دادگاه حمید نوری پایان یافت؛ «این “عنصر خطرناک” تا زمان اعلام رای در بازداشت خواهد ماند»
نودوسومین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به دست داشتن در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در سال ۶۷، در دادگاه استکهلم برگزار شد. در این جلسه وکلای مدافع متهم و خود او“آخرین دفاع” خود را ارائه دادند. با اعلام قاضی رأی دادگاه ۱۴ ژوییه/۲۳ تیر اعلام خواهد شد.
آخرین روز دادگاه رسیدگی به اتهامهای حمید نوری و ارائه آخرین دفاع موکلان او، روز چهارشنبه ۴ می/۱۴ اردیبهشت در سالن ۳۷ دادگاه استکهلم برگزار شد. در آغاز این جلسه قاضی توماس ساندر اعلام کرد که این آخرین جلسه دادگاه خواهد بود.
حمید نوری با کت و شلوار کرم و بولوز یقه اسکی زرد رنگ در دادگاه حاضر شد. او با شروع صحبت وکیلش، قرآنی که همراه دارد را به دست گرفت، از روی صفحهای زیر لب خواند، آن را بست و بوسید، روی دست گرفت و شروع به تکان تکان دادن خود کرد.
در آخرین تحولات مرتبط با محاکمه نوری، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۱۴ اردیبهشت نوشت: از طریق منابع آگاه شنیده شده که حکم اعدام «احمدرضا جلالی» به اتهام جاسوسی برای اسرائیل در دستور اقدام قرار گرفته و این حکم حداکثر تا آخر اردیبهشت ماه جاری اجرا خواهد شد. احمدرضا جلالی، شهروند دو تابعیتی ایرانی-سوئدی، استاد دانشگاه در اردیبهشت ۱۳۹۵ به دعوت دانشگاه تهران به ایران سفر کرده بود. نیروهای امنیتی او را به اتهام «محاربه از طریق جاسوسی برای اسرائیل» بازداشت کردند و اکنون بعد از شش سال قرار است حکم اعدام او در همان ماهی که وارد ایران شده اجرا شود. حکم احمدرضا جلالی در آذر سال ۹۶ در دیوان عالی کشور تائید شد. جلالی در طی سالهای گذشته از بسیاری از حقوق اساسی خود در زندان محروم بوده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که جمهوری اسلامی از آقای جلالی به عنوان اهرم فشار در پرونده نوری استفاده خواهد کرد.
وکیل مدافع حمید نوری که رشته سخن را به دست گرفت، حرفهای خود را با زیر سوال بردن دوباره روایتهای شاهدان آغاز کرد و ادامه داد. او گفت که شاهدان در روایتهای خود نام عباسی را به جای تمام افراد حاضر در این “سیستم آدمکشی” گذاشتهاند. وکیل مدافع نوری در بخشی از صحبتهایش به حرفهای شاهدان درباره “حمید شش انگشتی” اشاره کرد و گفت که بعضا این حمید تبدیل به عباسی شده است. او سپس بار دیگر به گفتههای شادی صدر درباره حضور حمید عباسی (حمید نوری) در زندان قزلحصار در فاصله سالهای ۶۴ تا ۶۶ اشاره کرد که از قول برخی زندانیان در دادگاه نقل شد و بعد از آن با تکرار این ادعا که بعضی شاهدان نام عباسی را در روایتهایشان جایگزین کردهاند گفت:
«… دادستانها از ناصر منصوری هم نام بردهاند. او زندانیای بوده که فلج بوده اما به هر حال اعدام شده است. ایرج مصداقی خیلی درباره ناصر منصوری نوشته؛ از جمله در تمشکهای ناآرام …. او در کتابهایش چندین بار نوشته که ناصر منصوری را بردهاند به راهروی مرگ و نزد هیأت مرگ.… او نوشته که پاسدار ناصر منصوری را صدا زده و گفتهاند که منصوری را بردهاند بهداری. بعد ناگهان در بازجویی پلیس، مصداقی گفته آن پاسدار که ناصر منصوری را صدا زده، عباسی بوده است. ما در این مورد از ایرج مصداقی در اینجا سوال کردیم ….»
وکیل مدافع حمید نوری سپس روایتهای برخی دیگر از شاهدان درباره حمید عباسی (حمید نوری) را مطرح کرد و با اشاره به اختلافهای موجود در آنها، به بررسی این شهادتها پرداخت. او از احمد ابراهیمی نام برد و گفت که این شاهد نام عباسی و رویکردهای سیاسیاش را به شهادتش اضافه کرده است. وکیل نوری سپس از جعفر یعقوبی نام برد و مدعی شد که این شاهد هم نام عباسی را به کتاب و به شهادتش اضافه کرده است. این ادعا از سوی خود حمید نوری هم در دفاعیهاش مطرح شد. او گفت که نام واقعی عباسی را پیدا کرده اما نام ناصریان (محمد مقیسه) را پیدا نکرده که این خیلی عجیب است.
حمید نوری در طول صحبتهای وکیل مدافعش به تأیید و تأسف سر تکان داد.
شاهد بعدی که دادستان به کتابها و شهادتش پرداخت، مهدی اصلانی بود. او در مورد این شاهد هم مدعی شد که شهادتش دستکاری و نام عباسی (حمید نوری) به آن اضافه شده است:
«مهدی اصلانی بعد از دستگیری موکل من با میهن تیوی مصاحبه کرده است. او در شهادتش گفته است که روز ششم شهریور حمید عباسی را دیده است. دادستانها مطمئن نیستند که این عباسی همان عباسی مورد نظرشان (حمید نوری) است:
«او در کتاب کلاغ و گل سرخ از یک نگهبان یاد میکند که در روز ششم شهریور با او ملاقات کرده است اما معلوم نیست که این نگهبان کیست منتها بعد این نگهبان تبدیل میشود به -عباسی….»
در جریان رد اعتبار شهادت مهدی اصلانی از سوی وکیل مدافع حمید نوری، او از مهرداد نشاطی ملکیانس نام برد و شهادت او را با شهادت مهدی اصلانی مقایسه کرد. او مدعی شد که شهادت او با شهادت اصلانی متفاوت است. سپس به شهادت خود نشاطی ملکیانس پرداخت و گفت:
«ملکیانس در موارد بسیاری به ناصریان اشاره کرده اما نامی از عباسی نیست از جمله در مجله کار. او در روایتش برای بنیاد برومند هم نامی از عباسی نیاورده اما بعدا اسم عباسی را در روایتش جای داده است. اگر اسم عباسی مهم بوده چرا او اسم عباسی را نیاورده؟ او گفته برای اولین بار عباسی را هشتم شهریور دیده اما ما نمیتوانیم به گفتههای او اعتماد کنیم و در مورد صحت و سقم گفتههایش تردید داریم.»
شاهد بعدی که وکیل مدافع حمید نوری از او نام برد منوچهر اسحاقی بود. او گفت که در روایت منوچهر اسحاقی برای بنیاد عبدالرحمن برومند هیچ اثری از عباسی نیست. [این شاهدان معمولا گفتهاند که مصاحبه آنها با بنیاد برومند کامل منتشر نشده یا آن بخشی که منتشر شده کامل و درست ترجمه نشده است.]
نفر بعدی که وکیل مدافع دیگر حمید نوری از او نام برد، حسین ملکی بود. در این مورد هم وکیل نوری گفت که در گفتوگوی ملکی با بنیاد برومند، نام عباسی نیامده است. او جزییاتی از گفتههای ملکی را ارائه کرد و گفت:
«ملکی در بازجویی پلیس نام عباسی را در مورد خراب شدن فاضلاب میآورد اما نام ناصریان را نمیآورد. به نظر ما او نام ناصریان (مقیسه) را برداشته و نام عباسی را در روایتش چپانده است (ترجمه مترجم).»
وکیل مدافع حمید نوری پس از اینکه گفت حرفهای حسین ملکی برای تیم وکیلان مدافع و موکلش قابل باور نیست، از هیأت رئیسه دادگاه خواست تا به این موضوع توجه کنند و اعتبار شهادتها را در نظر بگیرند. او سپس به شهادت اصغر مهدیزاده پرداخت و گفت:
«مهدیزاده تنها کسیست که گفته در سالن اعدامها، شاهد اعدامها بوده. او گفته ناصریان به سه صندلی لگد زده و فردی که بالای صندلی چهارم بوده، خودش صندلی را از زیر پایش کنار زده. … روایت مهدیزاده در مجموع برای ما قابل باور نیست ضمن اینکه او در ابتدا نامی از حمید عباسی نمیآورد و بعدا آن را اضافه میکند. ما با استناد به کتاب ایرج مصداقی میگوییم که روایت اصغر مهدیزاده خیالی است.»
شاهد بعدی مورد اشاره وکیل مدافع حمید نوری، محمد خدابندهلو بود. او با اشاره به جزییات صحبتهای مطرح شده از سوی این شاهد، روایت او را هم زیر سوال برد و گفت که پس از دستگیری نوری، ناگهان نام عباسی وارد روایت این شاهد شده:
«… او گفت که عباسی در ضرب و شتم او شرکت داشته و اصلا گفت که عباسی او را با شلاق زده و باعث نابینا شدن چشم او شده. این مورد قبلا به این شکل مطرح نشده بود و ناگهان تغییر کرد ….»
با پایان طرح ادعاهای وکیل مدافع حمید نوری در مورد شهادت محمد خدابندهلو، او گفت:
«اینها تنها برخی موارد و مثالها از تضادها و تناقضها در اظهارات شاهدان هستند و ما نمیتوانیم و نمیرسیم همه موارد مورد نظرمان را مطرح کنیم.»
با پایان این صحبتهای وکیل مدافع حمید نوری، قاضی توماس ساندر، رئیس دادگاه برای ۱۵ دقیقه تنفس اعلام کرد.
گزارشهای تحقیقی زمانه درباره دادگاه حمید نوری:
با آغاز دوباره آخرین جلسه دادگاه حمید نوری، وکیل مدافع متهم، دفاع از او را پی گرفت. او به لیست کتابهای ارائه شده به عنوان اسناد اثباتی اشاره کرد و با نشان دادن لیست، گفت که موارد زرد شده، نشان دهنده موارد تناقض است و موارد قرمز، خود تناقضها هستند. وکیل نوری گفت که این لیست در پایان جلسه برای هیأت رئیسه دادگاه فرستاده خواهد شد. وکیل نوری سپس گفت که مورد آخر لایحه دفاعیهاش درباره نام حمید عباسی (حمید نوری) است:
«ایرج مصداقی از او به عنوان حمیدرضا نوری هم یاد کرده است. موارد دیگری هم در این زمینه وجود دارد…. حالا این نام حمید نوری از کجا آمده؟ مهدی اسحاقی گفته که وقتی داشته ضرب و جرح میشده به دست حمید نوری، کارت او افتاده و او آن را دیده. او دیده که روی کارت نوشته شده برادر شهید. حمید نوری خودش گفته که کارت عبور داشته اما چرا باید روی کارت عبور نوشته میشده برادر شهید. ضمنا مهدی اسحاقی این اطلاعات را برای ۱۷-۱۸ سال نزد خودش نگه داشته. برای ما روشن نیست که چرا او این اطلاعات را منتشر نکرده. جزییات دیگری هم دارد این داستان اما ما کل آن را زیر سوال میبریم و میپرسیم که چرا اطلاعات مربوط به حمید عباسی (حمید نوری)، پس از ۱۷-۱۸ سال بیرون آمده است؟»
وکیل مدافع نوری سپس به موارد دیگری از شهادتها از جمله شهادت علیرضا امید معاف اشاره کرد و گفت که برخی شاهدان گفتهاند موی او سیاه بوده. خب در ایران افراد عمدتا مویشان سیاه است!»
او سپس جزییاتی از اظهارات شاهدان درباره ویژگیهای ظاهری حمید نوری را روی پرده نمایش گذاشت و درباره اشاره شاهدان به قد عباسی (اینکه شاهدان گفتهاند او چند سانتیمتر بوده، صورتش چه شکلی بوده و …) صحبت کرد.
وکیل مدافع حمید نوری در فرازی از اظهاراتش گفت:
«پلیس به روم افشم عکسی نشان داده از حمید نوری -عکس شماره ۳- و او نتوانسته شناساییاش کند و بعد در دادگاه گفت که دچار تشنج شده بوده.»
وکیل نوری در ادامه چندین و چند شهادت دیگر از شاهدان را مطرح کرد و گفت که اظهاراتشان درباره ظاهر حمید نوری دقیق نبوده است:
«اینجا از جمله گفته شد که حمید عباسی بور بوده است اما من فکر میکنم همکار من توماس سودرکوئیست بور است ….»
او سپس به شهادتهای ارائه شده در دادگاه در آلبانی اشاره کرد و گفت:
«هفت نفر از شاهدان که عضو سازمان مجاهدین هستند، گفتند که او دماغ عقابی داشته. معلوم است که آنها با هم صحبت کردهاند و یک چیز را مطرح کردهاند.»
او سپس به مجموعه موارد مطرح شده از سوی حمید نوری پرداخت و گفت که مواضع او را به شکل خلاصه مطرح میکند. او در این خلاصه گفت که نوری به خانواده اهمیت ویژهای میدهد و برای اینکه پسر کوچکی داشته، هنگام به دنیا آمدن دخترش، مرخصی زایمان گرفته:
«او صادقانه گفت که رئیسش ناصریان بوده و همینطور گفت که چرا اطلاعات روی موبایلش را پاک کرده است.»
وکیلان مدافع حمید نوری در پایان گفتند که بر اساس دفاعیه آنها کیفرخواست باید باطل شود و موضوع درخواست غرامت نیز کنار گذاشته شود. ما در مورد قرار بازداشت فعلا صحبتی نداریم تا شما (هیأت رئیسه) وارد شور شوید.
با پایان صحبتهای وکیلان مدافع حمید نوری، قاضی توماس ساندر از دادستانها خواست تا اگر موضوعی دارند مطرح کنند. دادستان، کریستینا لیندهوف کارلسون در پاسخ به رئیس دادگاه گفت که درباره صحبتهای وکیلان مدافع حمید نوری صحبتی ندارد اما باید درباره صلاحیت دادگاه صحبت کند:
«من در مورد تصمیم بر اخراج متهم، میگویم که دادگاه در اینجا صلاحیت رسیدگی دارد و دولت به ما در این مورد فرصت داده است. در همین زمینه و در موردی مشابه، با حکمی از دیوان عالی نروژ را داریم که میتوانیم به آن استناد کنیم.»
دادستان همچنین درباره کار کردن حمید نوری در زندان اوین در مقطع اول کارش در دهه ۶۰ گفت:
«من در این مورد صحبت یا تردیدی ندارم و صحبتی درباره آن نکردهام.»
پس از صحبتهای دادستان، وکیل مشاور، کنت لوییس با اجازه رئیس دادگاه شروع به صحبت کرد. او ابتدا درباره موضعش در مورد بینالمللی و غیربینالمللی بودن درگیری مسلحانه میان مجاهدین و ایران صحبت کرد و گفت در این مورد گرچه با دادستانها اختلاف نظر دارد اما اعتراضی ندارد. او سپس گفت:
«دادستانها فتوای خمینی را زیر سوال بردند و گفتند که این فتوا وجود ندارد اما ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری فعلی، درباره آن صحبت کرده است ….»
وکیلان مشاور دیگر هم در ادامه به شکل خیلی مختصر صحبت و با مواضع دادستانها همراهی کردند.
آخرین فرصت حمید نوری در دادگاه
با پایان صحبتهای طرفین دعوا، قاضی توماس ساندر، رئیس دادگاه به حمید نوری فرصت داد تا حرفهای نهایی خود را مطرح کند.
حمید نوری صحبتهایش را با نام خدا آغاز کرد، به خانواده و مخصوصا خواهرش که در دادگاه هستند سلام کرد و سپس به تعریف و تمجید فراوان از قاضی توماس ساندر پرداخت. او در ادامه گفت:
«من کلا دید و انرژیام مثبت است و فکر میکنم که رأی این دادگاه و رأی دادگاه استیناف، رأی مثبتی باشد. من کلا فکر میکنم رأیی که صادر خواهد شد باید رأیی باشد که دشمنی یا کینه میان دو ملت ایران و سوئد را کم کند و از بین ببرد. امیدوارم رأی حضرت عالی و رأی دادگاه استیناف، صلح و دستی را میان مردم جهان بیشتر کند. من خیلی امیدوارم و انشاالله این اتفاق خواهد افتاد. و حالا حرف آخر: جناب قاضی توماس ساندر، همه در این دادگاه وظیفهشان را انجام دادند و من از هیچکس ناراحت نیستم. دادستانهای محترم و قدرتمند وظیفهشان را انجام دادند و من هیچ ناراحتیای از ایشان ندارم. وکیلان مشاور به همین ترتیب و من هیچ ناراحت نیستم از این برادران! منظورم از برادران این آقایان است. من هم به عنوان متهم مظلوم این پرونده وظیفهام را انجام دادم و از خودم دفاع کردم. وکیلان من هم وظیفه خودشان را انجام دادند و من از آنان متشکرم. آقای قاضی شما نیازی به تشکر من ندارید و وظیفه خودتان را انجام دادهاید اما شما به شکل بینظری این کار را کردید. کار شما و هیأت رئیسه بینظیر بوده و من دیگر ادامه نمیدهم که مبادا ناراحت شوید. دوستان و برادران شاهد و شاکی من هم حرفهایی زدند اما من از آنها ناراحت نیستم. آنها را بخشیدهام. … و حالا حرف آخرم: امیدوارم این دوستان که شاکی و شاهد این پرونده هستند بیشتر فکر کنند و این دشمنی را با مردم عزیز ایران کمتر کنند یا اگر ممکن است کلا تمامش کنند. نمیخواهم سوءاستفاده کنم. فقط انرژی و حرفهای خوب. آخرین حرفم، یک ضربالمثل ایرانی است: دوستان! دوستتان داشتم، دوستتان دارم، دوستتان خواهم داشت … حالا حرف قشنگ حمید نوری: دوستان، آشتی آشتی آشتی/ با هم برویم تو کشتی. … آقای قاضی توماس ساندر بسیار ممنونم از شما و از همه اعضای هیأت رئیسه. نمیخواهم سوءاستفاده کنم. حرفهای حمید نوری در دادگاه استکهلم ….»
حمید نوری صحبتهایش را با ذکر تاریخ بر اساس تقویمهای مختلف به پایان رساند و در آخر گفت:
«خداحافظ ملت شریف ایران …. تمام!»
پس از پایان صحبتهای حمید نوری، رئیس دادگاه از مترجمان تشکر کرد و گفت:
«رأی دادگاه در تاریخ ۱۴ ماه ژوییه اعلام خواهد شد و حمید نوری با توجه به تعریف شدنش به عنوان “عنصر خطرناک” تا آن زمان در بازداشت خواهد ماند.» رئیس دادگاه ختم دادرسی را اعلام کرد و دادگاه به پایان رسید.
این جلسه از دادگاه حمید نوری در فایل زیر قابل شنیدن است:
در حاشیه روز پایانی دادگاه حمید نوری، لووا نیکویست، خبرنگار جنایی که در استکهلم سوئد کار میکند و محاکمه حمید نوری را دنبال کرده است با زمانه گفتوگویی داشته است. او در پادکست خود با نام «سالن امن» بیشتر درباره پروندههای جنایی مربوط به جرایم سازمانیافته میپردازد.
همانطور که در خلال این گزارش خواندید، وکیلان مدافع متهم به روایت برخی شاهدان اشاره کردند و گفتند اظهارات آنان را درباره موکلشان باورپذیر نمیدانند و آنها بعدا نام حمید عباسی (نوری) را به روایتها و خاطراتشان اضافه کردهاند. یکی از این شاهدان که وکیلان نوری از او نام بردند حسین ملکی بود. زمانه به در همین ارتباط گفتوگویی کرده است با این زندانی سیاسی دهه ۶۰ و جان به در برده از اعدامهای سال ۶۷ که در ادامه مشاهده میکنید:
بنکت هسلبری، وکیل شماری از شاکیان و شاهدان در دادگاه حمید نوری درباره این دادگاه با رضا حاجیحسینی گفتوگو کرده است. او در این گفتوگو علاوه بر اینکه از تاثیر این دادگاه بر خودش میگوید، با توجه به آخرین دفاع حمید نوری در روز پایانی، او را فردی خودشیفته توصیف میکند.
او همچنین درباره دفاع آخر وکیلان مدافع نوری میگوید که: «به نظرم کار بسیار زیادی برای این پرونده انجام دادهاند و این خوب است. این یعنی نوری به وکیلان مدافع خوبی دسترسی داشته. اما فکر میکنم، آن چیزی که گفتند واقعا اهمیت خاصی ندارد.»
نظرها
فرهاد - فرهادیان
اینکه وکلا اینهمه تلاش کردند تا هویت حمید نوری را پنهان کنند بعد خود حمید نوری در نهایت خودش را بعنوان حمید عباسی هم معرفی کرد نشان داد که حمید نوری کاملا به رفتار حکومت ایران با او مطلع است و می داند که اگر چه از او حمایت می کند اما در مخمصه انکار حمید نوری میشود به همین دلیل پیامش را داد که هم خیلی چیزها می داند و هم او حمید عباسی است دادگستری سوئد باید از حمید نوری خیلی مراقبت کند زیرا ماموران حکومت ایران ممکن است او را نیز با داروی نظافت مانند سعید اسلامی نمایند اما از مشخصه های حمید نوری در جوانی اش فکول هایش بود و یک شانه ی دندانه ریز که همیشه در جیب داشت من او را در زندان اوین دیده ام که فوکل موهایش را به سمت پائین متمایل می کرد و رنگ مویش مانند پسر بزرگش متمایل به بلوند بود البته کمی تیره تر . منظور کسی که گفته بور هم به همین دلیل است چون در برخی نقاط ایران موی مایل به زرد از تیره تا خیلی روشن را بور می گویند این در واقع پیام حمید نوری به همکارانش بود که او هم قربانی ست و مانند قاضی منصوری خواهد شد از سرنوشت او عبرت بگیرید که شما هم قربانی این حکومت خواهید شد وقتی خودتان افرادی مانند رفسنجانی احمدخمینی املشی سعید اسلامی و ... را به راحتی قربانی می کنید فردا نوبت خود شماست
دادخواه
یک انگل رذل و فرومایه که قتل و شکنجه را ، همچون خمینی جلاد و رئیسی قاتل ، از افتخارات خود می داند با اطمینان از بازگشت خود به ایران سخن می گوید . این اطمینان ناشی از استراتژی نظام ولایی در گروگانگیری است . دولت سوئد و سایر کشورهای دموکراتیک باید قاطعانه در برابر این عمل ننگین آخوندی بایستند و چناتچه چاره ای نباشد فقط با " مقابله به مثل " باید به گروگانگیری آخوندها پاسخ دهند . سرتاسر اروپا و کشورهای غربی پر است از خانواده سران جنایتکار نظام بعلاوه کلی دیپلمات و بازرگان که همگی از عوامل بازنشسته و حتی شاغل دستگاه امنیتی و سپاه هستند . چنانچه این بار نیز نظام فاسد و سفاک آخوندی اصرار بر مبادله با گروگان داشته باشد ، دولت های غربی در عرض یک روز می توانند ده ها برابر گروگانهای ج.ا را از میان انبوه اراذل آخوندی تهیه و مبادله کنند . با این نظام منحط و جنایتکار تنها باید با زبان حودش صحبت کرد .