ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بحثگاه زمانه

بررسی اجمالی وضعیت

محمدرضا نیکفر ــ زاویه ورود به بررسی این باور است که تحلیل وضعیت را باید مبتنی کرد بر آنچه از روند جنبش "زن، زندگی، آزادی" آموختیم.

موضوع گفتار در ویدئوی زیر، تحلیل وضعیت است، بدون ادعای جامعیت. نکته‌هایی بیان می‌شوند که از زاویه بحث به نظر مهم آمده‌اند.

زاویه ورود به بررسی این باور است که تحلیل وضعیت را باید مبتنی کرد بر آنچه از روند جنبش "زن، زندگی، آزادی" آموختیم.

دوره‌های جنبش، از نظر اینکه همه نیروها و عامل‌ها تا حد خودآشکارسازی به روی صحنه می‌آیند، مهم هستند. می‌توان سنجید که تحلیلی که از وضعیت داشته‌ایم، تا چه حد درست بوده است.

با نظر به پدیده‌های آشکار شده باید ببینیم:

  • در مورد جامعه چه آموختیم؟
  • از جنبش چه آموختیم؟
  • در مورد رژیم چه آموختیم؟

ویدئو

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در روزهای آینده این ویدئو برای دسترس‌پذیری بیشتر دارای زیرنویس فارسی خواهد شد.

محمدرضا نیکفر: در ایران چه می‌گذرد؟

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • پویا

    در پیکره متون جامعه‌شناسی، سیاست، انسان شناسی (و سایر علوم مرتبط با موضوع) ما، کثرت معنی‌دار دو موضوع جالب، جلب توجه می‌کند: 1. فقدان‌ها و 2. Xِ واقعی. 1. فقدان‌ها: به سادگی یعنی چیزهایی که نداریم، نیستند. مفهوم دموکراسی بارها موضوع این پرسپکتیو قرار گرفته است. این موضوع به خودی خود عجیب نیست. عجیب بسامد و نوزایش آن در هر نسل است. به اینصورت که ما با نوعی ادبیات فقدان مواجه هستیم. و واقعیتی که هست پیوسته با چیزی که نیست، می‌توانست باشد، یا آنچه خواهد شد، مقایسه می‌شود. همچنین با سایر چیزهایی که در سایر نقاط جهان هم‌اکنون وجود دارند. 2. X واقعی: مثل وقتی که میگوییم دموکراسی واقعی، پیشرفت واقعی، اقتدار واقعی و غیره. این موضوع در پیکره متون به این شکل مشاهده می‌شود (و اشاره به آن از این رو ضرورت دارد که) یک مفهوم و/یا یک چهارچوب نظری در مواجهه با داده‌ها، فکت‌ها و واقعیت‌ها دچار نوعی تنافر شده و در توضیح کارکردها ناتوان است. در نتیجه به نوعی جوهرگرایی یا اصالت‌گرایی رو می‌آورد. با ذکر این دو مقدمه کوتاه درباره این دو موضوع به ادامه بحث در این بخش میپردازم. بحث سازوکارهای نامرئی. در فلسفه و در مجاورت هستی‌شناسی (ontology) رشته‌ای وجود دارد به نام Meontology که شاید بتوان آن را نیستان‌شناسی ترجمه کرد (و به باور شخصی من در آینده اهمیت این رشه بیشتر درک خواهد شد...). کار این حوزه بررسی چیزهاییست که نیستند! طبعاً اولین پرسشی که پیش می‌آید این است که چرا باید نیستان‌ها را بشناسیم. پاسخ، طبعاً، اینست که: بخاطر تاثیری که بر زندگی‌مان دارند! و من معتقدم این دو موضوع و آن سازوکارهای نامرئی را باید با توسل به رویکرد این رشته مورد بررسی قرار داد. مسئله اینست: مثلاً ما می‌گوییم که در ایران حق تشکل به رسمیت شناخته نشده، تشکل‌زدایی صورت گرفته، و در نتیجه تشکل‌یابی تمرین نشده است (حرف مشابهی را در مورد مفاهیمی چون دموکراسی نیز می‌شنویم). سوال اینست که این عدم تمرین، این زندگی تحت تشکل‌زدایی مستمر، در بزنگاه‌های کنشگری، و در روند جنبش‌ها چگونه بروز می‌کند؟ چگونه می‌توانیم اثر چنین چیزی را بررسی کنیم؟ و فراتر از آن: چگونه آنچه نهادینه شده را از یاد برده و منش تازه‌ای را یاد بگیریم؟ همین موضوع را مورد عدم تساهل، منش استبدادی، تفکر غیرنقادانه و...می‌توان مطرح کرد. یعنی، این عوامل اصطلاحاً نامرئی ما چگونه در دوره‌هایی که به پا میخیزیم ترمز ما می‌شوند؟