ویراستاری در ایران: کاری دشوار برای دستمزدی ناچیز
فروغ شمسآبادی - نرخنامهی انجمن صنفی ویراستاران دو سال است که بهروز نشده. علاوه بر نبود یک نظام تعرفهگذاری روزآمد، پرکاری برای گذران زندگی همراه با آشفتگیها در عرصه زبان و خط به مشکلات ویراستاران ایرانی دامن زده است. با چند تن از آنها گفتوگو کردهایم.
ویراستاری در ایران نخستین بار در سالهای دهه ۱۳۴۰ در مؤسسه انتشارات امیرکبیر و فرانکلین به عنوان شغل پذیرفته شد. از آن ایام بیش از ۶۰ سال میگذرد و با اینحال ویراستاران با مشکلات و نابسامانیهای بسیاری درگیرند.
مرتضی فکوری (متولد ۱۳۶۲) ۱۴ سال است که به کار ویراستاری اشتغال دارد. او با ناشران بسیاری از جمله نشر نو، دفتر پژوهشهای فرهنگی، انتشارات امیرکبیر، انتشارات علمیوفرهنگی همکاری میکند و در حال حاضر سرویراستار نشر علمی و دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامیست. فکوری با اشاره به اینکه برخی از ناشران ایران هنوز تعریف دقیق ویرایش، انواع ویرایش و کار دقیق ویراستار را نمیدانند، میگوید:
در بهترین حالت، از ویراستار میخواهند ویرایش صوری و زبانی را انجام دهد. ویراستار در این تعریف معمولا یکبار متن را میخواند، غلطهای املایی را اصلاح میکند و نسخهپردازی و ویرایش صوری (نشانهگذاری و رسمالخط) میکند. تعریف بدی نیست، اما کامل نیست.
زمینه کاری ویراستاران بسیار گسترده است اما در ایران ویراستاری تخصصی در بنگاههای نشر کتاب هنوز به یک مفهوم جاافتاده تبدیل نشده. از ویراستار انتظار میرود که هر متنی را ویرایش کند. فکوری میگوید:
ویراستار در برخی نشرها، بدون آنکه زبان مبدأ را بهدرستی بداند، باید متن ترجمهشده را ویرایش کند و بدون آنکه متخصص موضوع باشد باید متن تألیفی را نیز ویرایش کند. موضوع و دستهبندی هم متنوع است و انتظار ناشر این است که ویراستار بتواند تمام کتابها را کار کند: از نظر موضوعی کتابهای فلسفی، تاریخی، سیاسی، مذهبی، روانشناسی، علمی، فنی ـ مهندسی... و از نظر دستهبندی رمان، شعر، ناداستان، نمایشنامه، کتاب کودک، گزارش، مصاحبه، خبر... ویرایش انواع ویرایش زبانی و صوری (همه کتابها)، ویرایش محتوایی (کتابهای تألیفی)، ویرایش استنادی (کتابهای تألیفی)، تطبیق با متن اصلی (کتابهای ترجمهشده)...
و با این حال ویراستاری را نمیتوان یک شغل دائم در نظر گرفت، به این دلیل ساده که دستمزد یک ویراستار کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد. فکوری میگوید:
ناشران انتظار دارند تا ویراستار همه کارها را یکتنه و به بهترین وجه در قبال مبلغی ناچیز انجام دهد. بسیاری از ویراستاران برای گذران زندگی در کنار ویرایش به کارهای دیگر هم روی میآورند. آنهایی که زبان خارجی میدانند به سمت ترجمه میروند، برخی سراغ صفحهآرایی میروند، بسیاری هم عطای این کار را به لقایش میبخشند و سراغ کارهای پردرآمدتر میروند.
سطح دستمزدها
براساس نرخنامه انجمن صنفی ویراستاران، دستمزد ویرایش یک کتاب ۲۵۰ صفحهای (هر صفحه معادل ۳۰۰ کلمه، جمعاً ۷۵ هزار کلمه)، اگر کتاب عمومی باشد، هر صفحه ۱۸ هزار تومان و جمع کل، ۴ میلیون و ۷۰۰ هزارتومان است. همین کتاب اگر تخصصی باشد، صفحهای ۲۸ هزارتومان دستمزد ویرایش آن است: مجموعاً هفت میلیون تومان. این رقم برای ویراستار رتبه ۳ تعریف شده است که از نظر انجمن صنفی ویراستاران، بالاترین رتبه ویراستاری است. او میبایست تقریباً به همه علومِ ویرایشی آگاه باشد، ۱۴ سال سابقه کاری داشته باشد و ۳۱ تا ۴۴ عنوان کتاب ویرایش کرده باشد. ناشران هم مبنای تعیین دستمزد ویراستار را نرخنامه انجمن صنفی ویراستاران در نظر میگیرند اما بسته به توانایی مالیشان مقداری از آن کم میکنند. به گفته فکوری ویراستار در بهترین حالت میتواند در یک ماه که شامل ۲۵ روز کاریست، یک کتاب ۲۵۰ صفحهای را ویرایش کند. به طور عادی ۵ تا ۱۰ صفحه، اگر «نیمهفوری» باشد بین ۱۰ تا ۱۵ صفحه، و در حالتهای فوری بیش از ۱۵ صفحه در روز. به این ترتیب دستمزد ویراستار برای ویرایش یک کتاب عمومی از پنج میلیون تومان و برای ویرایش یک کتاب تخصصی از هفت میلیون تومان فراتر نیست. فکوری میگوید:
حتی اگر این دستمزد را دو برابر کنیم، باز هم درآمد ماهانه یک ویراستار شوخی تلخی است.
دستمزد ویراستاران در کشورهای غربی هم یک دستمزد تعرفهگذاری شده نیست و معمولا به عوامل مختلفی بستگی دارد. ویراستار آیا در تحریریه یک روزنامه یا در دفتر یک نشر به طور آزاد کار میکند و با استخدام رسمیست؟ برای کدام رسانه یا کدام ناشر کار میکند؟ متوسط درآمد ناخالص سالانه یک ویراستار بیش و کم معادل درآمد ناخالص یک تکنسین آموزش دیده است. به طور کلی میتوان گفت هر چه ناشر یا شرکت رسانهای بزرگتر باشد، حقوق و دستمزد بالاتر میرود. ویراستاران مطالب علمی معمولا از درآمد بیشتری برخوردارند. در ایران اما برخلاف کشورهای غربی ویراستاری به عنوان یک تخصص دانشگاهی به رسمیت شناخته نشده است. فکوری میگوید:
بسیاری به اشتباه گمان میکنند آنها که ادبیات خواندهاند یا میخوانند توانایی ویراستاری هم دارند. مثل این است که بگوییم هر کس که مهندس مکانیک خوانده است، باید تعمیرکار خودرو هم باشد. ویرایش هم مثل هر کار دیگری تخصص و آموزشِ خاص خود را لازم دارد و باید رشته تحصیلی معتبر و مستقلی در دانشگاهها داشته باشد.
فکوری در ادامه به سویه دیگر این مشکل اشاره میکند: توقع کارفرمایان از ویراستار:
ناشران به دنبال بالابردن کمیت تولیدات خود هستند و خیلی به بالابردن کیفیت توجهی نمیکنند. در روزنامهها و خبرگزاریها و نشریات، ویرایش واقعاً شبیه به یک شوخی است. پایگاههای اینترنتی و کانالهای فعال در فضای مجازی برای تولید محتوا هیچ نیازی به ویراستار نمیبینند و گمان میکنند که ویراستار فقط برای کتاب است و نهایتاً هم کارش این است که دو تا نقطه و ویرگول به متن اضافه یا از آن حذف کند!
فکوری جایگاه ویراستار را تابعی از اوضاع میداند و میگوید:
وقتی یک ویراستار از سرِ ناچاری و برای امرار معاش به جای اینکه در یک ماه بهطور معمول یک کتاب ۲۵۰ صفحهای را ویرایش کند مجبور است حداقل دو تا سه کتاب در دست بگیرد، کیفیت کارش پایین میآید. همین مساله موجب تبلیغ منفی علیه خودش و بقیه همکارانِ این حرفه میشود.
نقش ارشاد اسلامی در نابسامانیها، بیتوجهی برخی ناشران
آشفتگی در دستور خط فارسی و همچنین خودداری ارشاد اسلامی از سامان دادن به این معضلات و توجه و تمرکز به سانسور محتوای آثار به نابسامانیها بیشتر دامن زده است. به این مسائل اختلاف سلیقه نویسنده یا مترجم با ویراستار را هم باید افزود. فکوری میگوید:
سبک نگارشی هر فرد میتواند منحصربهفرد باشد، اما نباید اصول مشخص هر زبان را نادیده گرفت. اگر ویراستار نبایدهای ویرایش را بداند، بعید است مشکلی با نویسنده یا مترجم پیدا کند. ویرایش نباید بهگونهای باشد که همه متنها ماشینی و شبیه بههم شوند و ردی از لحن و سبک نویسنده یا مترجم در کار نباشد. ویرایش نباید طوری باشد که نویسنده متن خودش را نشناسد.
فکوری در ادامه پیشنهاد میکند که فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در کنارِ (یا به جایِ) صرف هزینههای بسیار زیاد مالی و زمانی برای فعالیتهایی مانند واژهگزینی به فکر تدوین «شیوهنامه جامع ویرایش» باشد. همچنین به گفته او همچنان جای خالی «دستور زبان جامع زبان فارسی» است. ناشران هم معمولا هر یک شیوهنامه مختص خود را دارند که این امر هم به آشفتگیها دامن زده است.
مهران موسوی (متولد ۱۳۶۶) از سال ۱۳۸۷ ویراستاری را پیشه خود کرده است. او با ناشران و نشریات مختلفی همکاری کرده است از جمله نشر نی، چشمه، نشر نو، کتاب آبان، نشر هنوز، مؤسسه انتشارات ایران، مجله شهر کتاب، و انتشارات مان کتاب. این ویراستار معتقد است که معدودی از ناشران ایران «اهمیت انواع ویرایش» را درک کردهاند و بهشکل کموبیش نظاممند به ویرایش کتابها میپردازند. او میگوید:
این ناشران در انتخاب کتابها اصولی دارند و به ویرایش ترجمه، ویرایش زبانی، نسخهپردازی و نمونهخوانی اهمیت میدهند و بابت این مسائل هزینه میکنند؛ سروشکل و ظاهر کتاب برایشان مهم است.
به گفته موسوی از ۹ تا ۱۲ هزار ناشر ایرانی شاید کمتر از ۳۰ ناشر بتوان یافت که با هدف ارتقای کیفیت به مسائل یاد شده اهمیت بدهند. موسوی میگوید:
مساله دیگر این است که ما بهاندازه همه این ناشران نیروی انسانی کافی و حرفهای نداریم. البته هرکسی که دستی به کیبورد دارد و گمان میکند تایپش خوب است مشغول ویرایش هم میشود، اما ویرایش کاری تخصصی است و نمیشود سرسری برگزارش کرد. اگر از تکتکِ آن ۹ هزار ناشر بپرسید، حتما میگویند کارهایشان «ویراستاری» میشود، اما به هر عمل حذف و اضافهکردنی نمیشود ویرایش گفت.
ویراستاری: یک شغل نامطمئن
موسوی ویراستاری در ایران را در مقام «شغلی قابلاتکا» نمیداند، با اینکه خیلیها از این طریق زندگی میکنند. به باور او، دستمزدهای این شغل هم مانند بسیاری از شغلها، پابهپای تورمِ موجود افزایش نمییابد. این ویراستار، زمانی را که ویراستار صرف کتاب میکند، وابسته به حجم کتاب، نوع سفارش ناشر یا پدیدآورنده، نوع ویرایش و عوامل دیگر میداند و میگوید:
گاهی ممکن است ویرایش کتابی چهلصفحهای سه ماه زمان ببرد و ویرایش کتابی چهارصدصفحهای یک ماه وقت بگیرد. گاهی ناچارید در مقام ویراستار، متنِ ترجمهشدهای را خطبهخط با اصل مقابله کنید؛ طبعاً اینکار زمانبرتر از ویرایش صوریِ (یعنی اصلاح نشانهگذاری، یکدستکردن رسمالخط، رفع اغلاط تایپی و املایی) همان کتاب است.
به گفته موسوی سطح دستمزدها بسته به سخاوت ناشر متغیر است. در این میان نرخنامه انجمن صنفی ویراستاران تنها ملاک موجود برای دستمزد ویراستاران به شمار میآید. نرخنامه اما با وجود تورم فزاینده دو سال است که به روز نشده است. موسوی میگوید: درآمد یک ویراستار ایرانی در ماه را فراتر از ده میلیون تومان نیست. در این میان با افزایش هزینههای چاپ کتاب، برخی از ناشران ویرایش را به خود مترجم یا مؤلف واگذار کردهاند. موسوی میگوید:
مترجم یا مؤلف، هرچقدر هم ماهر باشد، نمیتواند تمام ایرادات متن خود را تشخیص دهد و به این ترتیب لازم است ویراستاران و نمونهخوانها اثر را بارها بخوانند و هرچقدر میتوانند در بهبود کیفیت متن بکوشند. از نظر اقتصادی هم بهنفع ناشر است که به اعتبار فرهنگیاش فکر کند و پیش از انتشار کتاب برای ویرایش کتاب وقت و هزینه بگذارد.
سمیه مهرگان (متولد ۱۳۶۳) ۱۰ سال است که به طور توامان به روزنامهنگاری و ویراستاری میپردازد. او که رمانهای خارجی و ایرانی بسیاری برای نشر شورآفرین و نقش جهان ویرایش کرده است، نقش ویراستار در نشر را با «تدوین در سینما» برابر میداند و میگوید:
از این زاویه است که ویراستار نقشش مهم و دارای اهمیت ویژه است، اما در ایران، لااقل در برخی نشرها، هنوز نبودِ ویراستار را جدی نگرفتهاند و کتاب را پس از نویسنده و مترجم، به صفحهآرا و حروفچین میدهند و بعد میفرستند برای چاپ. دلیلش هم این است که میگویند خودِ مترجم و نویسنده باید برای کتابش هزینه کند؛ یعنی هزینه ویرایش را به عهده نویسنده و مترجم گذاشتهاند؛ در اکثر مواقع، نویسنده و مترجم هم چنین کاری نمیکنند.
مهرگان درباره میزان دستمزدها میگوید:
اگر درآمد یک ویراستار را براساس یک صفحه حساب کنیم، الان چیزی بین ۵ تا ۱۵ هزارتومان میدهند. کمتر ناشری بالای این رقم میدهد. شما اگر روزی ۲۰ تا ۳۰ صفحه ویرایش کنید با قیمت صفحهای ۱۰ هزار تومان، میشود چیزی معادلِ ۳۰۰ هزارتومان. یعنی ماهی ۸ تا ۱۰ میلیون تومان. این رقم با تورم امروز، یعنی زیر خط فقر. پس ویراستار (مثل مترجم یا نویسنده) مجبور است به جای ۲۰ تا ۳۰ صفحه، روزی ۵۰ تا ۱۰۰ صفحه کار کند. و این یعنی، تولید انبوه بدون توجه به کیفیت.\n
نظرها
نظری وجود ندارد.