ققنوس برخاسته از خاکستر: «عبور» از مصطفی میری
کاوه روشنگر - موسیقی و به ویژه موسیقی رپ همواره وسیله مناسبی برای بیان هنری تبعیضهای اجتماعی بوده است. «عبور» از ساختههای مصطفی میری، به شکل تأثیرگذاری تبعیض علیه شهروندان افغانستانی را به زبان موسیقایی ترجمه و بیان میکند.
مصطفی میری، رپر افغانستانی متولد ۱۳۷۰ با تبعیضها و تحقیرها و بیعدالتیهایی که شهروندان افغانستانی مقیم ایران هر روز با آن درگیرند آشناست. او در کرمانشاه بزرگ شده است و از سیزده چهاردهسالگی به سبک رپ علاقه پیدا کرده و در این مسیر افتاده و به رغم همه مشکلات به یک رپر با تجربهی ده سال کار حرفهای بدل شده است.
آثار او را لیبل «سرک رکوردز»، همراه با آثار رپرهای دری دیگری از جمله «رحول» و «ساحر» پخش میکند. «سرک رکوردز» از مهمترین مراجع رپ دری به شمار میآید. در گسترش و تکامل رپ دری، نقش سیاوش نگهبان به عنوان آهنگساز و تنظیمکننده را نباید نادیده گرفت. او با دیگر هنرمندان در این سبک نیز همکاری میکند.
از آهنگهای منتشر شده از مصطفی میری میتوان به «اینکاره»، «سرخ»، «خاکستری» و «آناکوندا» اشاره کرد. این آثار پربازتاب و در بین مخاطبان رپ دری خوشاقبال بوده است.
مصطفی میری در تازهترین اثرش با عنوان «عبور» تبعیضهای اجتماعی علیه شهروندان افغانستانی مقیم ایران را مضمون قرار میدهد. اجرای بسیار جدی و توانمند او در سبک رپ باعث شده اثر مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد و اندوهی عمیق را که از جنس اندوه قشر فرودست جامعه است برای مخاطب ترسیم کند.
بیتردید تنها هنرمندی میتواند به این حد از اثرگذاری برسد که خود ظلم و تبعیض را به چشم دیده و اندوه برآمده از آن را حس کرده باشد. بنابراین تجربهی شخصی در شکلگیری این اثر بیتأثیر نبوده و احتمالاً به همین دلیل هم مخاطبان بسیار یافته است.
مخاطبان افغانستانی به مصطفی میری لقب «شاه رپ دری» را دادهاند و در حال حاضر میتوان او را محبوبترین رپر افغانستانی قلمداد کرد.
عبور و مسأله تحقیر
آهنگ «عبور» با صدای دعوای یک ایرانی با یک شهروند افغانستانی مهاجر شروع میشود. آن فرد ایرانی با خشونت بسیار شهروند افغانستانی را تهدید به مرگ میکند و افغانستانی هم با صدایی زجر کشیده جواب میدهد: «به خدا میریم. باشه به خدا میریم.»
همزمان صدای ضربههایی که مرد ایرانی میزند را میشنویم. میتوان حدس زد که این صدا از روی یک ویدئو برداشته شده باشد.
صدای کمانچه با این جلوه صوتی ( voice effect) بسیار آزاردهنده و به نظر واقعی همراه میشود. چند صدای ضربی هم بعد از پایان چند میزان ابتدایی راه را برای بقیهی اجزای این موسیقی هموار میکند؛ چرا که آهنگ با اضافه شدن سه صدای دیگر ناگهان پرش انرژی ناخوشآیندی دارد؛ سه صدای درام لاین کامل سه تکه، سنتور و صدای خواننده.
سنتور در آهنگ فضای غیر هارمونیک را به وجود میآورد که حس تعلیقی را تا پایان موسیقی برای شنونده رقم میزند.
«عبور» یک قطعه موسیقی هیپهاپی با تمپوی نسبتاً پایین است. تأکیدهای هارمونیک روی صدای کمانچه انجام میشود با جلوههای صوتی که به فضای موسیقی عمق بیشتری میدهند.
خواننده سه «ورس» پشت سرهم اجرا میکند ولی آهنگساز و تنظیم کنندهی آن مانع یکنواخت شدن آهنگ میشود. همین باعث میشود در طول اجرای خواننده ما از فضاهای متفاوتی عبور کنیم. فضاهایی همراه با واهمه غم و گاهی حتی خشم و ترس.
پایانبندی آهنگ نیز ساده انجام شده و آهنگ به خاموشی میرود که انتخاب هوشمندانهای است و پایانی در تعلیق و باز را رقم میزند.
ترانهی آهنگ از مصطفی میریست، او در سه ورس وضعیت بغرنج بیجا و بیمکانی یک افغانستانی مهاجر و رفتار تحقیرآمیز شهروندان ایرانی نسبت به مهاجران را شرح میدهد. او از ایستادگی در زندگی میگوید و به این ترتیب آهنگ میخواهد انگیزهای را برای شنوندهی افغانستانی به وجود بیاورد برای ادامهی مسیر و عبور از مشکلات گوناگون، از طالبان در افغانستان تا بدرفتاری مردم کشور میزبان. همچنین ترانهسرا و خواننده این ایدهی مهم را مطرح میکند که مهم نیست که دیگران به انسان نگاهی تحقیرآمیز داشته باشند، مهم این است که فرد این تحقیرها را درونی نکرده باشد و بداند که به پایان راه نرسیده و بلکه زندگی ادامه دارد و مقصدهای دیگری در فراروی او وجود دارد و به یک معنا او از این دوران «عبور» میکند و به دوره دیگری در زندگی میرسد.
مصطفی میری ترانهی آهنگ را هم نوشته است. آهنگ در استودیو «کائن» ضبط شده و تنظیم و میکس و مسترینگ آن از سیاوش نگهبان بوده است و ضرباهنگ هم ساختهی عباد نصیری است. همچنین ناگفته نماند که مصطفی میری با فدایی، رپر ایرانی نیز در آهنگ طواف همکاری کرده است. این همکاری در بحبوحهی قیام مردم ایران در سال ۱۴۰۱شکل گرفت و به ثمر نشست. مصطفی میری در پاسخ به این پرسش که چرا در این آهنگ عملکرد بهتری نداشته است گفته است:
اگر همین الان سر خانه و زندگیام هستم و میتوانم ویدئو ضبط کنم به خاطر همین است که در آن آهنگ خود را به آب و آتش نزدم.
این گفته نشان از آن دارد که هنرمندان در سبک رپ و به خصوص هنرمندانی که محتوای اعتراضی، انتقادی یا سیاسی تولید میکنند، به خوبی از استبداد حاکم بر ایران و خفقان اجتماعی آگاهاند.
نظرها
نظری وجود ندارد.