دیدگاه
تحولات کردستان و ترکیه: نگاهی به بیانیه اوجالان، عوامل و نتایج آن
فواد کیخسروی - پکک پیام اخیر عبدالله اوجالان را «مانیفست تاریخی» خوانده است. تحولات پس از این پیام در بستری پیچیده از فشارهای داخلی، منطقهای و بینالمللی رخ داده و پرسشهایی درباره علل و پیامدها به میان آورده است. این نوشتار از منظری واقعگرایانه و نقادانه به کاوش در این رویداد میپردازد.

منبع: شاتراستاک
مقدمه

۲۷ فوریه ۲۰۲۵، عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب کارگران کردستان (پکک)، بیانیهای منتشر کرد که در آن خواستار خلع سلاح و انحلال این گروه شد. این پیشنهاد، که از طریق نمایندگان حزب دموکراسی و برابری خلقها (DEM) اعلام گردید، در کمتر از ۴۸ ساعت با پذیرش رسمی پکک مواجه شد. این گروه ۲۸ فوریه پیام اوجالان را «مانیفست تاریخی» خواند و آتشبس یکطرفه مشروط به عدم تهاجم و تحقق شرایطی چون آزادی اوجالان و فراهم شدن بستر دموکراتیک برای فعالیت سیاسی کردها اعلام نمود. این تحولات، در بستری پیچیده از فشارهای داخلی، منطقهای و بینالمللی رخ داده و پرسشهایی درباره علل و پیامدها به میان آورده است.
این نوشتار از منظری واقعگرایانه و نقادانه به کاوش در این رویداد میپردازد. نگارنده هیچگونه جانبداری از پکک، دولت ترکیه یا دیگر بازیگران درگیر ندارد و نه از ناسیونالیسم قومی و ملی پشتیبانی میکند، بلکه با سیاستهای هر دو سوی این مناقشه مخالف است. هدف صرفاً تحلیل پویاییهایی است که این لحظه را شکل دادهاند.
عوامل شکلگیری بیانیه اوجالان
۱. عوامل درونی پکک
حزب کارگران کردستان پس از بیش از چهار دهه مبارزه مسلحانه با تغییراتی درونی مواجه شده است. نسل جدید اعضا، که از فعالان شهری و سیاسیون نوظهوری چون صلاحالدین دمیرتاش الهام گرفتهاند، کمتر به جداییطلبی و بیشتر به خودمختاری فرهنگی و سیاسی در چارچوب ترکیه تمایل دارند. اوجالان، که بیش از ۲۵ سال در زندان امرالی در انزوا به سر میبرد، تحت فشار این تغییرات احتمالاً به این نتیجه رسیده است که درگیری مسلحانه دیگر کارآمدی ندارد. تجربه شخصی نگارنده از واکنش اولیه هواداران پکک به ایدههای پیشین اوجالان، مانند مخالفت او با مفهوم دولتملت در دهههای گذشته، نشان میدهد که هرچند ابتدا مقاومتهایی وجود داشت، دستگاه ایدئولوژیک قدرتمند پکک با آموزش و تبلیغات، پذیرش رویکردهای جدید را به مرور نهادینه کرد. این بار نیز، اعلام سریع آتشبس یکطرفه در ۲۸ فوریه ۲۰۲۵ نشانه نفوذ بالای اوجالان است، هرچند عدم انسجام احتمالی با فرماندهان نظامی مستقر در قندیل میتواند چالشهایی ایجاد کند.
۲. عوامل داخلی ترکیه
ترکیه تحت رهبری رجب طیب اردوغان با تورم شدید، کاهش ارزش لیر و افت محبوبیت حزب عدالت و توسعه (AKP) مواجه است. از نظر دولت حاکم، حل مناقشه پکک میتواند دستاوردی تاریخی باشد و به یک ثبات سیاسی بیانجامد که در نتیجه منابع مالی و انسانی را به اقتصاد بحرانزده این کشور بازگرداند. پیشنهاد غیرمنتظره دولت باغچلی، رهبر حزب حرکت ملیگرا (MHP)، در اکتبر ۲۰۲۴ برای صلح و حتی آزادی مشروط اوجالان، که با واکنش مثبت پیشین اردوغان همراه شده بود، نشان میدهد مذاکرات پشتپرده جدیای پیش از بیانیه اوجالان صورت گرفته است. این طرح نهتنها برای جلب آرای کردها (۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت) بلکه برای تضعیف اپوزیسیون، بهویژه حزب جمهوریخواه خلق (CHP) که در انتخابات گذشته با حمایت کردها (HDP) موفقیتهایی کسب کرد، طراحی شده است. تغییر قانون اساسی نیز هدف دیگری است که میتواند با بهانه بازتعریف شهروندی و اعطای خودمختاری محدود به کردها، حضور اردوغان در قدرت را تمدید کند.
۳. عوامل منطقهای
منطقه خاورمیانه در سال ۲۰۲۵ شاهد تحولات چشمگیری است. تضعیف جمهوری اسلامی ایران، بهویژه پس از ناکامی در حفظ بشار اسد در سوریه، یکی از عوامل کلیدی به شمار میرود. سقوط اسد و قدرتگیری هیئت تحریر الشام به رهبری احمد جولانی با پشتیبانی ترکیه، تعادل منطقهای را به نفع آنکارا تغییر داده است. انحلال پکک میتواند قدرت یگانهای مدافع خلق (YPG) را در شمال سوریه کاهش دهد و زمینه را برای تثبیت سوریه بهعنوان متحد ترکیه فراهم کند، که این امر خودمختاری کردها در این منطقه را به خطر میاندازد و آنان را به سمت همکاری جدی با حکومت جدید دمشق وادار می کند. در کردستان عراق، رهبران اقلیم (خانواده بارزانی) از صلح حمایت میکنند تا عملیات نظامی ترکیه در قندیل کاهش یابد.
روسیه، دیگر بازیگر منطقهای، پس از تضعیف ایران و از دست دادن اسد، در موقعیت تدافعی قرار گرفته است. رقابت این کشور با ترکیه در سوریه و قفقاز ممکن است به تلاش برای حفظ حداقلی نفوذش منجر شود، هرچند منابعش به دلیل جنگ اوکراین محدود است. در مقابل، اسرائیل ممکن است با تثبیت یک سوریه متحد ترکیه مخالف باشد، زیرا این امر تعادل قدرت را به نفع آنکارا تغییر میدهد و احتمال دارد در پشتپرده کارشکنی کند.
۴. عوامل بینالمللی
ایالات متحده و کشورهای اروپایی، که پکک را گروهی تروریستی میدانند، از پایان درگیریها در ترکیه استقبال میکنند. این امر میتواند روابط ترکیه با ناتو را بهبود بخشد و فشار بر ایران را افزایش دهد. احتمال دارد آمریکا، که پیشتر در شمال سوریه از YPG حمایت میکرد، با قدرتگیری جولانی دیگر نیازی به کردها نداشته باشد و به ترکیه چراغ سبز نشان داده باشد. این تحول میتواند بخشی از یک معامله بزرگتر با روسیه باشد که جنگ اوکراین و خاورمیانه را در بر میگیرد.
رابطه پکک و جمهوری اسلامی ایران
برخلاف برخی ارزیابی ها، پکک بخشی از «محور مقاومت» (ائتلاف ایران، حزبالله، و اسد) به شمار نمیرود، زیرا هم ایدئولوژی آن با اهداف مذهبی محور مقاومت همراستا نیست و مبارزه با اسرائیل را در اولویت خود قرار نداده است. با این حال، رقابت مشترک با ترکیه زمینهساز همکاری تاکتیکی غیررسمی با ایران شده است. ایران از پکک و شاخه ایرانی آن، پژاک، بهعنوان اهرمی برای فشار بر ترکیه بهره برده است، برای مثال با چشمپوشی از فعالیتهایشان در مناطق مرزی یا ارائه پشتیبانی غیرمستقیم در مقاطعی خاص. در مقابل، پکک نیز از خلأهای امنیتی ناشی از تقابل ایران و ترکیه سود جسته است. این رابطه نه یک اتحاد استراتژیک، بلکه همکاری ابزاری، مبتنی بر منافع متقابل بوده است. اگرچه دولتها همواره بیش از نفعبری این گروهها، از آنها بهره برده اند، تا حدی که آنان را به عنوان ابزار رقابتهای منطقهای خود به کار بردهاند. تضعیف کنونی ایران، بهویژه پس از از دست دادن اسد و کاهش نفوذ منطقهای، پکک را در موقعیت حساسی قرار داده و احتمالاً اوجالان را به جستوجوی صلح با ترکیه ترغیب کرده است.
پیشبرد طرح صلح پکک با ترکیه میتواند از یک جنبهی دیگر به ضرر جمهوری اسلامی عمل کند. پژاک شاخهی ایرانی پکک بیشترین فعالیتش در همکاری با پکک و علیه دولت ترکیه است. پس از صلح پکک، نیروهای پژاک احتمالاً به عرصه مبارزه با جمهوری اسلامی بازگردند. این امر هم در راستای اِعمال فشار بر جمهوری اسلامی است و قاعدتاً رقبای منطقهای جمهوری اسلامی و آمریکا از آن استقبال خواهند کرد.
منافع و ریسکها
۱. ترکیه و اردوغان
انحلال پکک هزینههای نظامی و امنیتی ترکیه را کاهش میدهد و به اردوغان امکان میدهد منابع را در مسیر بازسازی اقتصاد بحرانزده اختصاص دهد. پذیرش سریع پکک در ۲۸ فوریه نشان میدهد این طرح میتواند جایگاه اردوغان را در رقابت با CHP تقویت کند، زیرا کردها را از اپوزیسیون جدا میکند و حزب DEM را تحت فشار قرار میدهد. تغییر قانون اساسی نیز با وعدههایی چون بازتعریف حقوق شهروندی و خودمختاری محدود، ابزاری دیگر برای تمدید قدرت او فراهم میکند.
۲. پکک و کردها
پکک با اعلام آتشبس و شروطی چون آزادی اوجالان و ایجاد شرایط دموکراتیک، میتواند از مبارزه مسلحانه به فعالیت سیاسی قانونی گذار کند، اما در صورت عدم تحقق این شروط، خطر از دست دادن مشروعیتش را به همراه دارد. کردها ممکن است در بلندمدت جبهه سیاسی قویتری تشکیل دهند، اما شکست طرح میتواند به انفعال موقت یا سرکوب بیشتر منجر شود.
سناریوهای احتمالی
۱. موفقیت طرح
چنانچه شروط پکک (آزادی اوجالان و بستر دموکراتیک برای فعالیت سیاسی) تحقق یابد، کنگره پیشنهادی اوجالان برگزار میشود و این گروه خلع سلاح میگردد. اردوغان این را بهعنوان یک پیروزی سیاسی بزرگ به نمایش میگذارد، می تواند آرای کردها را جذب کند و CHP را تضعیف کند. در سطح منطقهای، YPG در شمال سوریه ضعیف میشود و ترکیه نفوذ خود را در دمشق تثبیت میکند. تجربه شخصی نگارنده نشان میدهد دستگاه ایدئولوژیک پکک، همانگونه که در گذشته مخالفت با ایده اوجالان درباره دولتملت از سوی هوادارانش را به پذیرش تبدیل کرد، میتواند مقاومت اولیه کردها با این پروسه صلح جدید را نیز به موافقت تغییر دهد.
۲. توقف در کوتاهمدت
چنانچه طرح در مرحله کنونی متوقف شود، تأثیر چندانی بر طرفین نخواهد داشت. اردوغان میتواند ادعا کند که «ما صلح را پیشنهاد کردیم» و پکک نیز اعلام دارد که «حسن نیت نشان دادیم»، و این موضوع بهسرعت از توجه عمومی خارج میشود.
۳. شکست در میانه پروسه
اگر پکک آتشبس را ادامه دهد و شروطش به دلایلی چون مخالفت ملیگرایان یا CHP یا هر عامل دیگری عملی نشود، ضربه شدیدی متحمل میشود. ضعفش علنی میگردد و ممکن است به حملات ایذایی روی آورد که موقعیتش را وخیمتر میکند. اردوغان اما با تبلیغات مبنی بر اینکه «پکک صلح را رد کرد»، ممکن است بتواند کردها را جذب کند و با سرکوب DEM، اپوزیسیون را فلج نماید. کردها پس از انفعال کوتاهمدت، همانند گذار از HDP به DEM، خود را به شکلی جدید سازماندهی میکنند. در این میان، کردهای ایران در پکک و پژاک ممکن است انرژی خود را علیه ایران متمرکز کنند و فشار بر تهران را افزایش دهند.
یک فرضیه دیگر آن است که این طرح بخشی از نتایج معاملهای میان روسیه و آمریکا باشد: روسیه در ازای امتیاز در اوکراین، از خاورمیانه به نفع آمریکا و اسرائیل عقبنشینی میکند، که تضعیف ایران و صلح پکک را تسهیل مینماید.
نتیجهگیری
بیانیه اوجالان و پذیرش آن توسط پکک نتیجه همگرایی فشارهای چندجانبه است که این گروه و ترکیه را به یک تقاطع کشانده است. موفقیت این طرح میتواند معادلات قدرت هم در ترکیه و هم در منطقه را تغییر دهد، اما شکستش تنشها را عمیقتر میکند. بیشترین منفعت در صورت پیشروی این طرح نصیب اردوغان و ترکیه خواهد شد. کردها در ترکیه باید راه طولانی را برای بهبود موقعیت خود در ترکیه طی کنند. جمهوری اسلامی ایران در مقابل رقیب منطقهای به شدت تضعیف خواهد شد. تضعیف جمهوری اسلامی منافع اسرائیل، آمریکا و دیگر کشورهای غربی را تأمین میکند. نگارنده، بدون پشتیبانی از هیچیک از طرفین، این رویداد را تلاشی برای بازتنظیم نیروها در منطقهای پرآشوب میبیند که آیندهاش همچنان ناروشن است.
نظرها
نظری وجود ندارد.