ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

همه آن کودکان بلوچ -قتل حکومتی امید سارانی

امید سارانی، کودک سیزده ساله بلوچ یکی از ۱۲ کودکی بود که با گلوله مأموران جمهوری اسلامی در جمعه خونین زاهدان کشته شد. گلوله به سینه او اصابت کرده بود. روایتی از این قتل با اجرای زهرا پورعزیزی را می‌شنوید.

تا یازدهم آذر ۱۴۰۱ در جریان قیام ژینا بیش از ۷۰ کودک دو تا هفده ساله به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شدند. نشریه ادبی بانگ در چارچوب یک کار کارگاهی در تلاش است زندگی و محیط زیست اجتماعی و چگونگی قتل جانباختگان کودک در قیام را با ابزارهایی که ادبیات خلاق در اختیار نویسندگان قرار می‌دهد و با توجه به مستندات موجود و گاه در گفت‌وگو با خانواده‌های جانباختگان بارآفرینی کند. رادیو زمانه از این پروژه حمایت می‌کند.

در اعتراض به قتل مهسا امینی و تجاوز به دختر پانزده ساله‌ی بلوچ توسط فرمانده‌ انتظامی‌ چابهار، جمعه ۸ مهرماه ۱۴۰۱ تظاهراتی در زاهدان برپا شد. گروهی به سوی کلانتری‌ ۱۶ زاهدان حرکت کردند. مأموران یگان ویژه به سوی اعتراض‌کنندگان شلیک کردند. لباس‌شخصی‌هایی که بالای ساختمان‌های اطراف نمازگاه زاهدان مستقر شده‌ بودند نیز شروع به شلیک به سمت نمازگزاران کردند.

امید سارانی، کودک سیزده ساله بلوچ بود که در آن روز با گلوله ماموران حکومتی کشته شد. داستان او را با اجرای زهرا پورعزیزی می‌شنوید:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در جمعه خونین زاهدان بیش از ۱۰۰ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدند. ۱۲ تن از کشته‌شدگان کودک بودند: میرشکار که فقط دو سال داشت و نام او نامشخص و فاقد شناسنامه است، خردسال‌ترین این کودکان بود. کودکان بلوچ برخلاف بسیاری از سایر کودکان مانند کیان پیرفلک یا نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیل‌زاده، گمنام‌اند. از زیست خانوادگی بسیاری از آنان هیچ نمی‌دانیم. مثل این است که حتی آن‌ها در مرگ هم از حقوق یکسان برخوردار نیستند. «پرواز همه آن فاخته‌ها در آسمان شیرآباد» نوشته حسین نوش‌آذر  مبتنی است بر اتوپیا (آرمان‌شهر) در برابر دیستوپیا (ویران شهر)ی که جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱ خونین شد. در این روایت مثل این است که زمان در لحظه وقوع قتل منجمد شده است. بهروز شیدا، پژوهشگر و منتقد ادبی می‌نویسد:

امید سارانی شوقی است که پیش از آن‌که مقصود بیابد، زیر دندان مرارت‌تباران جویده می‌شود؛ مرادجویی که به شلیک نامرادی‌خوانان جان می‌دهد.

این روایت می‌خواهد بیانگر این معنا باشد.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.