شعر زمانه
شهین منصوری ارانی: بگو زنی بیاید با آوازهایش
شهین منصوری ارانی در شعر حاضر با زبانی شاعرانه و تصویرپردازیهای عمیق، احساسات پیچیدهای مانند تنهایی، جستوجو، حسرت و آرزوی رهایی را بیان میکند. شعر او بیانگر حالات درونی و جستوجوی معنایی عمیق در زندگی است.
شدهام پر از صدای گرفته
بگو زنی بیاید با آوازهایش
بیفتد در بلندگوی نیفتادن
تکرار شود
با سوزنی سرکش
چیزی شبیه چراغی در مه
شدهام پر از صدای کرنا
فرشتهای که معجزه میکند
زمزمهی بال زدنش
و پیاده نمیشود از سهماش
زیر ملافهای بی گل
شدهام هفت دایرهی آزاد درهم
که نمیتواند عبور کند از خود
بگو زنی بیفتد از شاخهی انگور
تعطیل کند تاکستان را
روی دیواری که کوتاه نیاید نگاهش
به عکسهای سیاهوسفید زنانقاجار
شدهام سراپا ناکافی
اینجا اول ماه است
هلال تکه تکه به دنیا میآید
و ما تکه تکه
ذره میشویم
با چالههای زمینی
راه میرویم
با انگشتهای بیاشاره
و شصتهای ایستاده
شدهام سراسر ممنوع
بگو زنی باسیب نخورده حوا بیاید
گیسوانش زیر مهتاب باز
وگل از گل بشکفد
شدهام نامعلوم
بگو زنی بیاید که کنار نیاید با خودش
از پشت استخوانی
رگ به رگ شده
تکهای سواره و تکهای پیاده
و فکر کند به زنی که …..
بگو زنی با موهایش بیاید
که پریشان نباشد
نظرها
نظری وجود ندارد.