آهنگ رابعه: دریای بیکران و متلاطم عشق
کاوه روشنگر - گروه Master of Persia بر اساس شعری که رابعه در سوز عشق به غلامش سروده بود، ترانهای در سبک آلترناتیو راک منتشر کرده. این ترانه ادای احترامیست به شجاعت مدنی زنان ایرانی.
گروه Master of Persia سال ۲۰۰۵ در مشهد تشکیل شده است و اعضای اصلی آن آناهید و معراج هستند.
آناهید با اسم کامل، آرزو حسین آبادی، یکی از معدود خوانندگان زن ایرانی است که در سبک متال (Metal) و زیر شاخههای آن به خوانندگی میپردازد و به تکنیکهای اجرایی در این سبک تسلط دارد. معراج نیز در بعضی از آثار به عنوان خواننده حضور دارد و به عنوان مدیر برنامههای گروه در مراحل پخش و ساخت آهنگها حضور دارد.
این گروه کمتر شناخته شدهی ایرانی بازاجرای آثاری از گروه six feet under و Meshuggah را نیز در کارنامهی خود دارد. همچنین آهنگ young and beautiful از لانا دل ری را نیز آناهید باز اجرا کرده است که نشان دهندهی تواناییهای این خواننده در سبکی متفاوت با سبک آهنگهای گروه است.
همچنین از مهمترین آثار گروه میتوان به آهنگ Mazda huu اشاره کرد که ویدیو آن در همکاری با Mtv ساخته شده است.
این گروه رویهای معترض نیز دارد که باعث شده است در آثارشان مفاهیم آزادیخواهی و ضرورت همبستگی و مبارزه تکرار شود. همچنین خشم در آثار این گروه موج میزند، خشمی که یکی از عنصرهای مهم در سبک موسیقی متال به شمار میرود.
باید گفت به سبب انتخاب سبک متال و سبک ویژه خوانندگی خاص آناهید، مخاطبان ایرانی کمتر روی خوشی به آنها نشان دادهاند، چرا که سبک موسیقی گروه از موسیقی عامهپسند ایرانی و جریان اصلی موسیقی بسیار دور است و مخاطبان خاص خود را دارد.
رابعه
آهنگ «رابعه» که تازهترین اثر این گروه است، برای ادای احترام به زنان ایرانی ساخته شده است که با استبداد در مبارزه هستند. شعر این اثر نیز از اشعار رابعه بلخی، شاعر قرن چهارم انتخاب شده است.
سبک این آهنگ با دیگر آهنگهای گروه نسبتاً متفاوت است و میتوان این اثر را در سبک آلترناتیو راک دستهبندی کرد؛ همچنین اجرای آناهید در این آهنگ نرمتر و برای گوش مخاطب ایرانی آشناتر است.
آهنگ رابعه با صدای گیتار آکوستیک و ضرب درامز شروع میشود و با اضافه شدن اجزای درامز ریتم گیتار آکوستیک نیز جان میگیرد و به پیش میرود؛ با اضافه شدن صدای کشدار synth که نزدیک به سازهای زهی است موسیقی عمق میگیرد و فضا برای ورود خواننده به وجود میآید.
صدای گیتار در آهنگ محوریت دارد و به مسیری که موسیقی طی میکند شکل میدهد. تکنوازیهای گیتار آکوستیک و گیتار الکتریک را ون دایک نواخته و در مجموع در ساخت این آهنگ نقشی مهم را ایفا کرده است. همچنین تنظیم آهنگ را علی اصفهانی انجام داده که تنظیم استاندارد و قابل قبولی هم از کار درآورده است.
حس و حالی شبیه دریای متلاطم
مضمون ترانه که از میان شعرهای رابعه بلخی انتخاب شده عاشقانه است: ترانهای بسیار زیبا که در اجرا و در ترکیب با موسیقی، ملودیهای روان و گوناگونی را به وجود آورده که حس و حالی رویایی و میانهی خواب و بیداری را در مخاطب ایجاد میکند، همچنین اجرای خواننده بسیار شفاف و واضح است؛ گوشنواز بودن اجرای خواننده در ارتباط گرفتن مخاطبان ایرانی با اثر بسیار مؤثر است.
آهنگ میان ترانه و تکنوازیهای گیتار تقطیع شده است، بار نخست تکنوازی گیتار آکوستیک و پس از به پایان رسیدن ترانه و خروج خواننده تکنوازی گیتار الکتریک آهنگ را به اوج خود میرساند.
همچنین قبل از تکنوازی گیتار الکتریک، ریتم درامز کمی از تحرک خود کم میکند و فضا را برای اوج گرفتن خواننده در قسمت پایانی ترانه فراهم میآورد.
حس و حالی که ریتم اصلی این آهنگ و جریان آن به مخاطب منتقل میکند حسی نزدیک به یک دریای متلاطم است.
عشق دریایی کرانه ناپدید
ریتم آهنگ همواره بالا و پایین میرود و ریتم گیتار کمتر روی صداهای زیر تأکید میکند و بیشتر تمایل به حل شدن در زمینهی آهنگ را دارد؛ این بالا و پایین رفتن پیوسته موجی میسازد که یاد آور موجهای دریاست. ترانه نیز در یکی از ابیات بسیار به این حس و حال موسیقی نزدیک میشود و یکی از لحظات زیبا در این آهنگ را میسازد چرا که نزدیکی معنای ترانه به فضای این آهنگ باعث میشود اثر تصویر کاملتری ارائه دهد:
عشق دریایی کرانه ناپدید
کی توان کردن شنا ای هوشمند
همچنین اجرای خواننده نیز در طول آهنگ تنوع پیدا میکند و با عوض شدن فضای هارمونیک آهنگ نیز اجرای خواننده رنگی متناسب با آن فضا پیدا میکند.
فراز و فرود صدای خواننده راحت قابل پیش بینی نیست و روندی یکنواخت را طی نمیکند که باعث میشود این آهنگ با اینکه اجزای ثابتی دارد در طول آهنگ یکنواخت نشود و از فضاهای متفاوتی عبور کند تا به پایان برسد.
ترانه، ترانهای سوزناک است که رابعه در سوز عشق غلامش بکتاش سروده است که توسط برادر رابعه در حمام به قتل رسید.
موسیقی این اثر پر از حس طراوت و زندگی است؛ موسیقیای که مدام در حرکت است. البته که موسیقی هم در این اثر گاه و بی گاه به سوز این ترانه میافزاید اما در نهایت از نظر احساسی موسیقی متعادل است و حس غم زیادی را به مخاطب منتقل نمیکند بلکه همچون یک روایت غمانگیز آن را ارائه میدهد و این غم را به جزئی از مسیری که موسیقی طی میکند تبدیل میکند که سرانجام به روشنایی میرسد و با تکنوازی گیتار الکتریک، غم ترانه جای خود را به نور امیدوارکنندهای میدهد. این اثر به خوبی ایدهی بلند شدن پس از زمین خوردن را به مخاطب ارائه میدهد.
در مجموع آهنگ رابعه از معدود آثار قابل توجه در ژانر آلترناتیو راک منتشر شده در چند ماه اخیر است و از ترانهای قوی و پر معنی برخوردار است که مخاطب را هم به تأمل در پیرامون معنای شعر وادار میکند و هم اینکه او را با شعر عاشقانهای از رابعه بلخی آشنا میکند.
نظرها
نظری وجود ندارد.