصوصی ایجاد میشود و گاهی هم فعالیتهایی که معدود فارغالتحصیلان به خاطر تولید محصول و کارآفرینیهای شخصی انجام میدهند. البته این موضوع نیز کاملا وابسته به شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم در جامعه است که چالشهای زیادی را در این مسیر برای فرد ایجاد میکند.
پیش از این مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای فرش دستباف در اردیبهشت سال گذشته گفته بود حوزه فرش و صنایع دستی یکی از رشته های درآمدزا در بحث مشاغل خانگیست. بنا به ادعای عبدالله بهرامی «با توجه به ارزشافزوده این بخش، فارغ التحصیلان و جوانان جویای کار میتوانند از این ظرفیت استفاده و با کمترین هزینه برای خود اشتغالزایی و درآمدزایی کنند.»
مبنای این ادعاها سیاستهای کلی اقتصادی بر پایه «اقتصاد مقاومتی» مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی و با تأکید بر صنایع دستی و دامداریست که با واقعیتها در بازار جور درنمیآید. در همین راستا مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای فرش دستباف ادعا کرده بود که «در بخش مشاغل خانگی حدود ۳۶۰ رشته در حوزه صنایع دستی و فرش» داریم که «با مبالغ بسیار کم و فضای کوچک می توان تولید ثروت و درآمد و اشتغال کرد.»
کریمزاده، این فارغالتحصیل کارشناسی فرش، در پاسخ به این پرسش که به صورت شخصی، چطور میتوان از طریق این شغل درآمدزایی کرد، میگوید:
از نظر من بهصورت شخصی برای یک فارغالتحصیل فرش در شرایط کنونی دو مسیر پیش رو است: اول فعالیت در حوزه تولید و بازاریابی و فروش فرش بهصورت کاملا تجاری که البته نیازمند پشتوانه مادی و معنوی و ارتباطات وسیع در سطح بازار است و برای یک فارغالتحصیل این رشته بسیار هم سخت است. و دوم تولید محصولات خلاقانه و خاص به پشتوانه تحصیل در این رشته و حضور در فضای آکادمیک و هنری که با نبوغ خود و سلیقهیابی نیازهای دنیای معاصر میتواند آثاری متمایز از آنچه هست خلق و روانه بازار کند؛ یعنی تولید محصولات خاص و باکیفیت و بهصورت محدود که از نظر من مسیر دوم مسیری هموارتر برای دانشجویان و فارغالتحصیلان است. خود من نیز در کنار کار، در مجموعهای که هستم فعالیت در مسیر دوم را نیز تا حدودی پیش میبرم.
فرش از جمله رشتههای هنری است که علیرغم قدمت دیرینه آن در ایران و درصد بزرگی از سهمِ بازارهای ایران و جهان، زمینه اشتغال برای فارغالتحصیلان آن به سختی و دشواری است.
کریمزاده میگوید:
طبق بازخورد کلی که طی سالیان گذشته از میان جامعه و فارغالتحصیلان گرفتهام و قطعاً در این مسیر استثنائات و فارغالتحصیلان موفق هم وجود دارد، اما قطعاً نسبت به حجم فارغالتحصیلان که هرساله اضافه میشوند، عدد رضایتبخشی نیست. زمینه فعالیت در این رشته بسیار محدود و بسیار سخت است و بعید میدانم فارغالتحصیلان موفق از زمان ایجاد این رشته در دانشگاهها تاکنون تعداد قابلتوجهی باشند و اندکشمارند. قطعا میزان درآمد پاسخگوی نیازهای فردی بسیاری از شاغلان در ردههای میانی شغلی، چه شرکتهای خصوصی و دولتی نیست. البته من بهعنوان یک فارغالتحصیل و فعال در حوزه مرتبط اگر واقعبینانه نگاه کنم از شرایط خود راضیام، اما میدانم که برای بسیاری این شرایط مهیا نشده و نمیشود. به عنوان مثال، زمینه اشتغال برای یک فارغالتحصیل طراح فرش، در شرکتهای طراحی و خصوصاً فرش ماشینی است که تا جایی که اطلاع دارم درصد بسیاری از افرادی که جذب میشوند بیشتر نقش اپراتور دارند تا طراح و عموماً نقشههای تعریفشده و مشخص طبق سفارش را اصلاح میکنند.
تحریم و تورم
کاوه نویدی (متولد ۱۳۶۲) کارشناس فرش با گرایش طراحی از دانشگاه هنر اصفهان دارد. او علاوه بر طراحی فرش در بازار آزاد، عضو هیاتعلمی دانشگاه باهنر کرمان نیز هست. این استاد دانشگاه، شرایط شاغلشدن برای طراح فرش را مثل اکثر رشتههای هنر «ساده» نمیداند و با ذکرِ نمونههای زمینههای کاری رشته فرش از طراحی (فرش، ترمه، پارچه و برای صنایعدستی)، تولید و فروش (فرش و چرخه مواد اولیه)، رنگرزی و مرمت گرفته تا تدریس (آموزشگاه با لیسانس و دانشگاه با ارشد و بالاتر)، میگوید:
رشته فرش چندان استخدام دولتی ندارد، بهجز موارد معدودی آموزشوپرورش، بخش فرش کمیته امداد، بخش فرش اتاق بازرگانی و اداره صنایعدستی و در صورت تحصیلات عالیه مراکز دانشگاهی؛ بنابراین بیشتر باید به بازار آزاد توجه کرد، که شرایط بازار آزاد هم این سالهای تحریم و تورم، چندان مناسب نیست.
در این سالها که تورم بالای پنجاه درصد است و هیچ چشماندازی برای فارغالتحصیلان رشتههای خاص هنری، به ویژه طراحی فرش دیده نمیشود، نویدی وضعیت معیشت فارغالتحصیلان این رشته را با این پسزمینه ناروشن، بسته به میزانِ «علاقه، پشتکار، صبوری، هوش و ذکاوت در بازاریابی، فن بیان، محل زندگی و جمعیت آن و شانس» میداند، که اگر به گمان او اینها نباشد دانشآموخته قالیبافی چشمانداز هیچ موفقیتی را در پیش روی خود نخواهد داشت.
او میگوید:
برای من که حقوق ماهیانه دانشگاه را دارم، طراحی فرش دستباف را سرلوحه کار خود قرار دادهام و وضعیت بهتری دارم، اما این شانس یا امکان برای همه میشر نیست، و عملا چیزی که با آن مواجه هستیم این است که اکثر فارغالتحصیلان طراحی، جذب فرش ماشینی میشوند.
یاسین بیگی (متولد ۱۳۶۳) فارغالتحصیل کارشناسی فرش از دانشگاه هنر اصفهان نیز بر همین موضوع تاکید میکند. این طراح فرش هفتهشت سالی است که در این زمینه در شهر یزد فعالیت دارد. بیگی که خود یک آتلیه خانگی دارد و از این طریق با شرکتهای فرش کار میکند، میگوید:
در زمینه فرش و طراحی، واقعا هیچکس از شما مدرک دانشگاهی نمیخواهد. همه به قدرتِ کار شما نگاه میکنند. شاید باورتان نشود، من بعد از این همه سال فارغالتحصیلی، هنوز مدرک دانشگاهیام را نرفتم بگیرم، چون اصلا نیازی به آن نیست. چرا؟ چون اگر کار شما قوی باشد، شما میتوانید وارد بازار کار شوید. البته این برای همه صدق نمیکند. این روزها همه توقع دارند بعد از دانشگاه حتما مشغول کار شوند و این در این شرایط، اصلا امکانش نیست، رقابت بسیار شدید است و هرکس کارش خوب نباشد خیلی راحت حذف میشود، به ویژه در حوزه طراحی فرش، که کار سختتر هم هست.
روزگاری بیش از نیمی از بازار فرش در جهان دست ایران بود، اما امروزه به نظر این انحصار شکسته شده و کشورهای دیگر بازار را به دست گرفتهاند. از این زاویه و در وضعیت فعلی تحریم و تورم، به اعتقاد این طراح فرش، فرش دستبافت ایران تقریبا مُرده است و امیدی به آن نیست و مقدار کارهایی هم که فارغالتحصیلان فرش انجام میدهند، اکثرا در زمینه فرش ماشینی است. بیگی میگوید:
بهتر است از همان اول به فارغالتحصیلان فرش بگویند که برای ورود به این صنعت تعصبی نداشته باشند. راستش فارغالتحصیلان دوره ما خیلی به فرش دستبافت متعصب بودند و همین باعث میشد خیلی از کارهای فرش ماشینی دست طراحان ضعیفتر بیفتد.
نظرها
نظری وجود ندارد.