هنر زنان همجنسگرا در قرن نوزدهم و بیستم
هنر زنان همجنسگرا در قرن نوزدهم و بیستم، نه تنها به بازتعریف هویت جنسیتی و جنسی پرداخت، بلکه به عنوان ابزاری برای بیان استقلال و رهایی زنان از هنجارهای اجتماعی عمل کرد. هنرمندانی مانند رومین بروکس و میکالین توماس، با خلق آثاری که هویت لزبین و تجربیات زنان را در مرکز توجه قرار میدهند، به ایجاد فرهنگ بصری جدیدی کمک کردند که تا امروز نیز تأثیرگذار است.

«یک لزبین را به کاخ سفید بفرست» اثر باربارا هامر، کارتپستالها و اجرا (۱۹۸۰) این عنوان به یکی از آثار باربارا هامر، هنرمند فمینیست و لزبین، اشاره دارد که در آن از طنز و هنر برای بیان دیدگاههای سیاسی و اجتماعی استفاده شده است. عکس: اینستاگرام
همجنسگرایی همواره وجود داشته است، اما درک و تعریف گرایشهای جنسیتی و هویت جنسی در مکانها و دورههای مختلف متفاوت بوده است. در قرن نوزدهم در اروپا، همجنسگرایی، که اصطلاح آن در سال ۱۸۶۹ توسط کارل-ماریا کرتبنی معرفی شد، نه به عنوان یک گناه، بلکه به عنوان یک طبع منحصر به فرد در نظر گرفته میشد. این دیدگاه توسط میشل فوکو در سال ۱۹۷۶ مطرح شد. در همین دوره، اصطلاحات «سافیک»[۱] و سپس «لزبین» گسترش یافتند، در حالی که همجنسگرایی زنان به طور کلی جایگاه زنان در جامعه را به چالش میکشید. این پرسشها درباره هویت و موقعیت اجتماعی، ارتباط عمیقی بین تاریخ همجنسگرایی و تاریخ بازنماییهای هنری ایجاد کرد. چگونه میتوان خارج از هنجارهای جنسیتی و جنسی، هویت خود را بیان کرد؟
این پرسشها در آثار هنرمندان از نیمه دوم قرن نوزدهم نمایان شد. ابتدا، هنرمندان از طریق عکاسی و استفاده خصوصی از آن، به تجربههای شخصی در زمینه بازنماییهای جنسیتی و روابط غیرهمجنسگرا پرداختند. به عنوان مثال، میتوان به عکسهای آلیس آستن (۱۸۶۶-۱۹۵۲) اشاره کرد.
آلیس آستن، عکاس پیشگام آمریکایی، در ۱۷ مارس ۱۸۶۶ در استیتن آیلند، نیویورک، به دنیا آمد. او در خانوادهای ثروتمند بزرگ شد و در سن ۱۰ سالگی اولین دوربین عکاسی خود را دریافت کرد. آستن بهطور خودآموز عکاسی را یاد گرفت و در خانهاش یک تاریکخانه ایجاد کرد. او بهعنوان یکی از اولین زنان عکاس، زندگی روزمره، مناظر شهری و پرترههای صمیمی از دوستان و خانوادهاش را ثبت میکرد. آستن با گرترود تیت، معلم رقص، رابطه عاشقانهای داشت که بیش از ۵۰ سال ادامه یافت. این رابطه در آن دوران بهدلیل تابوهای اجتماعی پنهان نگه داشته میشد.
آستن بیش از ۷۰۰۰ عکس از خود به جای گذاشت که بسیاری از آنها امروزه در موزهها و مجموعههای خصوصی نگهداری میشوند. خانهاش در استیتن آیلند، معروف به «Clear Comfort»، اکنون بهعنوان موزه و مرکز فرهنگی برای حفظ و نمایش آثار او فعالیت میکند. آثار آستن نه تنها بهعنوان نمونههایی از هنر عکاسی، بلکه بهعنوان اسنادی از زندگی اجتماعی و فرهنگی آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ارزشمند هستند. او بهعنوان یک زن پیشگام در عکاسی و همچنین بهعنوان یک چهره مهم در تاریخ جامعه +LGBTQ شناخته میشود. آلیس آستن در ۹ ژوئن ۱۹۵۲ درگذشت، اما میراث هنری او همچنان زنده است.
بولهته برگ (۱۸۷۲-۱۹۴۴) و ماری هوگ (۱۸۶۶-۱۹۴۹) و همچنین کلود کاهون (۱۸۹۴-۱۹۵۴) و مارسل مور (۱۸۹۲-۱۹۷۲) نیز مانند آلیس آستن در آثارشان به ویژه در خودنگارهها، ابهامهای جنسیتی را بررسی کردند.
در کنار این، فرهنگ بصری لزبین با ویژگیهای خاص خود ظهور کرد. رومین بروکس (۱۸۷۴-۱۹۷۰)، نقاش آمریکایی - انگلیسی، سبک جدیدی از پرترههای زنانه را توسعه داد که در آن زنان با وضعیتهای قدرتمند و پویا، لباسهای ساده و مدرن (مانند کت سیاه، یقه بالا، کراوات و مونوکل) به تصویر کشیده شدند. این تصاویر بازتابی از صحنه لزبین در اوایل قرن بیستم و شیوههای جدید بیان هویت بودند.
رومین بروکس دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشت. پس از تحصیل در پاریس و رم، بروکس به کاپری رفت، جایی که با جامعه همجنسگرایان انگلیسی آشنا شد و مفهوم «سنگسارشدگان» را برای توصیف همجنسگرایان توسعه داد. پس از مرگ مادرش در سال ۱۹۰۱، او ثروت قابل توجهی به ارث برد و توانست بدون فشار اقتصادی به نقاشی بپردازد. بروکس با خلق پرترههایی از زنان لزبین، به بازتعریف هویت زنانه در هنر پرداخت و تلاش کرد تا جایگاه جدیدی برای زنان در هنر ایجاد کند.
بروکس بهویژه به خاطر پرترههایش از زنان با لباسهای مردانه و حالات قدرتمند شناخته میشود. او در آثارش به موضوعاتی مانند هویت جنسیتی، استقلال زنان و روابط عاشقانه بین زنان پرداخت. بروکس با ناتالی کلیفورد بارنی، نویسنده و فمینیست آمریکایی، رابطه عاشقانهای داشت که بر زندگی و کار هنری او تأثیر گذاشت. او در سالهای پایانی زندگیاش بیشتر به طراحی و نوشتن خاطرات خود پرداخت. رومین بروکس در ۷ دسامبر ۱۹۷۰ درگذشت، اما میراث هنری او بهعنوان یکی از پیشگامان هنر لزبین و مدرنیسم در قرن بیستم همچنان زنده است.
در نیمه دوم قرن بیستم، به ویژه از دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، جنبشهای حقوق اجتماعی به تقویت هویتهای جنسیتی کمک کردند و مفهوم «لزبین» به عنوان یک دیدگاه سیاسی ماتریالیستی مطرح شد. در هنرهای تجسمی، موضوعات مرتبط با جامعه لزبین و هویت جنسی به عنوان سوژههای اصلی خلق آثار هنری و رهاییبخش مطرح شدند. فیلمهای تجربی باربارا هامر (۱۹۳۹-۲۰۱۹)، عکسهای جوآن ای. بیرن (متولد ۱۹۴۴) و لورا آگیلار (۱۹۵۹-۲۰۱۸) و پروژه جمعی «کیس اند تل» در ونکوور نمونههایی از این تحولات هستند.
جا دارد که میکالین توماس هنرمند معاصر آمریکایی به عنوان یکی از پیشگامان هنر لزبین اشاره کنیم. او در سال ۱۹۷۱ در نیوجرسی به دنیا آمد، در مؤسسه پرت و دانشگاه ییل تحصیل کرد و تحت تأثیر کار هنرمند آفریقایی-آمریکایی، کری می ویمز، قرار گرفت. توماس در آثارش به مسائل جنسیت، نژاد و هویت جنسی میپردازد و با استفاده از تکنیکهای مختلف مانند نقاشی، عکاسی و کلاژ، زنان سیاهپوست را به عنوان سوژههای اصلی خود قرار میدهد. او با بازسازی آثار کلاسیک هنرمندان مرد، مانند مانه و کوربه، به بازتعریف زیباییشناسی زنانه و مقابله با کلیشههای جنسیتی و نژادی میپردازد.
توماس در آثارش زنان سیاهپوست را بهعنوان نمادهای قدرت و زیبایی به تصویر میکشد. او از مواد مختلفی مانند اکریلیک، میناکاری و سنگهای ریز استفاده میکند تا بافت و عمق خاصی به آثارش ببخشد. توماس همچنین بهعنوان یک زن لزبین و عضو جامعه +LGBTQ، هویت جنسی و جنسیتی را در هنر خود بررسی میکند. آثار او در موزهها و گالریهای معتبر سراسر جهان به نمایش درآمدهاند و بهعنوان بخشی از جنبش هنری معاصر که به تنوع و شمولیت توجه دارد، شناخته میشوند. میکالین توماس همچنان به خلق آثار هنری قدرتمند و تأثیرگذار ادامه میدهد و بهعنوان یکی از صداهای مهم در هنر معاصر شناخته میشود.
امکان نوشتن تاریخ هنر لزبین از سال ۱۹۷۷ با پروژه «لزبین آرت پروژه» در لسآنجلس مطرح شد. این پروژه مشارکتی به بررسی تاریخ و معنای هنر لزبین پرداخت. کتاب «هنر لزبین در آمریکا» (۲۰۰۰) اثر هارمونی هاموند نیز به درک این جنبش کمک کرد. با این حال، تنوع و تحولات فرهنگ بصری لزبین و لزبینکوییر، امکان ارائه یک تاریخ جامع را محدود میکند.
پانویس:
[۱] سافیک (Sapphic) اصطلاحی است که به همجنسگرایی زنان اشاره دارد و ریشه آن به سافو، شاعر یونانی سدههای هفتم تا ششم پیش از میلاد، بازمیگردد. سافو که در جزیره لزبوس (Lesbos) زندگی میکرد، اشعاری عاشقانه خطاب به زنان سرود و به همین دلیل، نام او و زادگاهش به نماد عشق بین زنان تبدیل شد.
نظرها
نظری وجود ندارد.