ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

دیدگاه

دیپلماسی جدیدترین جبهه در جنگ روسیه و اوکراین است

برگردان به فارسی: شریف‌زاده - آزاد

با فشار ایالات متحده تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ برای «صلح»، ممکن است تا تابستان امسال و زمانی که ارسال تسلیحات مورد تائید کنگره برای اوکراین تمام شود، وضعیت وخیم به اوج خود برسد و به‌ جای آوردن صلح، توقف ارسال اسلحه ایالات متحده به اوکراین در واقع می‌تواند سبب تشدید جنگ شود.

دیدگاه

جنگ میان روسیه و اوکراین بدون وقفه ادامه دارد. هیچ‌یک از طرفین در موقعیتی نیستند که بتوانند از طریق نیروی نظامی به اهداف اعلام‌شده خود دست یابند. با این حال، اکنون فعالیت دیپلماتیک قابل‌توجهی در شرف انجام است.

اوکراین با پیشنهاد ایالات متحده برای آتش‌بس ۳۰ روزه موافقت کرده است؛ موضوعی که می‌تواند روابط این کشور با دولت دونالد ترامپ را تا حد زیادی ترمیم کند؛ روابطی که در جریان درگیری ۲۸ فوریه در دفتر بیضی میان ترامپ و رئیس‌جمهور زلنسکی از هم گسیخته شده بود.

روسیه این پیشنهاد آتش‌بس را رد کرد و در عوض، پیشنهاد ممنوعیت حمله به زیرساخت‌های انرژی را مطرح نمود (هرچند خود نیز آن را رعایت نکرد). با این‌ حال، هر دو طرف آمادگی خود را برای پذیرش آتش‌بس در دریای سیاه اعلام کرده‌اند. هرچند، با توجه به اینکه روسیه تحقق آن را به کاهش تحریم‌ها گره زده است، مشخص نیست چنین آتش‌بس محدودی چه زمانی آغاز خواهد شد؛ چه برسد به اینکه چه حوزه‌هایی را در بر می‌گیرد.

چنین گام‌های جزئی، در صورت اجرا، می‌تواند نقطه شروعی برای چیزی مهم‌تر باشد. با این‌ حال، احتمال دارد این گام‌ها به یک توافق صلح جامع منتهی نشوند. روسیه ممکن است جنگ را ادامه دهد، حتی اگر دریای سیاه صحنه‌ای فعال برای نبرد نباشد.

بزرگ‌ترین سؤال همچنان درباره سیاست ایالات متحده در این‌باره باقی‌ است. دولت ترامپ از ترکیبی از فشار و مشوق‌ها برای متقاعد کردن دو طرف به توقف جنگ بهره گرفته است. اما رویکرد آن بیشتر در جهت ارائه امتیاز به روسیه و هم‌زمان، اعمال فشار شدید بر اوکراین بوده است.

به‌بیان روشن‌تر، شاید مناسب‌تر باشد که به روسیه مشوق‌هایی مشخص ارائه شود. این مشوق‌ها می‌تواند شامل از سرگیری تماس‌ها در سطوح عالی، بازگشایی سفارتخانه‌ها، حمایت از کاهش محدود تحریم‌ها در صورت تحقق برخی شرایط مشخص، و اجازه دادن به روسیه برای حفظ برخی اهداف بلندمدت خود در قبال اوکراین باشد.

آنچه قابل‌قبول نیست، پذیرش مواضع ناتمام روسیه است؛ مانند ادعاهای این کشور درباره کریمه، دونتسک، لوهانسک، خرسون و یا زاپوریژیا، بر اساس همه‌پرسی‌های غیرقانونی برگزار شده توسط نیروهای اشغال‌گر روس. این مسائل برای نماینده ترامپ در کرملین، استیو ویتکف، که بساز و بفروش املاک بوده و اخیراً به دیپلمات تبدیل شده، تنها وظیفه‌ای برای توصیف موضع روسیه است. اما اینکه آیا او این مواضع را به‌عنوان نظر خود خواهد پذیرفت یا نه، موضوعی متفاوت است.

در سطحی گسترده‌تر، نیازی به مطرح کردن ملاحظات مربوط به وضعیت نهایی در این مقطع نیست. هدف فعلی باید دستیابی به یک توافق آتش‌بس نامحدود باشد، نه معاهده‌ای دائمی برای صلح. در این زمینه، جاه‌طلبی بیش از اندازه می‌تواند به ضرر امکان‌پذیری توافق تمام شود.

برای رسیدن به توقف خصومت‌ها، توافق باید تا حد امکان شفاف و ساده باشد. تنها دو عنصر برای یک آتش‌بس پایدار ضروری هستند: توقف کامل درگیری‌ها و جداسازی نیروها. در حالت ایده‌آل، اعزام نیروی حافظ صلح بین طرفین نیز می‌تواند سودمند باشد.

سایر مسائل، از جمله تعیین سرنوشت سرزمین‌ها و جمعیت‌ها، باید به مذاکرات مربوط به وضعیت نهایی موکول شود. در حال حاضر، هر دو طرف باید بتوانند از طریق قدرت‌های ثالث، تسلیحات یا کمک‌های امنیتی دریافت کنند. بااین‌حال، هیچ اقدامی نباید مانع تحقق آتش‌بس شود. روسیه باید مجاز باشد نیروهای کره شمالی را در خاک خود حفظ کند و اوکراین نیز می‌تواند نیروهایی از کشورهای اروپایی دعوت کند.

آنچه ضروری است، تداوم حمایت نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده از اوکراین است. این حمایت، تنها راه متقاعد کردن ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، به این نکته است که تأخیر بیشتر به نفع او نخواهد بود. اوکراین باید قادر باشد در صورت نقض توافق آتش‌بس، از خود در برابر تهاجم مجدد روسیه دفاع کند. البته، این حمایت نباید نامحدود باشد: کمک‌های ایالات متحده در سه سال گذشته به‌طور میانگین حدود ۴۰ میلیارد دلار در سال بوده‌اند – سطحی که احتمالاً برای سال‌های آینده نیز کافی خواهد بود.

هدف باید این باشد که اوکراین به آنچه برای بازدارندگی و دفاع در برابر تجاوز روسیه نیاز دارد، دست یابد؛ نه برای آزادسازی تمامی سرزمین‌های خود. باید تأکید کرد که ادعای ویتکف مبنی بر نبود نگرانی از تهاجم مجدد روسیه، ادعایی جدی نیست. این جنگ، دومین تهاجم روسیه به اوکراین از سال ۲۰۱۴ است؛ زمانی که کریمه را به‌طور غیرقانونی به خاک خود ضمیمه کرد. با در نظر گرفتن نیات پوتین، آنچه اهمیت دارد، توانایی‌هاست.

شرایط ممکن است تا تابستان به اوج برسد، زمانی که ارسال تسلیحات مورد تأیید کنگره آمریکا برای اوکراین پایان می‌یابد. دولت ترامپ باید درباره پیوند میان روابط امنیتی با اوکراین و دیپلماسی ایالات متحده تصمیم‌گیری کند (در صورتی‌که تاکنون این تصمیم را نگرفته باشد).

در حالی که تلاش می‌کنیم مسیر انتخابی دولت را درک کنیم، تجربه توافق فوریه ۲۰۲۰ میان دولت اول ترامپ و طالبان باید ما را به تفکر وادارد. آن توافق، با نادیده گرفتن شرکای افغان ایالات متحده و از طریق مذاکرات مستقیم با طالبان صورت گرفت و راه را برای تسلط سریع آن گروه بر افغانستان ظرف کمتر از دو سال هموار کرد. تنها می‌توان امیدوار بود که بهایی که رئیس‌جمهور جو بایدن در داخل و خارج از کشور برای اجرای توافق ترامپ پرداخت، باعث شود ترامپ پیش از رها کردن اوکراین به سرنوشتی مشابه، دوباره بیندیشد.

ترامپ باید توجه داشته باشد که ترک کردن اوکراین به معنای رسیدن به صلح نخواهد بود. زلنسکی که اکنون بیش از هر زمان دیگری در کشور خود محبوب است (تا حد زیادی به دلیل همان جلسه جنجالی در دفتر بیضی)، احتمالاً هیچ آتش‌بس یا معاهده صلحی را نخواهد پذیرفت مگر آن‌که منافع اصلی اوکراین حفظ شده باشد. این کشور می‌تواند سال‌ها با تکیه بر تسلیحات تولید داخل و وارداتی از اروپا و آسیا بجنگد – و در صورت عدم وجود محدودیت‌هایی از سوی ایالات متحده برای دریافت کمک، حتی ممکن است در انتخاب اهداف نظامی در خاک روسیه، رویکرد تهاجمی‌تری اتخاذ کند.

در عین حال، روسیه به‌احتمال‌ زیاد جدایی ایالات متحده از اوکراین را فرصتی برای اعمال فشار بیشتر یا حتی تشدید نظامی خواهد دید. قطع کمک‌ها و همکاری نظامی ایالات متحده با اوکراین، به‌جای آنکه به صلح منجر شود، در عمل می‌تواند موجب تشدید جنگ گردد.

خطرها بسیار بالاست، نه فقط برای اوکراین. آنچه در قبال روسیه روی می‌دهد، تأثیر عمیقی بر آینده اروپا خواهد داشت؛ بر اینکه آیا چین به زور علیه تایوان اقدام خواهد کرد یا خیر، کره شمالی در قبال کره جنوبی چه خواهد کرد، و اینکه ایالات متحده چگونه توسط دوستان و دشمنانش در سراسر جهان دیده خواهد شد.

متن اصلی این مطلب در ۳۱ مارس ۲۰۲۵ در Project Syndicate منتشر شده است.

درباره نویسنده:

  • ریچارد هاس (Richard Haass)، رئیس بازنشسته شورای روابط خارجی، مشاور ارشد در Centerview Prtners، و محقق برجسته دانشگاه در دانشگاه نیوارک، رئیس پیشین برنامه‌ریزی سیاسی برای وزارت امور خارجه ایالات متحده (۲۰۰۱-۲۰۰۳)، نماینده ویژه رئیس جمهور جورج دبیلیو بوش برای ایرلند شمالی و هماهنگ کننده برای آینده افغانستان. او همچنین نویسنده کتاب The Bill of Duty: The Ten Habits of Good Citizens (Penguin Press، 2023) و خبرنامه هفتگی Substack Home & Away است.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.