ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

پرندگانی که به تماشای مردنِ زندگی ایستاده‌اند: نگاهی به نمایشگاه انفرادی لیلا مختاری، «بقایا» در گالری امروز اصفهان

لیلا مختاری،‌ هنرمند تجسمی در هفت سال اخیر درگیر پروژه‌ای با درون‌مایه‌ی خشکسالی و محیط‌زیستی است که در بطن خود به فلسفه‌ی مرگ و زندگی می‌پردازد. او در تلاش است بودنی را بسازد که به نبودنی اشاره دارد. بازتاب زوال و نابودی در مجموعه‌ی آثار اخیرش نشان‌دهنده‌ی تاثیراتی است که تغییرات محیط بر روان ما ایجاد می‌کند. او این مجموعه را نوعی واکنش به ترس از مرگ و نابودی تعبیر می‌کند. چراکه بودن در فضایی بحران‌زده ما را بیشتر و بیشتر به فکر مرگ فرو می‌برد.

من عاشق این هستم که نشان دهم چگونه چیزها دگرگون می‌شوند، در دگردیسی با هم ترکیب شده، تغییر حالت می‌دهند، فرو می‌ریزند، ساختارهایشان تغییر می‌کند، از نو ساخته و دوباره متولد می‌شوند.

آنسلم کیفر، هنرمند آلمانی

برخی از آثار تجسمی چون حجم و نقاشی، با این‌که در ظاهر ساکنند، در بطن خود حاوی تحرکی از جنس دگردیسی هستند. مانند نقاشی‌ها و مجسمه‌های کیفر که مواد ساخت آن‌ها در ترکیب با یکدیگر و محیط اطراف سبب قسمتی از پویایی اثر می‌شود. آثاری که ثبت چرخه‌ی تغییر است و در بزرگ‌ترین حالتش از زندگی به مرگ و دوباره زندگی در حال سیر است.

مختاری یکی از این هنرمندان است که با دقت به این تغییرات می‌نگرد و سپس در استودیو خود مشغول استخراج عصاره‌ی این سیر زندگی تا مرگ، از مواد (متریال) انتخابی ساخت اثرش می‌شود. حرکتی که در سکون مجسمه‌‌ها،‌ نقاشی‌ها و کولاژهایش پیداست.

به بهانه‌ی دومین نمایشگاه انفرادی این هنرمند در اصفهان، با عنوان بقایا، به سراغ سال‌های اخیر کاری او می‌رویم که محصول پروژه‌ای هنری با درون‌مایه‌ی محیط‌زیستی است که در بطن خود به فلسفه‌ی مرگ و زندگی از نگاه این هنرمند می‌پردازد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

پروژه‌ای هفت ساله که با دیدن زاینده‌رودِ خشک آغاز شد

همان‌طور که هنرمند در بیانیه‌‌ی ‌گیرا و روان خود برای نمایشگاه انفرادی‌اش بیان می‌کند، کودکی او مقارن بوده با شروع دوره خشکسالی در اصفهان و همین امر باعث شد مختاری از همان ابتدا درگیر تاثیرات بحران‌های زیست‌محیطی اطراف و جلوه‌های آن در فضای شهری و زندگی اجتماعی شود و با این مضمون کار بسازد. او سفرهای زیادی در مناطق مرکزی ایران کرد تا این تاثیرات را بیشتر و از نزدیک مشاهده کند. مختاری در طول این سفرها با تالاب‌های خشک زیادی رو‌به‌رو شد که منابع الهام او شدند.

تالاب‌های خشک را دیدم و در حاشیه آبگیرها ایستادم تا مردن زندگی را در آن‌جا مستندنگاری کنم. دیدار بوته‌های خار وسط رود "هامون" بود که من را مطمئن کرد که چیزی درباره‌ی باقی‌مانده‌های‌ این زوال بسازم. به جای تصویر اساطیری هامون در ذهنم، خاک کرم‌رنگ می‌دیدم و فکر می‌کردم نمایش تغییرات جدید شکل گرفته از تبدیل شدن آن رود به این بیایان هدفم از این پروژه است.

مختاری باور دارد برای هر پروژه‌ی هنری یک تصویر اولیه منبع الهام بوده و برای این پروژه نیز زاینده‌رودِ خشک را منبع الهام خود در ابتدای کار می‌داند. منبعی که باعث شد به جاهای دیگری از ایران سفر کند تا پی بقایای زندگی و رد آب را بگردد. ردی که همه چیز را در پیرامون تغییر می‌دهد. از همان کودکی فرمِ محیط اطراف هنرمند دستخوش دگرگونی‌هایی بوده که با شتاب به او هشدار می‌دهند. تغییراتی که در عناصر جاندار اطرافش پیدا بود. درختان و پرندگان و ماهی‌ها که اولین کلاژهای مختاری را شکل دادند.

این مشاهده، آغاز پروژه‌ای بود که هفت سال طول کشید و همراه هنرمند جوان رشد ‌کرد. پروژ‌ه‌ای که از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۳ در جریان بود و مختاری تنها در زمان شکل‌گیری‌ آن شاهد تغییرات مخرب زیادی در محیط اطرافش بود. خروجی این پروژه دو نمایشگاه انفرادی هنرمند است. اولین مجموعه بقایای محو در گالری اُ تهران پس از ۴ سال کار به نمایش گذاشته شد و دیگری پس از ۳ سال کار و استراحت در گالری امروز اصفهان (بقایا) برقرار است.

لیلا مختاری مجسمه‌سازی فضامحور است. او برای عکاسی از حجم‌هایش قبل از نمایش در مکعب سفید نمایشگاه آن‌ها را به فضاهای بیرونی چون بیابان می‌برد. مختاری با عکاسی از آثارش در محیط‌های دیگری جز استودیو آثارش را از چارچوب فضای نمایشگاهی خارج می‌کند و با قرار دادن پرندگان ساختگی در فضای کویری حس دیگری به آثار و چیدمان آن‌ها منتقل می‌کند.

اما این هنرمند در طول این پروژه به غیر از حجم‌های بزرگش نیاز به استفاده و نمایش مدیوم‌های دیگری چون نقاشی و طراحی را حس می‌کرد. در نمایشگاه اول نقدهایی به حضور نقاشی‌ها در مجموعه شد که به نظر برخی مخاطبان به اندازه حجم‌ها قوی نبودند. اما هنرمند کماکان ضرورت حضور مدیوم‌های دوبعدی برای نشان دادن اتفاق‌هایی در روند پروژه احساس می‌کرد. بنابراین در نمایشگاه دوم خود شروع به آوردن کولاژهایی کرد که بیشتر با مجسمه‌ها در ارتباط بودند. در واقع کولاژها اتودهای ابتدایی برای ساخت حجم‌های او بودند. تصمیمی که نتیجه مثبتی داشت و باعث شد مخاطبان در نمایشگاه دوم در اصفهان با کولاژها به اندازه مجسمه‌های او ارتباط برقرار کنند. بنابراین هنرمند خود را در مسیری می‌بیند که در حال شکل گرفتن است و می‌خواهد ارتباط بین فضای دوبعدی و سه‌بعدی آثارش بیش از پیش میسر کند.

پس از طرح‌های اولیه‌ی دوبعدی، او شروع به نمونه‌سازی‌های کوچک از مجسمه‌هایی می‌کند که در ذهن دارد. یکی از مراحل ساخت این مجسمه‌ها انتخاب مواد اولیه است که ظرفی برای درون‌مایه‌ی آثار محسوب می‌شود و مسیر فکری هنرمند را تا حد زیادی مشخص می‌کند. مختاری از مواد بازیافتی چون پاپیه‌ماشه، چوب، پر، سیم و ... استفاده می‌کند و گاه حتی برای ساخت پایه‌ای برای نمایش اثر نیز از مواد بازیافتی محیط اطرافش استفاده می‌کند. مانند تلی از کاه تا حجم‌ها را روی آن بچیند.

چیدمان مجسمه‌های نسبتا بزرگ مختاری در فضای نمایشگاه به شکلی است که فضای منفی مناسبی در اطراف حجم‌ها در نظر گرفته شده است. تلاش او بر این است که آثارش به فضای اطرافشان اشاره کنند و توجه تنها به خود حجم‌ها گرفته نشود. مجسمه‌های او بیشتر شامل پرندگانی است که هنرمند در طول سفر به تالاب‌های خشک‌شده دیده یا در بررسی‌های خود متوجه حضور آن‌ها در گذشته شده است. مسافرانی که حالا بیشترشان به تالاب‌ها برنمی‌گردند.

اما برخی از حجم‌های مختاری به عناصر دیگری چون ماهی‌ها اشاره دارند. مانند اثری که در آن ماهی‌ها بر سطحی/تخته‌ای عمودی و خشک در حال مرگ هستند. ماهی‌ که سمبل زندگی است در این اثر که به رنگ بیابان است، پیام‌آور مرگ شده و این پیام در فضای پیرامون اثر نیز پخش شده است. ماهی‌های کوچکی که روی زمین افتاده‌اند و رنگ تیره‌تری دارند.

پرندگانی که پیام‌آور زندگی‌اند اما به تماشای مرگ نشسته‌اند

لیلا مختاری پس از سفرهایش، درباره‌ی مهاجرت پرندگان به آن نقاط در اطراف اصفهان تحقیق کرد و این همان‌جایی بود که پرندگان مهاجر به شکل پررنگی وارد آثار حجمی او شدند. پرندگانی که در سال‌های اولیه خشک‌سالی و بحران هنوز با امید تخم‌گذاری می‌کردند. اما جوجه‌هایشان در خشکی تالاب می‌مردند. هنرمند این پرندگان را «بازماندگانی از نابودی محیط زیست» معرفی می‌کند. مختاری از فرم لک‌لک آفریقایی برای به تصویر کشیدن نمادین این پرندگان بهره می‌برد. پرنده‌ای که از عصر دایناسورها باقی مانده و نژادش هنوز منقرض نشده است. او از تصویر اساطیری پرندگان استفاده می‌کند تا تصویر جدیدی ‌بسازد. تصویری که از مصیبت می‌گوید. از فاجعه‌ای نزدیک که در حال شدن است.

پرندگان یکی از قدیمی‌ترین حیوانات روی زمین هستند که با توجه به شرایط آب و هوایی محیط خود را تغییر می‌دهند. وقتی پرنده‌ای از جایی دست می‌کشد به این معناست که زندگی از آن محیط رفته است. برخی بررسی‌ها نشان می‌دهند صدای آواز پرنده‌ها برای انسان آرامش‌بخش است چراکه وقتی پرنده‌ای آواز می‌خواند به معنای امن بودن آن محیط است و همین امر در طول قرن‌ها باعث شده مغز انسان پیامی مثبت نسبت به آواز پرندگان دریافت کند.

حضور پرندگان و تحرک و نشاط آن‌ها در یک منطقه، نشان سالم بودن آن محیط است که توانسته میزبان آن‌ها باشد. پرندگان هر فصل به جای خاصی کوچ می‌کنند و وقتی کوچ آن‌ها به محیطی کمتر می‌شود یک هشدار جدی برای آن محیط محسوب می‌شود. کوچ نکردن پرندگان یعنی چیزی سر جای خود نیست. یعنی زندگی کم‌کم دارد از آن محیط رخت می‌بندد. این نشانه‌ای است که کشاورزان از قدیم برای سنجش سلامت محیط زیست و در واقع محیط کار خود استفاده می‌کردند. عدم حضور پرندگان هشداری برای از بین رفتن حاصل‌خیزی آن زمین است و یکی از مهم‌ترین نکات برای حاصل‌خیزی زمین آب است. بنابراین پرندگان با آب ارتباطی مستقیم دارند. اگر عدم حضور پرندگان به عنوان زنگ خطر جدی گرفته نشود، آن محیط می‌تواند به زوال کامل کشیده شود. پرندگان هم‌چنین کنترل‌کننده آفت‌های گیاهی هستند و از آن‌ها تغذیه می‌کنند. آن‌ها اضافه‌های مضر را می‌خورند و از این جهت به رشد گیاهان کمک می‌کنند. آن‌ها در گرده افشانی و بارور شدن محصولات کشاورزی نیز نقش بسیار مهمی دارند. در حقیقت به دلایل مختلفی پرندگان پیام‌آور زندگی هستند. و این مساله در پرندگان لیلا مختاری در مجموعه‌ی بقایا به شکل‌های مختلفی به چشم می‌خورد.

در یکی از حجم‌های ارائه‌شده در مجموعه‌ی بقایا پرنده‌ای که بال‌های بلندی دارد با وسیله‌ای چرخ‌دار ترکیب شده است. ترکیبی که به اهمیت ارتباط پرندگان با کشاورزی اشاره می‌کند و هم‌زمان به از بین رفتن هر دو مورد. ماشین چرخ‌دار که شبیه به اسباب کشاورزی است دیگر کاربردی ندارد و حتی چرخش نمی‌چرخد.

پرنده نیز گویی روی این ابزار به صلیب کشیده شده است. تصویری آخر‌الزمانی که بازتاب خشکی محیط اطراف هنرمند است. زوالی که که از بیرون به درون رسوخ می‌کند.

ساختار بحران‌زده و زوال محیط‌زیست

مختاری در بیانیه‌ی نمایشگاه بقایا درباره‌ی تغییر دیدگاهش در طول این پروژه نسبت به محیط زیست می‌نویسد:

شش ماه اخیر که مشغول طراحی و ویرایش این مجموعه بودم، دیگر جدالی انسان با طبیعت برایم مساله نبود. این دو نیرو همواره به اشکال مختلفی در حال جدال با یکدیگرند و این فرآیند همواره در حال ساخت وضعیت جدیدی از هر مساله بحرانی است. دانستم که به نمایش ساختار بحران‌زده علاقه‌مند‌ترم. مفهومی که اکنون با ذهنم همسوتر شده نه بازنمایی «زوال محیط زیست»که خود زوال و نه فقدان آب که خود فقدان نمودهای بازمانده از آن است.

همان‌طور که خود هنرمند بازگو می‌کند، او در تلاش است بودنی بسازد که به نبودنی اشاره دارد. مختاری به خشک‌سالی، مرگ، زوال و نابودی اشاره می‌کند و به تغییراتی که این مساله در بستر زندگی و روان ما ایجاد می‌کند. او این مجموعه را نوعی واکنش به ترس از مرگ و نابودی تعبیر می‌کند. چراکه بودن در فضایی بحران‌زده ما را بیشتر و بیشتر به فکر مرگ فرو می‌برد. هستی در حال تمام شدن و نابودی و حس بیچارگی و ناتوانی برای جلوگیری از مرگی که روان ما را دستخوش این زوال می‌کند. مختاری این تاثیرات را از بُعد روان‌شناسانه و بر اساس تجربه‌ی شخصی خود بیان می‌کند. او درگیر دوگانه‌ی زندگی و مرگ است که در کار بسیاری از هنرمندان به شکل‌های مختلف دیده می‌شود. لیلا مختاری این دوگانه را در بستر زیست و جغرافیای اطرافش بررسی می‌کند و به دنبال نشانه‌های آن می‌گردد. او درگیر امتداد ما در میان این همه نابودی است. می‌گوید:

اینکه چگونه با هر نوع از دست دادنی  کنار می‌آییم و ساختاری تازه را شکل می‌دهیم که مبرا از صورت ازلی‌اش نباشد و هنوز نمی‌دانم در این فرآیند چه چیز از میزان می‌رود و چه چیز باقی می‌ماند؟

آن‌چه از میان می‌رود و آن‌چه باقی می‌ماند

تالاب‌ یکی از عناصر آثار لیلا مختاری است که در کولاژها و نقاشی‌هایش به چشم می‌خورند. تالاب چیزی میان خشکی و آب است. فضایی آستانه‌ای که نه این و نه آن و هم این و هم آن است. نقاشی‌های او شامل مناظری است که زوال در فضاهای کویری و خشک را به تصویر می‌کشد، به همراه عناصری که تاثیر این زوال را بر جانداران و اجسام محیط نشان می‌دهد.

ایران کشوری تالابی است و بیشترین گونه‌های تالاب را دارد. تالاب‌ها ممکن است در فواصلی از سال خشک شوند اما بیشتر اوقات آب دارند و محیط مناسبی برای پرندگان هستند. تالاب‌ها انواع مختلفی دارند و باتلاق‌ها یکی از آن‌ها محسوب می‌شوند. هر یک از این تالاب‌ها استراحت‌گاه پرندگان‌اند و برای آن‌ها غذا و فضای استراحت فراهم می‌کنند. یکی از راه‌های برون‌رفت از بحران خشکسالی پرنده‌نگری است. هنگامی که مردم جذب مشاهده‌ی پرندگان شوند و این تبدیل به جاذبه‌ گردشگری شود، از همین طریق آن منطقه‌ای که رو به فراموشی رفته سر زبان‌ها می‌افتد و توجه بیشتری به خشکی آن می‌شود. سفرهای این هنرمند برای دیدن پرنده‌ها،‌ شکلی نمادین از این پرنده‌نگری است. کنشی علیه فراموشی که در مقابل نسیان می‌ایستد و زوالی را مرور می‌کند که هر روز بیشتر در بستر جغرافیایی زندگی ما رسوخ می‌کند. نیاز به پرنده‌نگری برای دقت کردن به محیط اطرافمان، کنشی اشت که در طول بازدید از آثار مختاری در نمایشگاه ایجاد می‌شود. گویی هنرمند درباره‌ی پیام پرندگان و کوچشان پرسش‌گری می‌کند تا توجه ما را به محیط اطراف جلب کند. به‌ویژه به تالاب‌هایی که محل سفر و موضوع آثار اوست.

آیا می‌توان زوال این تالاب‌ها را به امیدی در جامعه تشبیه کرد که در حال از بین رفتن است؟ آیا می‌توان گفت حال و هوای محیط پیرامون در روان مردم نمود دارد؟ رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر درون؟

لیلا مختاری مستندنگاری است که سراغ موضوع‌هایی می‌رود که با ترس ما گره خورده‌اند. او از بین رفتن را ثبت می‌کند و ما را به تماشای آن می‌نشاند. به تماشای زوالی که انگار از فرط تکرار به آن عادت کردیم. به تماشای پرندگانی که خود تماشاگر زوال‌اند.

«ما بی چرا زندگانيم، آنان به چرا مرگ خودآگاهانند.»

چیدن مجسمه‌های این پرندگان مسافر در فضای نمایشگاه شبیه پر کردن جای خالی آن‌ها در فضایی خشک است که دیگر به آن کوچ نمی‌کنند. شبیه به آخرین قطره‌های امید در بیابان است.

شنبه‌های هنر

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.