دیدگاه
راستیآزمایی: برنامهی هستهای و مذاکرهی مستقیم با آمریکا
محمدرضا نیکفر − ترامپ: «فکر میکنم ایران خواهان گفتوگوی مستقیم باشد.» آیا خامنهای حاضر به گفتوگوی مستقیم با یک پرسشگر مستقل از میان مردم ایران هم هست؟ آیا حاضر است دربارهی برنامهی «غنیسازی» که حاصل آن «فقیرسازی» کشور است، توضیح دهد؟

ایران، آمریکا و برنامه هستهای ـ عکس از Shutterstock

خامنهای نامهای را که ترامپ به او نوشته، علنی نکرد. مردم را نااهل میداند. نگران آن است که با انتشار نامه، همگان او را در قالب یک حاکم در خیل دیگر حاکمان ببینند، نه به صورت یک مقام قدسی، نه به صورت «ولی امر مسلمین». و نگران آن است که ریز مسائلی برملا شود که ترامپ مقرر کرده دربارهی آنها مذاکره شود. اگر موضوع مستقیماً برملا شود، بحث مشخصتری در جامعه درمیگیرد؛ مردم هم به نوعی نظر میدهند. در این حال احتمال میرود قضیه به «بازی بزرگان» محدود نماند.
مذاکرهی مستقیم؟
گفتند مذاکره نمیکنند؛ سپس گفتند غیرمستقیم مذاکره میکنند. و اکنون دونالد ترامپ فاش کرده که تهران پیغام داده که حاضر به مذاکرهی مستقیم هستند. همه چیز را پنهان میکنند. مردم از زبان مقامات آمریکا و اسرائیل میشنوند، پشت صحنه چه میگذرد.
پذیرش مذاکره، در هر شکلش، شکست آشکار رژیم است. اینکه دست از امتناع کشیدهاند و به مذاکره رو آوردهاند تا آمریکا و اسرائیل را از دست زدن به حملهی نظامی بازدارند، خوشحالکننده است. جشن باید گرفت، اگر خطر جنگ رفع شود، و در آن جشن به ریش شیوخ خندید. اما فراموش نکنیم که اصل قضیه به درگیری یک قدرت سلطهطلب قویپنجه با یک سلطان متوهم برمیگردد، سلطانی ضعیفکُش که اینک در موضع ضعف قرار گرفته است.
چه کسی حق پرسوجو در بارهی برنامهی هستهای را دارد؟
معضل برنامهی هستهای دولت ولایی دو سویه دارد: غنیسازی اورانیوم به میزانی ناموجّه، و ظنّ ساختن بمب اتمی. بنابر گزارش خود سازمانهای اطلاعاتی آمریکا رژیم ایران اکنون برنامهی مشخصی را برای ساختن بمب هستهای پیش نمیبرد. «بودن در آستانهی دستیابی به سلاح اتمی» نگرانکننده است، اما این مقولهای کشدار است. پس بحث اصلی میرود سر برنامهی غنیسازی اورانیوم.
ایران «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» (NPT) را امضا کرده است. نهاد بینالمللیای که حق دارد از دولت ایران بخواهد طبق این معاهده عمل کند، «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» است. در عرصهی بینالمللی نه حق تعریفشدهی مستقیم این یا آن دولت، بلکه حق آژانس است که خواهان راستیآزمایی در زمینهی برنامهی هستهای ایران شود.
مرجع دیگری که حق دارد در این زمینه راستیآزمایی کند، مردم ایران است. مردم حق دارند بپرسند این چه نکبتی است که رژیم ولایی کشور را به آن گرفتار کرد. مردم حق دارند دربارهی انگیزه و چند و چون برنامهی غنیسازی اورانیوم که به فقیرسازی کشور منجر شد، پرس و جو کنند. اما رژیم که در عرصهی ملی به مردم هیچ پاسخی جز یاوههای تبلیغی نمیدهد و در عرصهی بینالمللی آژانس را سرمیدواند، اینک گویا میخواهد به آمریکا دربارهی برنامهی هستهایش توضیح دهد.
موضوعهای دیگر مذاکره
تا جایی که مضمون نامهی ترامپ به خامنهای افشا شده، به نظر میرسد که رئیس جمهوری آمریکا خواسته، افزون بر برنامهی هستهای، دو موضوع دیگر هم در دستور کار مذاکره قرار گیرد: برنامهی موشکی دولت ایران و دخالتگری آن در منطقه.
در این دو مورد نیز حق مردم ایران است که بپرسند حاصل این برنامهها چه بوده، جز اینکه کشور را در کانون تنش قرار دهند، در منطقه در جنگافروزی و مسابقهی تسلیحاتی و دخالتگری نقش داشته باشند، و از سوی دیگر مشوق برقرار کردن فشارهای تحریمیای شوند که عمدتاً به مردم ایران وارد میشوند.
مقامات، کاسبان تحریماند. گِرد برنامههای هستهای و نظامی و تشکیلات تجارت خارجی، یک شبکهی گستردهی مافیایی درست شده که بعید نیست به خاطر منافع خود زیر میز مذاکره با آمریکا بزند و برای تداوم فسادکاریهای خود تحریم بیشتر و حتّا جنگ را به کشور تحمیل کند.
موضع درست: دفاع از حقوق مردم
خطر جنگ، علیرغم گشوده شدن چشمانداز مذاکره، بسیار جدی است. اگر جنگ درگیرد، پیامد آن حتا در شکل محدودش فقر و فلاکت و آشفتگی بیشتر است و چنگ و دندان تیزتر رژیم برای سرکوب و کنترل مردم.
برخلاف آن چیزی که «اپوزیسیون» طرفدار تحریم و جنگ تبلیغ میکند، نتیجهی جنگ تضعیف رژیم و تقویت جبههی مردم نخواهد بود. جنگ اگر درگیرد، بسیاری از دستاوردهای مقاومت در برابر حکومت ولایی از دست میروند. گامها به عقب برمیگردیم. از این نظر هشدار دربارهی خطر جنگ، هشدار دربارهی بسیج رژیم برای سرکوب بیشتر مردم است. دموکراسیخواهی و مردمدوستی، مقابله با جنگ است.
انجام مذاکره، خود به خود به معنای رفع خطر جنگ نیست. رشتهی امور در دست رژیم است و رژیم در هر امری در درجهی نخست به منافع خود و الزامات بقای خود فکر میکند؛ و همچنانکه دیدهایم، برای بقا از درگیر شدن در تنش و بحران هیچ ابایی ندارد.
موضع درست در وضعیت فعلی، نه پشتیبانی منفعلانه از مذاکره، بلکه دفاع از حق مردم برای دخالت فعال و راستیآزمایانه در همهی امور است، به ویژه امری چون برنامهی هستهای که اینک به مسئلهی هست و نیست کشور گره خورده است.
نظرها
احمد
آقای نیکفر عزیز این جمله شما « موضع درست........دفاع از حق مردم برای دخالت فعال و راستیآزمایانه در همهی امور است» کاملا درست است. ولی مردم که به تمامی یا نفر به نفر که نمی توانند اینکار را بکنند. لطفا توضیح بدهیدکه مردم چگونه باید خواهان دخالت مستقیم و روند راست آزمایی شوند. آیا نهادی، حزبی، کمیته ای یا نماینده مشخصی برای انجام اینکار دارند؟ اگر از خودت بر می آید، کار را به دیگران یا مردمی نا مشخص واگذار مکن، خودت بیا جلو. آی رادیو زمانه، زن باش، مرد باش ولی بزدل مباش! لین مطلب را بگذار در صفحه، که همه ببینند. مگر نه نیکفر نوشته ما مردم بدبخت و بیچاره نیز حق راست آزمایی در همه امور داریم.