ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

پاسخ حکومت به خانواده ابراهیم کتابدار، جان‌باخته آبان ۹۸: «اشتباه زدیم!»

فرزاد صیفی‌کاران ــ ابراهیم کتابدار، پدر دو فرزند خردسال زمانی که جلوی مغازه‌اش ایستاده بود، با شلیک نیروهای امنیتی به قلبش کشته شد. بعد از گذشت سه سال، پیگیری‌های خانواده این جان‌باخته برای پیدا کردن عامل قتل فرزندشان هم‌چنان بی‌نتیجه مانده است.

ابراهیم را در بیمارستان یک لحظه دیدیم. اما پایمان جلو نمی‌رفت او را خوابیده روی تخت‌ ببینیم. خیلی روز بدی بود. آن شب واقعاً بر من، دو برادرم، مادرم، پدرم با آن کمر خمیده، و بر سِودا و سوگندم [دختران ابراهیم کتابدار] چه گذشت…

این روایت سکینه احمدی، مادر ابراهیم کتابدار از جان‌باخته‌های اعتراض‌های آبان ۹۸ در کرج است. او در گفت‌وگو با زمانه از سه سال رنج و تلاش خانواده در راستای دادخواهی برادرش که با شلیک گلوله به قلب‌اش کشته شد، می‌گوید.

ابراهیم کتابدار در مهدی‌آباد کیانمهر کرج مغازه مکانیکی و نمایشگاه اتومبیل داشت و شنبه ۲۵ آبان همانند روزهای دیگر به سر کار رفته بود.

سکینه احمدی لحظه کشته شدن ابراهیم را این‌گونه برای زمانه روایت می‌کند:

«ساعت یک ربع به چهار تلفن خانه زنگ می‌زند. گوشی را که برداشتیم گفتند ابراهیم تیر به پایش خورده، اما طوری نیست حال‌اش خوب است. باورش برای‌مان سخت بود، هیچ‌وقت حتی یک لحظه هم نمی‌توانستیم فکر کنیم که ابراهیمی دیگر وجود ندارد. با دخترم جلوی مغازه‌اش رفتیم. [آن روز] ابراهیم جلوی مغازه‌اش بود، کرکره مغازه را پایین داد و دست‌اش در جیب‌اش بود که همان لحظه تیر از سمت پهلو به قلب او می‌خورد و همان‌جا تمام می‌کند. مردم ابی را به بیمارستان مهرگان کیانمهر می‌برند، ولی او قبول نمی‌کند. او را به بیمارستان شریعتی ماهدشت می‌فرستند. من با مامانم رفتم، باورمان نمی‌شد، رفتیم مهرگان گفتند فرستادیم بیمارستان شریعتی، بروید آنجا... وقتی حیاط بیمارستان را دیدیم اصلاً باورمان نمی‌شد که ابراهیم دیگر وجود ندارد، وقتی جمعیت و دوستانش را دیدیم... برادر کوچکم آنجا بود داشت زار می‌زد. می‌گفت دیر رسیدی ابی رفت... ابی وجود نداشت دیگر... گُنگ بودیم، در حال خودمان نبودیم. متوجه هیچ چیزی نبودیم، مثل یک خواب و بیداری. ابراهیم را در بیمارستان یک لحظه دیدیم. اما پایمان جلو نمی‌رفت او را خوابیده روی تخت‌ ببینیم. خیلی روز بدی بود. آن شب واقعاً بر من، دو برادرش، خواهرش، پدرش با آن کمر خمیده، و بر سِودا و سوگندم (دختران ابراهیم کتابدار) چه گذشت… آری، چه گذشت بر ما. الان سه سال است که این اتفاق برای ما افتاده. انگار همین دیروز بود که این اتفاق برای ما افتاد...»

دوربین مداربسته یکی از مغازه‌های نزدیک محل کار ابراهیم کتابدار لحظه اصابت گلوله به او را ثبت کرده است. در این ویدیو مشخص است که ابراهیم کتابدار در حالی که ایستاده و نظاره‌گر است، گلوله‌ای به او اصابت می‌کند و سپس به زمین می‌افتد.

لحظه تیر خوردن ابراهیم کتابدار ثبت شده از طریق دوربین‌های مداربسته

بر اساس گواهی فوت ابراهیم کتابدار که در تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۹۸ صادر شده و یک نسخه از آن به دست زمانه رسیده است، علت مرگ «عملکرد وسایل جنگی در خارج از جنگ» و در بخش توضیحات «علت فوت اصابت گلوله» عنوان شده است.

در گواهی جواز دفن نیز که در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۹۸ صادر شده است، علت مرگ «خون‌ریزی»، «پارگی قلب» و «اصابت گلوله» عنوان شده است.

پایین و بالا بگیرید و بکشید

نیروهای امنیتی ابتدا از تحویل پیکر ابراهیم کتابدار به خانواده امتناع کردند و تا دو روز مدام آنها را از بهشت سکینه کرج به بهشت زهرا در تهران ارجاع می‌دادند.

سکینه احمدی می‌گوید در نهایت با اخذ تعهد با تحویل پیکر ابراهیم در روز دوشنبه ۲۷ آبان موافقت می‌شود و آنها جنازه را از بهشت زهرا تحویل گرفتند و برای کارهای کفن و دفن به بهست سکینه بردند:

«دو روز طول کشید تا ابی را به ما بدهند، پیکر ابی را به ما نمی‌دادند. از برادرش و پدرش تعهد گرفتند که در مجلس سر و صدا نشود و خاکسپاری آرام باشد. اول می‌خواستند جنازه را به شهرستان منتقل کنند که قبول نکردم. کالبدشکافی هم انجام داده بودند و ۱۰ میلیون تومان پول کارشناسی اسلحه گرفتند.»

به گفته مادر این جان‌باخته دم غروب پیکر ابراهیم کتابدار را در سردخانه بهشت سکینه به خانواده تحویل دادند و آنها طبق رسمی که دارند قبل از خاکسپاری پیکر ابراهیم را برای خداحافظی آخر به حیاط خانه بردند:

«ابی از تاریکی می‌ترسید. تاریکی را اصلاً دوست نداشت. خیلی نترس و شجاع بود اما از همان بچگی حس بدی نسبت به تاریکی داشت. قشنگ یادم هست ساعت ۷ بود ابراهیم را به خاک سپردیم. سر مزارش هم که ما در حال خودمان نبودیم دور تا دورمان ماموران امنیتی بودند... بعدها از اطرافیان شنیدم آن روزی که ابراهیم را آوردیم به حیاط خانه تا با او خداحافظی کنیم و بعد پیکرش را به آرامستان ببیم، کل خیابان پر از مامور بود، فضا امنیتی بود. و لباس شخصی‌ها حضور داشتند. ولی ما نمی‌دانستیم، اطلاع نداشتیم...»

گزارش‌های تحقیقی زمانه درباره اعتراض‌های آبان ۹۸:

از مراسم سوم و هفتم فشارهای امنیتی بر خانواده کتابدار آغاز شد:

«زندگی ما را داغان کردند، دو تا دخترهایش را آواره کردند، پدر و مادرم افسردگی گرفتن، خدا لعنت‌شان کند... مادر من از سی‌وچهارمین روز فوت ابراهیم دادخواهی خودش را رسانه‌ای کرد و فریاد زد، چون قبل از آن توانایی صحبت کردن را نداشت و ما واقعاً فکر می‌کردیم فقط برای ما این اتفاق افتاده است، چون در حال طبیعی خودمان نبودیم و رسانه‌ها را دنبال نمی‌کردیم... ابراهیم رفیق و آشنا زیاد داشت و خودمان طایفه‌دار بودیم، فکر کردیم که از آشنایان هستند، اما بعداً فهمیدیم که لباس شخصی هستند. ما هیچ فیلمی از مراسم ابراهیم نداریم. در چهلم به یکی از آشنایان گفتیم فیلم بگیر، ولی او را بردند و در راه گوشی‌اش را گرفته بودند و نزدیک به یک هفته بازداشت بود. خیلی او را آزار و اذیت کرده بودند.»

مراسم سوم و هفتم ابراهیم کتابدار در مسجد برگزار شد و نیروهای امنیتی به آنجا مراجعه می‌کنند، اما با مخالفت و فریادهای سکینه احمدی مادر ابراهیم و برادرهایش مجبور به ترک مراسم می‌شوند.

حمیده کتابدار می‌گوید چند روز بعد از کشته شدن ابراهیم کتابدار از طرف فرمانداری، امام جمعه مهرشهر و شورای شهر به منزل خانواده ابراهیم مراجعه می‌کنند:

«۲۴ یا ۲۵ روز بعد از [کشته شدن ابراهیم] به خانه ما آمدند و بعداً که با بقیه خانواده‌ها در ارتباط بودیم، فهمیدیم همه خانواده‌ها را این‌طور گول می‌زدند که مثلاً می‌خواهیم سنگ مزار شهید بگذاریم و به همه خانواده‌ها این وعده وعید الکی را داده‌اند.»

حمید کتابدار می‌گوید در اولین سالگرد کشته شدن ابراهیم کتابدار دروازه‌های آرامستان دارالسلام اسلامشهر را بستند و نیروهای امینی همه آرامستان را محاصره کردند بودند:

«حتی چند بار من و مادم یا با همسرم و برادرهایم یا پدرم که سر مزار می‌رفتیم، [نیروهای امنیتی] از ما عکس می‌گرفتند.»

در جریان دومین سالگرد کشته شدن ابراهیم کتابدار نیز حدود پنجاه نیروهای امنیتی با یورش به مزار این جان باخته مانع از برگزاری مراسم یادبود او شدند و نرگس محمدی، فعال حقوق بشر نیز همراه با خشونت و ضرب و شتم در این مراسم بازداشت شد.

🔻ویدیویی از مراسم دومین سالگرد کشته شدن ابراهیم کتابدار در بهشت سکینه کرج.

بعد از گذشت سه سال پیگیری‌های خانواده برای پیدا کردن قاتل ابراهیم کتابدار بی‌نتیجه مانده است. حمیده کتابدار می‌گوید آنها شکایتی در این زمینه به ثبت رسانده‌اند اما در پاسخ به خانواده گفته‌اند: «اشتباه زدیم!...»

پدر ابراهیم کتابدار جهت پیگیری پرونده قتل فرزندش وکیل گرفت، اما قاضی رسیدگی‌کننده پرونده به نام «جعفرزاده» گفته بود «نمی‌توان از دولت به خود دولت شکایت برد». هم‌چنین به خانواده ابراهیم کتابدار گفته شد یکی از نیروهای کلانتری کیانمهر عامل تیراندازی بوده و زمانی که خانواده این موضوع را پیگیری می‌کنند، فرد مورد نظر را به جنوب کشور منتقل می‌کنند.

روایت داستان زندگی و مرگ ابراهیم کتابدار و دیگر کشته‌شدگان آبان ۹۸، فقط ثبت جنایت‌‌ سرکوب‌ در جمهوری اسلامی نیست بلکه تلاشی برای پاسداشت خاطره‌اش در راستای دادخواهی است.

با گذشت سه سال از اعتراض‌های آبان ۹۸ که به کشته شدن صدها نفر انجامید، هنوز ابعاد مختلف این سرکوب خونین مشخص نیست و مقام‌های جمهوری اسلامی از اعلام دقیق تعداد کشته‌شدگان سر باز می‌زنند.

به گزارش خبرگزاری رویترز در جریان اعتراض‌های آبان ۹۸ حدود هزار و ۵۰۰ نفر کشته شدند و سازمان عفو بین‌الملل تاکنون هویت ۳۲۴ نفر از جان باختگان را تأیید کرده است.

فشارهای امنیتی بر خانواده و بازماندگان جان باخته‌های آبان ۹۸ همچنان ادامه دارد. تعداد زیادی از شهروندان معترض نیز در جریان اعتراض‌های آبان ۹۸ بازداشت شدند که بسیاری از آنها با دریافت احکام سنگین در زندان به سر می‌برند.

سرگذشت تعدادی از جان باخته‌های اعتراض‌های آبان ۹۸ :


این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • mashang

    مرحوم سحابی معتقدند که بکاربردن لغتِ روشنفکردینی مطلقأ غلط و بی معنی ست ؛ روشنفکربه دین تمکین نمی کند چون عقل گراست ؛ تعهد اجتماعی دارد و نگاه آزاد و انتقادی دارد.... بنظراین گروه وفیلسوفانی نظیر:کانت؛ لاک؛ راسل ؛ ماخ ؛ مارکس و... چون ماوراالطبیعه درحیطه ء تجربه ومعرفت نیست بنابرین غیرقابل پذیرش است ؛ یعنی دین محدودیت عقلی ومحدویت در تعهد اجتماعی را سبب میشود واساسأ دین با حقوق انسانی منافات دارد ؛ این روشنفکردینی جراحی ناموفقی ست که متدین های جهان سومی برای توفیق خود یا خرفرض کردن مردم اختراع کردند؛ بعنوان مثال مرحوم بازرگان مهندسی ترمودینامیک ازفراسه گرفته بود ووقتی ملیون زمان شاه ممنوع ازفعالیت سیاسی شدند پروژه لوله کشی شهررا بعنوان پیمانکار بدست گرفت وپس ازتهیه طرح آنرا برای تأیید حلال یا حرام بودن لوله کشی به علمای دینی سپرد تا درصورت تأیید به اجرا گذاشته شود ؛ یعنی ایشان به هیچ وجه درزمره روشنفکر نبودند تنها میتوان مهندس بازرگان را دگراندیش دینی نامید بهرام مشیری